۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أنساب الأشراف بلاذری' به 'أنساب الأشراف بلاذری ') |
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین علی(ع)' به 'امیرالمؤمنین علی(ع) ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در کتاب «نسب قریش» مصعب بن عبدالله (متوفی 236ق) نیز که پیش از کتاب زبیر بن بکار نوشته شده، علاوه بر اینکه در قالب دوازده جزء دسته بندی خوبی صورت گرفته است، به ترتیب منطقی با ذکر انساب از معد بن عدنان و اجداد پیامبر(ص) آغاز و با ذکر نسب ابوطالب و علی(ع) و فرزندان آن حضرت ادامه یافته است. | در کتاب «نسب قریش» مصعب بن عبدالله (متوفی 236ق) نیز که پیش از کتاب زبیر بن بکار نوشته شده، علاوه بر اینکه در قالب دوازده جزء دسته بندی خوبی صورت گرفته است، به ترتیب منطقی با ذکر انساب از معد بن عدنان و اجداد پیامبر(ص) آغاز و با ذکر نسب ابوطالب و علی(ع) و فرزندان آن حضرت ادامه یافته است. | ||
افراط معاویه در دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) به حدّی رسید که چون جمعی از بنی امیه نزد او رفتند و گفتند: تو به آرزوی خود رسیدی، از این پس دست از ناسزاگویی به این مرد (مقصود، امیر المؤمنین(ع)است) بردار. گفت: قسم به خدا! تا هنگامی که کودکان با این ناسزاگویی بزرگ شوند و پیران به فرتوتی برسند، هیچ گاه فضیلتی برای او نباید ذکر شود. امّا اراده خداوند، جز این بود. بنا به نقل زبیر بن بکار، عبداللّه بن عروه فرزندان خود را گرد آورد، سپس گفت:ای فرزندان من! خداوند هیچ چیزی را بنا نکرد که پس از زمانی آن را ویران ساخته باشد و اینکه مردم هرگز چیزی را بنا نکردند، جز اینکه آن را ویران کردند و نیز اینکه بنی امیه از زمان معاویه تا امروز (نیمه اوّل قرن دوم هجری) خواستند شرف و مقام علی را خراب کنند و از میان ببرند، امّا خداوند شرف و فضیلت و محبّت او را در دلهای مؤمنین افزون ساخت.ای فرزندان من، علی را دشنام ندهید!<ref>ر.ک: فقیهی، علی اصغر، ص24؛ متن کتاب، ج1، ص300، شماره 474</ref> | افراط معاویه در دشمنی با [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به حدّی رسید که چون جمعی از بنی امیه نزد او رفتند و گفتند: تو به آرزوی خود رسیدی، از این پس دست از ناسزاگویی به این مرد (مقصود، امیر المؤمنین(ع)است) بردار. گفت: قسم به خدا! تا هنگامی که کودکان با این ناسزاگویی بزرگ شوند و پیران به فرتوتی برسند، هیچ گاه فضیلتی برای او نباید ذکر شود. امّا اراده خداوند، جز این بود. بنا به نقل زبیر بن بکار، عبداللّه بن عروه فرزندان خود را گرد آورد، سپس گفت:ای فرزندان من! خداوند هیچ چیزی را بنا نکرد که پس از زمانی آن را ویران ساخته باشد و اینکه مردم هرگز چیزی را بنا نکردند، جز اینکه آن را ویران کردند و نیز اینکه بنی امیه از زمان معاویه تا امروز (نیمه اوّل قرن دوم هجری) خواستند شرف و مقام علی را خراب کنند و از میان ببرند، امّا خداوند شرف و فضیلت و محبّت او را در دلهای مؤمنین افزون ساخت.ای فرزندان من، علی را دشنام ندهید!<ref>ر.ک: فقیهی، علی اصغر، ص24؛ متن کتاب، ج1، ص300، شماره 474</ref> | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش