پرش به محتوا

تفسیر الشهرستاني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل '
جز (جایگزینی متن - 'ابوحنيفه' به 'ابوحنيفه ')
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ')
خط ۷۰: خط ۷۰:
از اين عبارت شيوه تفسيرى وى فهيمده مى‌شود. در حقيقت او مطالب تفسيرى مذكور را با تنقيح و تهذيب از تفاسير نقل مى‌كند و اسرار و اشارات اهل بيت را به آن مى‌افزايد.
از اين عبارت شيوه تفسيرى وى فهيمده مى‌شود. در حقيقت او مطالب تفسيرى مذكور را با تنقيح و تهذيب از تفاسير نقل مى‌كند و اسرار و اشارات اهل بيت را به آن مى‌افزايد.


به نظم و ترتيب بين آيات و مناسبت ميان آنها اشاره مى‌كند. اسباب نزول و مسايل فقهى را بيان مى‌كند. آراء متكلمان و انديشه‌هاى گروهاى اسلامى را يادآور مى‌شود.
به نظم و ترتيب بين آيات و مناسبت ميان آنها اشاره مى‌كند. اسباب نزول و مسائل فقهى را بيان مى‌كند. آراء متكلمان و انديشه‌هاى گروهاى اسلامى را يادآور مى‌شود.


و نظر خود را پيرامون آنها اظهار مى‌كند. در معانى قرآن وجوه گوناگون واژگان قرآنى را به‌طور تفصيل ذكر مى‌كند. معانى را از فراء، ابن فارس، قفال و حسين بن فضل بجلّى نقل مى‌كند. معانى را مستقيم از آثار آنان نقل مى‌كند. از پرداختن گسترده به آراء مفسران روشن مى‌شود كه وى با تفسير به رأى مخالف است. موافق تفسير روايى است.در بيان اسرار عرفانى آيه همانگونه كه دريافته، آنرا نقل مى‌كند؛ زيرا معتقد است كه اين اسرار، علوم رسول خداست كه نزد اهل بيت(ع) به وديعت نهاده است. نظم و تناسب آيات، علم جداگانه‌اى است كه قرآن‌پژوهان ابواب خاصى را به آن اختصاص داده‌اند. اين علم به‌ترتيب توقيفى قرآن مرتبط است. مفسرى كه از مناسبات آيات بحث مى‌كند بايد به وجود ارتباط بين آيات اعتقاد داشته باشد. اين ارتباط به‌دست نمى‌آيد مگر با توجيه خاص ميان آيات. از اينجا روشن مى‌شود كه شهرستانى معتقد است كه ترتيب فعلى قرآن توقيفى و به دستور پيامبر(ص) بوده است. از ميان مفسران قفال اهتمام فراوانى به علم مناسبات بين آيات داشته است. حتى ميان آياتى كه ديگران به سختى مناسبت مى‌يافتند، او به راحتى مناسبت ذكر كرده است ...<ref>تفسير كبير قفال، 30،223</ref>بعيد نيست شهرستانى مناسبات را از قفال نقل كرده زيرا به آن بسيار اعتماد كرده ا ست. در اسباب نزول كليه قراين دور و نزديك را بيان مى‌كند. در احكام فقهى اطلاعات گسترده‌اى نسبت به فقه اسلامى از نظر مذاهب چهارگانه دارد. در فقه شافعى تخصص دارد.اين امر به شاگردى وى نزد فقهاى شافعى به‌ويژه احمد خوافى برمى‌گردد. لازم به يادآورى است كه آراء فقهى شيعى را نياورده است. بيشتر به آراء [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]]  و شافعى مى‌پردازد. البته در پاره‌اى از موارد به آراء فقهى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مى‌كند. ولى آنرا از مصادر فقهى معروف شيعه نقل نمى‌كند.
و نظر خود را پيرامون آنها اظهار مى‌كند. در معانى قرآن وجوه گوناگون واژگان قرآنى را به‌طور تفصيل ذكر مى‌كند. معانى را از فراء، ابن فارس، قفال و حسين بن فضل بجلّى نقل مى‌كند. معانى را مستقيم از آثار آنان نقل مى‌كند. از پرداختن گسترده به آراء مفسران روشن مى‌شود كه وى با تفسير به رأى مخالف است. موافق تفسير روايى است.در بيان اسرار عرفانى آيه همانگونه كه دريافته، آنرا نقل مى‌كند؛ زيرا معتقد است كه اين اسرار، علوم رسول خداست كه نزد اهل بيت(ع) به وديعت نهاده است. نظم و تناسب آيات، علم جداگانه‌اى است كه قرآن‌پژوهان ابواب خاصى را به آن اختصاص داده‌اند. اين علم به‌ترتيب توقيفى قرآن مرتبط است. مفسرى كه از مناسبات آيات بحث مى‌كند بايد به وجود ارتباط بين آيات اعتقاد داشته باشد. اين ارتباط به‌دست نمى‌آيد مگر با توجيه خاص ميان آيات. از اينجا روشن مى‌شود كه شهرستانى معتقد است كه ترتيب فعلى قرآن توقيفى و به دستور پيامبر(ص) بوده است. از ميان مفسران قفال اهتمام فراوانى به علم مناسبات بين آيات داشته است. حتى ميان آياتى كه ديگران به سختى مناسبت مى‌يافتند، او به راحتى مناسبت ذكر كرده است ...<ref>تفسير كبير قفال، 30،223</ref>بعيد نيست شهرستانى مناسبات را از قفال نقل كرده زيرا به آن بسيار اعتماد كرده ا ست. در اسباب نزول كليه قراين دور و نزديك را بيان مى‌كند. در احكام فقهى اطلاعات گسترده‌اى نسبت به فقه اسلامى از نظر مذاهب چهارگانه دارد. در فقه شافعى تخصص دارد.اين امر به شاگردى وى نزد فقهاى شافعى به‌ويژه احمد خوافى برمى‌گردد. لازم به يادآورى است كه آراء فقهى شيعى را نياورده است. بيشتر به آراء [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]]  و شافعى مى‌پردازد. البته در پاره‌اى از موارد به آراء فقهى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مى‌كند. ولى آنرا از مصادر فقهى معروف شيعه نقل نمى‌كند.
خط ۸۱: خط ۸۱:
مباحث ادبى را از مصادرى نقل مى‌كند كه طبرسى در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  نقل كرده است.
مباحث ادبى را از مصادرى نقل مى‌كند كه طبرسى در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  نقل كرده است.


در ترتيب نقل اقوال از بزرگان نحو و ابواب مسايل ادبى بين مفاتيح الاسرار و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  شباهت بسيار است. اختلاف آن‌دو در تفصيل و اجمال است وگرنه مصادر ادبى هر دو يكى است. پوشيده نباشد كه طبرسى عميق‌تر از شهرستانى به مباحث ادبى پرداخته است. قرائات را به همان ترتيبى كه طبرسى در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  از مصادر نقل مى‌كند، نقل كرده است.شهرستانى بسيار مختصر نقل كرده و گاهى حجت قرائات را نقل مى‌كند و گاهى نقل نمى‌كند. تفسير و معانى دو عنوانى است كه در تفسير از آن استفاده كرده است.
در ترتيب نقل اقوال از بزرگان نحو و ابواب مسائل ادبى بين مفاتيح الاسرار و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  شباهت بسيار است. اختلاف آن‌دو در تفصيل و اجمال است وگرنه مصادر ادبى هر دو يكى است. پوشيده نباشد كه طبرسى عميق‌تر از شهرستانى به مباحث ادبى پرداخته است. قرائات را به همان ترتيبى كه طبرسى در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]  از مصادر نقل مى‌كند، نقل كرده است.شهرستانى بسيار مختصر نقل كرده و گاهى حجت قرائات را نقل مى‌كند و گاهى نقل نمى‌كند. تفسير و معانى دو عنوانى است كه در تفسير از آن استفاده كرده است.


گاهى براى تفسير عنوان مستقلى قرار مى‌دهد و گاهى عنوان تفسير و معانى را قرار مى‌دهد.
گاهى براى تفسير عنوان مستقلى قرار مى‌دهد و گاهى عنوان تفسير و معانى را قرار مى‌دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش