۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن هشام' به 'ابن هشام ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ايشان براى اثبات مدعاى خود از [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ابوالفدا، نويرى و ابن ابىالحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كردهاند. بىترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كردهاند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكردهاند. همچنين به تمام گفتههاى او نيز اعتماد نكردهاند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمىشود. پيشتر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانستهاند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مىداد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است<ref>همان</ref> | ايشان براى اثبات مدعاى خود از [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ابوالفدا، نويرى و ابن ابىالحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كردهاند. بىترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كردهاند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكردهاند. همچنين به تمام گفتههاى او نيز اعتماد نكردهاند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمىشود. پيشتر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانستهاند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مىداد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است<ref>همان</ref> | ||
اما اينكه نوشتهاند: «بىترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتابهاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره [[ذهبى]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، صالحى شامى، [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] را ملاحضه مىفرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شدهاند<ref>همان</ref> | اما اينكه نوشتهاند: «بىترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتابهاى سيره و مغازى [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] ، طبقات ابن سعد، سيره [[ذهبى]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، صالحى شامى، [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] را ملاحضه مىفرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شدهاند<ref>همان</ref> | ||
يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است<ref>همان</ref> | يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است<ref>همان</ref> | ||
برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مىپنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است»<ref>همان</ref> | برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مىپنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است»<ref>همان</ref> | ||
ویرایش