پرش به محتوا

جغرافیای تاریخی فارس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '] ،' به ']،')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
بخش نخست، كه فارس، اصطخر و شاپور را توصيف مى‌كند، موقوف است به گزارش جغرافى‌دانان عربى زبان درباره مرزهاى فارس و اوضاع طبيعى آن خطّه كه شامل كوه‌ها، رودها، درياچه‌ها و كيفيّات اقليمى آن، به علاوه تقسيمات آن سرزمين و شهرها و نواحى دو ولايت اصطخر و شاپور مى‌شود و روى هم‌رفته، حدود نيمى از موادّ و اطلاعات نويسنده درباره فارس را دربر مى‌گيرد. به هنگام بحث درباره اين گزارش‌ها، سفرنامه‌ها و نقشه‌هاى جديدتر نيز مورد امعان نظر خاص نويسنده قرار گرفته است.
بخش نخست، كه فارس، اصطخر و شاپور را توصيف مى‌كند، موقوف است به گزارش جغرافى‌دانان عربى زبان درباره مرزهاى فارس و اوضاع طبيعى آن خطّه كه شامل كوه‌ها، رودها، درياچه‌ها و كيفيّات اقليمى آن، به علاوه تقسيمات آن سرزمين و شهرها و نواحى دو ولايت اصطخر و شاپور مى‌شود و روى هم‌رفته، حدود نيمى از موادّ و اطلاعات نويسنده درباره فارس را دربر مى‌گيرد. به هنگام بحث درباره اين گزارش‌ها، سفرنامه‌ها و نقشه‌هاى جديدتر نيز مورد امعان نظر خاص نويسنده قرار گرفته است.


وى معتقد است كه جغرافى‌دانان عرب، از كوه‌هاى فارس فقط به اختصار گزارش داده‌اند؛ اما از رودها، با تفصيل بيشترى ياد شده است. وى به نقل از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]]، به يازده رود بزرگ قابل كشتيرانى در فارس اشاره كرده است. به باور نويسنده، [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] در مورد رودها و درياچه‌ها، اطلاعات منحصر به فردى را در اختيار گذاشته است و مقدسى و تمام كسان پس از او، اطلاعات خود را از وى گرفته‌اند.
وى معتقد است كه جغرافى‌دانان عرب، از كوه‌هاى فارس فقط به اختصار گزارش داده‌اند؛ اما از رودها، با تفصيل بيشترى ياد شده است. وى به نقل از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]]، به يازده رود بزرگ قابل كشتيرانى در فارس اشاره كرده است. به باور نويسنده، [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] در مورد رودها و درياچه‌ها، اطلاعات منحصر به فردى را در اختيار گذاشته است و مقدسى و تمام كسان پس از او، اطلاعات خود را از وى گرفته‌اند.


وى از سه درياچه بختكان، موز و باشفويه نام برده و به خوبى آن‌ها را توصيف كرده است.
وى از سه درياچه بختكان، موز و باشفويه نام برده و به خوبى آن‌ها را توصيف كرده است.
خط ۸۷: خط ۸۷:
سرزمين «شبانكاره» كه حمدالله قزوينى آن را ذكر كرده است، شامل قسمت بزرگى از ولايت قديم دارابگرد مى‌شده كه شهر اصلى و مركزى آن را هم دربر مى‌گرفته است. نويسنده به تبعيت از مقدسى، ثروت سرشار اين ولايت را از لحاظ معادن و اهميّت فراوان محصولات خاص و هواى مساعد و معتدل ستوده است.
سرزمين «شبانكاره» كه حمدالله قزوينى آن را ذكر كرده است، شامل قسمت بزرگى از ولايت قديم دارابگرد مى‌شده كه شهر اصلى و مركزى آن را هم دربر مى‌گرفته است. نويسنده به تبعيت از مقدسى، ثروت سرشار اين ولايت را از لحاظ معادن و اهميّت فراوان محصولات خاص و هواى مساعد و معتدل ستوده است.


اصطهبانات (كه [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] آن را جزء منطقه سردسير دانسته است)، نيريز (ابن خردادبه نام آن را «حيره» و مقدسى يك بار «خير» ثبت كرده است. اين شهر در شمال غربى اصطهبانات واقع است)، مريزجان (كه بين داركان و دارابگرد واقع بوده، از اوّلى چهار و از آخرى پنج فرسنگ فاصله دارد) از جمله شهرهاى اين ولايت هستند كه توصيف شده‌اند.
اصطهبانات (كه [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] آن را جزء منطقه سردسير دانسته است)، نيريز (ابن خردادبه نام آن را «حيره» و مقدسى يك بار «خير» ثبت كرده است. اين شهر در شمال غربى اصطهبانات واقع است)، مريزجان (كه بين داركان و دارابگرد واقع بوده، از اوّلى چهار و از آخرى پنج فرسنگ فاصله دارد) از جمله شهرهاى اين ولايت هستند كه توصيف شده‌اند.


در چهارم، ولايت اورجان توصيف شده و نويسنده اين منطقه را پنجمين و جديدترين ولايت فارس دانسته است. به قول [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، اين ولايت از طرف قباد، پسر فيروز، از تلفيق رستاق‌هاى ولايات سرّق و رامهرمز، از توابع خوزستان، تشكيل شده است. بازرنگ، بلادسابور، ريشهر، كهكاب، ديرايوب، ملجان، سلجان، دلادجان، ديرالعمر و فرزك، از شهرهاى و قريه‌هاى اين ولايت مى‌باشند.
در چهارم، ولايت اورجان توصيف شده و نويسنده اين منطقه را پنجمين و جديدترين ولايت فارس دانسته است. به قول [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، اين ولايت از طرف قباد، پسر فيروز، از تلفيق رستاق‌هاى ولايات سرّق و رامهرمز، از توابع خوزستان، تشكيل شده است. بازرنگ، بلادسابور، ريشهر، كهكاب، ديرايوب، ملجان، سلجان، دلادجان، ديرالعمر و فرزك، از شهرهاى و قريه‌هاى اين ولايت مى‌باشند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش