پرش به محتوا

الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین علی(ع)' به 'امیرالمؤمنین علی(ع) ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
شیوه نویسنده در کتاب این‌گونه است که پس از نقل هر حدیث، ناقلین روایت از اهل تسنن را نیز ذیلش ذکر و بررسی می‌کند.
شیوه نویسنده در کتاب این‌گونه است که پس از نقل هر حدیث، ناقلین روایت از اهل تسنن را نیز ذیلش ذکر و بررسی می‌کند.


نویسنده در نگارش این اثر از منابع مهم اهل تسنن بهره برده. برخی از مهم‌ترین این منابع عبارت‌اند از [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|صحیح ترمذی]] ، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]   ، [[سنن ابن ماجة]] ، المعجم الکبیر طبرانی، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب]] ، المستدرک على الصحیحین، [[تهذيب التهذيب]]   ، مقدمة فتح الباری، [[فضائل الصحابة]]   ، [[تاریخ بغداد]] ، الدرر المنتثرة فی الأحادیث المشتهرة، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة]] ، منهاج السنة، فتح الباری، الامامة والسیاسة و ... .  
نویسنده در نگارش این اثر از منابع مهم اهل تسنن بهره برده. برخی از مهم‌ترین این منابع عبارت‌اند از [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|صحیح ترمذی]] ، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]] ، [[سنن ابن ماجة]] ، المعجم الکبیر طبرانی، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب]] ، المستدرک على الصحیحین، [[تهذيب التهذيب]] ، مقدمة فتح الباری، [[فضائل الصحابة]] ، [[تاریخ بغداد]] ، الدرر المنتثرة فی الأحادیث المشتهرة، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة]] ، منهاج السنة، فتح الباری، الامامة والسیاسة و ... .  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۷: خط ۵۷:
اولین روایت مطرح شده در کتاب چنین است؛ عن علی(ع): «نحن النجباء و أفراطنا أفراط الأنبياء و حزبنا حزب‌اللّٰه و حزب الفئة الباغية حزب الشيطان و من سوّىٰ بيننا و بين عدوّنا فليس منا»؛ نیک‌نژادان بافضیلت، ما هستیم، پرچم‌های ما همان پرچم‌های انبیاء است، حزب ما، حزب خداست و حزب گروه ستمگر (فئه باغیه؛ معاویه و...) حزب شیطان است، هرکه ما و دشمن ما را به یک چشم بنگرد از ما نیست.
اولین روایت مطرح شده در کتاب چنین است؛ عن علی(ع): «نحن النجباء و أفراطنا أفراط الأنبياء و حزبنا حزب‌اللّٰه و حزب الفئة الباغية حزب الشيطان و من سوّىٰ بيننا و بين عدوّنا فليس منا»؛ نیک‌نژادان بافضیلت، ما هستیم، پرچم‌های ما همان پرچم‌های انبیاء است، حزب ما، حزب خداست و حزب گروه ستمگر (فئه باغیه؛ معاویه و...) حزب شیطان است، هرکه ما و دشمن ما را به یک چشم بنگرد از ما نیست.


[[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] در «[[فضائل الصحابة]]»، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] در «ترجمة أمير المؤمنين عليه‌السلام»، سخاوي در «استجلاب ارتقاء الغرف» و ابن حجر مكّي در«الصواعق المحرقة» این حدیث را نقل کرده‌اند. نویسنده می‌گوید اعتبار سند این حدیث و صحت احتجاج به آن بر کسی پوشیده نیست زیرا راویان آن از ائمه حدیث و بزرگان ثقات اهل تسنن هستند که اعتماد آنان بر خبری که علم بر کذب آن دارند بعید است؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] که جزء حفاظ جلیل و ثقه اهل سنت است و بی‌نیاز از تعریف می‌باشد این روایت را نقل نموده است.
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] در «[[فضائل الصحابة]]»، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] در «ترجمة أمير المؤمنين عليه‌السلام»، سخاوي در «استجلاب ارتقاء الغرف» و ابن حجر مكّي در«الصواعق المحرقة» این حدیث را نقل کرده‌اند. نویسنده می‌گوید اعتبار سند این حدیث و صحت احتجاج به آن بر کسی پوشیده نیست زیرا راویان آن از ائمه حدیث و بزرگان ثقات اهل تسنن هستند که اعتماد آنان بر خبری که علم بر کذب آن دارند بعید است؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] که جزء حفاظ جلیل و ثقه اهل سنت است و بی‌نیاز از تعریف می‌باشد این روایت را نقل نموده است.


روات زیادی در سند این روایت وجود دارند کسانی چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] ، محمد بن عبیدالله بن سليمان، موسى بن زياد، يحيى بن يعلى، بسّام الصيرفي، الحسن بن عمرو الفقيمي، أبوالقاسم السمرقندي، ابن النقور، أبو طاهر المخلّص، أحمد بن عبداللّٰه بن يوسف، عمر بن شبّة، أبوأحمد الزبيري، الحسن بن صالح، الحسن بن عمرو، رشيد بن أبي راشد و حبّة.
روات زیادی در سند این روایت وجود دارند کسانی چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|عبدالله بن احمد بن حنبل]] ، محمد بن عبیدالله بن سليمان، موسى بن زياد، يحيى بن يعلى، بسّام الصيرفي، الحسن بن عمرو الفقيمي، أبوالقاسم السمرقندي، ابن النقور، أبو طاهر المخلّص، أحمد بن عبداللّٰه بن يوسف، عمر بن شبّة، أبوأحمد الزبيري، الحسن بن صالح، الحسن بن عمرو، رشيد بن أبي راشد و حبّة.
خط ۷۳: خط ۷۳:
ذهبی، احمد بن عبدالله بن سیف سجستانی را در کتاب تاریخ اسلام حوادث سال 316ق ترجمه نموده است.
ذهبی، احمد بن عبدالله بن سیف سجستانی را در کتاب تاریخ اسلام حوادث سال 316ق ترجمه نموده است.


خطیب در [[تاریخ بغداد]] ، [[اسنوی، عبدالرحیم|أسنوی]] در [[طبقات الشافعية (للأسنوي)|طبقات الشافعیه]] ، [[ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد|ابن قاضی شهبه]] و دیگران ... نیز او را معرفی نموده و او را ستوده‌اند.
خطیب در [[تاریخ بغداد]] ، [[اسنوی، عبدالرحیم|أسنوی]] در [[طبقات الشافعية (للأسنوي)|طبقات الشافعیه]] ، [[ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد|ابن قاضی شهبه]] و دیگران ... نیز او را معرفی نموده و او را ستوده‌اند.


درباره عمر بن شبّه ذهبی می‌نویسد: «عمر بن شبّه بن عبدة بن زید بن رائطة، علامه اخباری، حافظ حجت و صاحب تصانیف...» و سپس او را از جماعتی توثیق می‌کند و تاریخ وفاتش را در سال 262 در حدود 89 سالگی می‌نویسد.
درباره عمر بن شبّه ذهبی می‌نویسد: «عمر بن شبّه بن عبدة بن زید بن رائطة، علامه اخباری، حافظ حجت و صاحب تصانیف...» و سپس او را از جماعتی توثیق می‌کند و تاریخ وفاتش را در سال 262 در حدود 89 سالگی می‌نویسد.
خط ۸۱: خط ۸۱:
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.


نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است، ...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است..<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>
نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است، ...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است..<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>


سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.
سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش