۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بررسي' به 'بررسی') |
جز (جایگزینی متن - 'يكي' به 'یکی') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در اواخر سده هفتم و اوايل سده ششم ق.م با استقرار حكومتهاى جمهورى و سلطاننشينها در شمال هندوستان اطلاع و آگاهى بيشتر و قابل اطمينانتر راجع به جزييات تاريخ هندوستان فراهم آمد. يك جا نشينى دائمى و پيوسته در ناحيهاى معين سبب شد تا قبيلهاى يا گروهى از قبايل، صاحب جغرافيايى در قرن دهم، هندوستان يكى از مراكز ادب فارسى بود و در پايان همين قرن در آنجا اثرى مربوط به جغرافى، به نام آيين اكبرى به وجود آمد كه بايد آن را جزو مؤلَّفات معتبر جغرافيايى به حساب آورد. اين كتاب را ابوالفضلبن مبارك عَلاّمى (متوفى 1011ق)، صدراعظم سلطان اكبر، به رشته تحرير در آورده است. آيين اكبرى (و اكبرنامه) به پنج كتاب تقسيم مىشود كه فوقالعاده متنوع و پرمطلب است. از لحاظ جغرافيايى، اين كتاب فهرست مفصلّى از هفت اقليم به دست مىدهد كه كاملاً به بيرونى تكيه داشته و زندگى ملت هند به خوبى در آن دوران منعكس شده است. | در اواخر سده هفتم و اوايل سده ششم ق.م با استقرار حكومتهاى جمهورى و سلطاننشينها در شمال هندوستان اطلاع و آگاهى بيشتر و قابل اطمينانتر راجع به جزييات تاريخ هندوستان فراهم آمد. يك جا نشينى دائمى و پيوسته در ناحيهاى معين سبب شد تا قبيلهاى يا گروهى از قبايل، صاحب جغرافيايى در قرن دهم، هندوستان يكى از مراكز ادب فارسى بود و در پايان همين قرن در آنجا اثرى مربوط به جغرافى، به نام آيين اكبرى به وجود آمد كه بايد آن را جزو مؤلَّفات معتبر جغرافيايى به حساب آورد. اين كتاب را ابوالفضلبن مبارك عَلاّمى (متوفى 1011ق)، صدراعظم سلطان اكبر، به رشته تحرير در آورده است. آيين اكبرى (و اكبرنامه) به پنج كتاب تقسيم مىشود كه فوقالعاده متنوع و پرمطلب است. از لحاظ جغرافيايى، اين كتاب فهرست مفصلّى از هفت اقليم به دست مىدهد كه كاملاً به بيرونى تكيه داشته و زندگى ملت هند به خوبى در آن دوران منعكس شده است. | ||
در قرن هفتم هجري/ سيزدهم ميلادي با ورود اسلام به هند بخش عمدهاي از جمعيت هند را مسلمانان تشكيل مىدادهاند كه به گفته نويسنده عمدتاً پيشهور و بازرگان بودهاند. او در گزارش از اين عده مىنويسد: «اينان معمولاً ايرانىنژاد و يا عربتبار بوده و تجاري بودند مستقل؛ علاوه بر پيشهوران، غلامان درباري، كه در دربار و كارگاههاي درباري به كار اشتغال داشتند، چنان زياد بودند كه هم در پايتخت سلطان و هم در پايتختهاي ايالتي بخش عمدهاي از جامعه مسلمانان شهري را تشكيل دهند. در اواخر اين دوره بر تعداد مسلمانان در ميان قشر روستائيان افزوده شد. نحوه زندگاني روستائيان خواه هندو و يا مسلمان در اصل | در قرن هفتم هجري/ سيزدهم ميلادي با ورود اسلام به هند بخش عمدهاي از جمعيت هند را مسلمانان تشكيل مىدادهاند كه به گفته نويسنده عمدتاً پيشهور و بازرگان بودهاند. او در گزارش از اين عده مىنويسد: «اينان معمولاً ايرانىنژاد و يا عربتبار بوده و تجاري بودند مستقل؛ علاوه بر پيشهوران، غلامان درباري، كه در دربار و كارگاههاي درباري به كار اشتغال داشتند، چنان زياد بودند كه هم در پايتخت سلطان و هم در پايتختهاي ايالتي بخش عمدهاي از جامعه مسلمانان شهري را تشكيل دهند. در اواخر اين دوره بر تعداد مسلمانان در ميان قشر روستائيان افزوده شد. نحوه زندگاني روستائيان خواه هندو و يا مسلمان در اصل یکی بود». | ||
با ورود اسلام به هند به تدريج تأثيرات فرهنگ غني اسلامي بر فرهنگ هندي آشكار گرديد و با اعتقاد نويسنده، اين جنبه در برخي از اقشار جامعه بروز بيشتري داشت. او در اين رابطه چنين مىنويسد: «مثبتترين اثر نفوذ فرهنگ اسلامي در فرهنگ هندي در قشرهاي پيشهوران شهري و كشاورزان روستايي بروز كرد. صدق اين مدعا را را در انديشههاي اجتماعي - مذهبی آن دوره و حاصل و يا فعاليت عمده پيشهوران آن عصر؛ مانند برپايي عمارات شكوهمند و معماري مىتوان مشارهده كرد. بر ارتباطهاي متقابل در الگوي زندگاني اين طبقات، به مراتب بيش از آنچه در ميان نجبا واقع بود، افزوده شد... مراسم نويني كه همراه با اسلام آمده بود و به نظر مسعود و خوشيمن مىآمد، به ميان آيينهاي هندوان رخنه كرد». | با ورود اسلام به هند به تدريج تأثيرات فرهنگ غني اسلامي بر فرهنگ هندي آشكار گرديد و با اعتقاد نويسنده، اين جنبه در برخي از اقشار جامعه بروز بيشتري داشت. او در اين رابطه چنين مىنويسد: «مثبتترين اثر نفوذ فرهنگ اسلامي در فرهنگ هندي در قشرهاي پيشهوران شهري و كشاورزان روستايي بروز كرد. صدق اين مدعا را را در انديشههاي اجتماعي - مذهبی آن دوره و حاصل و يا فعاليت عمده پيشهوران آن عصر؛ مانند برپايي عمارات شكوهمند و معماري مىتوان مشارهده كرد. بر ارتباطهاي متقابل در الگوي زندگاني اين طبقات، به مراتب بيش از آنچه در ميان نجبا واقع بود، افزوده شد... مراسم نويني كه همراه با اسلام آمده بود و به نظر مسعود و خوشيمن مىآمد، به ميان آيينهاي هندوان رخنه كرد». |
ویرایش