۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مذهبي' به 'مذهبی') |
جز (جایگزینی متن - 'بررسي' به 'بررسی') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نويسنده در مقدمه به اين واقعيت اشاره مىكند كه در مقطع تاريخى فوق علما و ادبا و حكماى بزرگى زيستهاند؛ اما حتى يك كتاب كه به حوادث تاريخى اين سرزمين بپردازد، موجود نيست. چه بسا دليل اين امر به عدم رغبت مردم جبل عامل به كتابت تاريخ سياسى سرزمينشان باز مىگردد، چرا كه شيعيان در تمامى عصرهاى گذشته حتى عصر فاطمى كه بعضى از رهبران آن ادعاى تشيع ميكردهاند - از سياست و ارباب آن جفا ديدهاند. هنگامى كه به تأليفات دانشمندان جبل عامل در مقطع مورد مطالعه مراجعه مىشود، در علماء شيعه كسى را به جز ابراهيم كفعمى (متوفى 905ق) با كتاب "تاريخ وفيات العلماء" نمىيابيم؛ كه البته اين كتاب نيز به دست ما نرسيده است. سپس منابعى را كه از مؤلفين اهل سنت ساير بلاد به دست آمده، متذكر مىشود. به اعتقاد نويسنده، مقطع تاريخي مورد بحث كتاب حلقهاي است كه پر از حوادث و گنجها و خزائني است كه فراموش و ضايع شده است؛ لذا نام "الحلقة الضائعة" را براي كتاب برگزيده است. تاريخ تشيع و جغرافياي انساني جبل عامل از ابتدا تا قرن نهم در اين اثر مورد | نويسنده در مقدمه به اين واقعيت اشاره مىكند كه در مقطع تاريخى فوق علما و ادبا و حكماى بزرگى زيستهاند؛ اما حتى يك كتاب كه به حوادث تاريخى اين سرزمين بپردازد، موجود نيست. چه بسا دليل اين امر به عدم رغبت مردم جبل عامل به كتابت تاريخ سياسى سرزمينشان باز مىگردد، چرا كه شيعيان در تمامى عصرهاى گذشته حتى عصر فاطمى كه بعضى از رهبران آن ادعاى تشيع ميكردهاند - از سياست و ارباب آن جفا ديدهاند. هنگامى كه به تأليفات دانشمندان جبل عامل در مقطع مورد مطالعه مراجعه مىشود، در علماء شيعه كسى را به جز ابراهيم كفعمى (متوفى 905ق) با كتاب "تاريخ وفيات العلماء" نمىيابيم؛ كه البته اين كتاب نيز به دست ما نرسيده است. سپس منابعى را كه از مؤلفين اهل سنت ساير بلاد به دست آمده، متذكر مىشود. به اعتقاد نويسنده، مقطع تاريخي مورد بحث كتاب حلقهاي است كه پر از حوادث و گنجها و خزائني است كه فراموش و ضايع شده است؛ لذا نام "الحلقة الضائعة" را براي كتاب برگزيده است. تاريخ تشيع و جغرافياي انساني جبل عامل از ابتدا تا قرن نهم در اين اثر مورد بررسی قرار گرفته است كه خلاصهاي از آن به ترتيب فصول ارائه ميگردد: | ||
#عصر جاهلي: | #عصر جاهلي: | ||
#:ابتدا نسب قبيله "عاملة" و چگونگي مهاجرت اين قبيله از يمن مورد | #:ابتدا نسب قبيله "عاملة" و چگونگي مهاجرت اين قبيله از يمن مورد بررسی قرار گرفته است. حدود جبل عامل و موقعيت جغرافيايي آن ابتدا از منابع مختلف نقل شده و سپس جمعبندي شده است. دين رايج در بين اعراب بتپرستي بوده است؛ اما [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از نصراني بودن اين قبيله و مخالفت آنها با مشركين عرب خبر داده است. در منابع به اسامي شعرايي؛ مانند: دويد عاملي(312م323/ق) ذكر شده است كه از شعري كه ابنعساكر به او نسبت داده است، اعتقادش به خداي يگانه معلوم مىشود. | ||
#صدر اسلام(1-40ق): | #صدر اسلام(1-40ق): | ||
#:اولين ذكري كه از عامله در عصر نبوي شده است، در سال هشتم هجري است كه با ديگر قبايل عرب در جنوب شام اجتماع كرده بودند و پيامبر سريهاي را به رهبري عمرو بن العاص ارسال نمود و جمع آنها را متفرق نمود. در سال بعد غزوه تبوك و در سال 11 هجري كه پيامبر دچار بيماري شده بودند، سريه اسامه بن زيد به سرزمين روم شكل گرفت. نويسنده وقايع اين سريه و اعتراض عدهاي به پيامبر(ص) را به درستي نقل كرده و چنين مىآورد كه پيامبر(ص) بر منبر رفت و در پاسخ به اين نافرماني فرمود كه:" پيش از اين در امير كردن پدر او نيز همين طعن را زديد". با وفات پيامبر(ص) لشكر اسامه به مدينه بازگشت و مردم با فراموش كردن تأكيدات پيامبر درباره علي(ع) با ابوبكر بيعت كردند. پس از آن كه ابوبكر خليفه گرديد، گروهي از جمله عمر پيشنهاد عزل اسامه را دادند كه در نتيجه ابوبكر چنان عصباني شد كه محاسن عمر را گرفت و گفت:"مادرت به عزايت بنشيند اي پسر خطاب، او را رسول الله نصب كرده است و تو امر مىكني كه بركنارش كنم". اسامه در اين سريه با پيروزي و گرفتن غنائم بازگشت. | #:اولين ذكري كه از عامله در عصر نبوي شده است، در سال هشتم هجري است كه با ديگر قبايل عرب در جنوب شام اجتماع كرده بودند و پيامبر سريهاي را به رهبري عمرو بن العاص ارسال نمود و جمع آنها را متفرق نمود. در سال بعد غزوه تبوك و در سال 11 هجري كه پيامبر دچار بيماري شده بودند، سريه اسامه بن زيد به سرزمين روم شكل گرفت. نويسنده وقايع اين سريه و اعتراض عدهاي به پيامبر(ص) را به درستي نقل كرده و چنين مىآورد كه پيامبر(ص) بر منبر رفت و در پاسخ به اين نافرماني فرمود كه:" پيش از اين در امير كردن پدر او نيز همين طعن را زديد". با وفات پيامبر(ص) لشكر اسامه به مدينه بازگشت و مردم با فراموش كردن تأكيدات پيامبر درباره علي(ع) با ابوبكر بيعت كردند. پس از آن كه ابوبكر خليفه گرديد، گروهي از جمله عمر پيشنهاد عزل اسامه را دادند كه در نتيجه ابوبكر چنان عصباني شد كه محاسن عمر را گرفت و گفت:"مادرت به عزايت بنشيند اي پسر خطاب، او را رسول الله نصب كرده است و تو امر مىكني كه بركنارش كنم". اسامه در اين سريه با پيروزي و گرفتن غنائم بازگشت. | ||
#:نويسنده در ادامه با كمال حريت اين سؤال را مطرح مىكند كه: به چه دليل اسامه از رهبري اين لشكر عزل شد؟ او در ادامه مىآورد: ابوبكر پس از مدتي به درخواست عمر در عزل اسامه تمكين كرد و اميري لشكر را به يزيد بن ابيسفيان در حالي كه برادرش معاويه نيز همراهش بود، سپرد. | #:نويسنده در ادامه با كمال حريت اين سؤال را مطرح مىكند كه: به چه دليل اسامه از رهبري اين لشكر عزل شد؟ او در ادامه مىآورد: ابوبكر پس از مدتي به درخواست عمر در عزل اسامه تمكين كرد و اميري لشكر را به يزيد بن ابيسفيان در حالي كه برادرش معاويه نيز همراهش بود، سپرد. | ||
#:در سال 15 هجري تمام شهرها و روستاهاي جبل عامل تحت سيطره اسلام در آمده بود، عمر بن خطاب، يزيد بن ابيسفيان را حاكم اين مناطق نمود و پس از هلاكت او معاويه را بر ولايت دمشق و خراج آن منصوب كرد كه در تا سال 21ق والي تمامي شام مشتمل بر اردن و فلسطين گرديد. | #:در سال 15 هجري تمام شهرها و روستاهاي جبل عامل تحت سيطره اسلام در آمده بود، عمر بن خطاب، يزيد بن ابيسفيان را حاكم اين مناطق نمود و پس از هلاكت او معاويه را بر ولايت دمشق و خراج آن منصوب كرد كه در تا سال 21ق والي تمامي شام مشتمل بر اردن و فلسطين گرديد. | ||
#:شيعيان علي(ع) و به ويژه ابوذر غفاري در فتوحات اسلامي نقش مهمي داشتهاند كه در ادامه مورد | #:شيعيان علي(ع) و به ويژه ابوذر غفاري در فتوحات اسلامي نقش مهمي داشتهاند كه در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است. از ديگر عناوين اين بخش جبل عامل در خلافت امام علي(ع) است. | ||
#عصر اموي(41-132ق): | #عصر اموي(41-132ق): | ||
#:جبل عامل در سايه حكومت اموي وضع سياسي مستقلي نداشته، بلكه همانند ديگر اعصار تابع بوده است، جنوب آن تابع سپاه اردن و شمال آن تابع دمشق. انتصابات معاويه در بخش اول آمده است كه از آن جمله انتصاب زياد بن ابيه به اميري بصره است. علت اين انتصاب حب مردم اين منطقه به علي بن ابىطالب(ع) ذكر شده است. در بخشهاي بعد به معرفي عدي بن الرقاع عاملي(ت95ق/ 713م) از شعراي اين زمان و ثعلبه بن سلامة عاملي پرداخته شده است. در پايان نيز شرح زوال حكومت اموي و أعلام اين عصر آمده است. | #:جبل عامل در سايه حكومت اموي وضع سياسي مستقلي نداشته، بلكه همانند ديگر اعصار تابع بوده است، جنوب آن تابع سپاه اردن و شمال آن تابع دمشق. انتصابات معاويه در بخش اول آمده است كه از آن جمله انتصاب زياد بن ابيه به اميري بصره است. علت اين انتصاب حب مردم اين منطقه به علي بن ابىطالب(ع) ذكر شده است. در بخشهاي بعد به معرفي عدي بن الرقاع عاملي(ت95ق/ 713م) از شعراي اين زمان و ثعلبه بن سلامة عاملي پرداخته شده است. در پايان نيز شرح زوال حكومت اموي و أعلام اين عصر آمده است. |
ویرایش