پرش به محتوا

الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
</div>
</div>
==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
'''الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است با موضوع کلام که نویسنده در آن چهل حدیث در مناقب اهل‌بیت(ع) از کتب اهل سنت جمع‌آوری و طبق اصول آنان در جرح و تعدیل علم رجال و حدیث بحث و تصحیح نموده است..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>
'''الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است با موضوع کلام که نویسنده در آن چهل حدیث در مناقب اهل‌بیت(ع) از کتب اهل سنت جمع‌آوری و طبق اصول آنان در جرح و تعدیل علم رجال و حدیث بحث و تصحیح نموده است..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>


==ساختار==
==ساختار==
خط ۶۱: خط ۶۱:
روات زیادی در سند این روایت وجود دارند کسانی چون عبدالله بن احمد بن حنبل، محمد بن عبیدالله بن سليمان، موسى بن زياد، يحيى بن يعلى، بسّام الصيرفي، الحسن بن عمرو الفقيمي، أبوالقاسم السمرقندي، ابن النقور، أبو طاهر المخلّص، أحمد بن عبداللّٰه بن يوسف، عمر بن شبّة، أبوأحمد الزبيري، الحسن بن صالح، الحسن بن عمرو، رشيد بن أبي راشد و حبّة.
روات زیادی در سند این روایت وجود دارند کسانی چون عبدالله بن احمد بن حنبل، محمد بن عبیدالله بن سليمان، موسى بن زياد، يحيى بن يعلى، بسّام الصيرفي، الحسن بن عمرو الفقيمي، أبوالقاسم السمرقندي، ابن النقور، أبو طاهر المخلّص، أحمد بن عبداللّٰه بن يوسف، عمر بن شبّة، أبوأحمد الزبيري، الحسن بن صالح، الحسن بن عمرو، رشيد بن أبي راشد و حبّة.


[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] هرکدام از روات اهل سنت را به‌دقت مورد بررسی قرار داده است و در پایان درباره ضعف یا صحت سند صحبت می‌کند.
[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] هرکدام از روات اهل سنت را به‌دقت مورد بررسی قرار داده است و در پایان درباره ضعف یا صحت سند صحبت می‌کند.


ایشان درباره سند مذکور چنین می‌نویسد:
ایشان درباره سند مذکور چنین می‌نویسد:
خط ۶۷: خط ۶۷:
ذهبی با عبارات الشیخ الامام المحدث المفید المسند از ابوالقاسم سمرقندی یاد می‌کند. وی سپس ثقه بودن وی را از تعدادی از افراد ذکر می‌کند و تاریخ وفاتش را 536ق می‌نویسد.  
ذهبی با عبارات الشیخ الامام المحدث المفید المسند از ابوالقاسم سمرقندی یاد می‌کند. وی سپس ثقه بودن وی را از تعدادی از افراد ذکر می‌کند و تاریخ وفاتش را 536ق می‌نویسد.  


ذهبی از ابوالحسین ابن النقور با عبارات الشیخ الجلیل الصدوق، مسند العراق، یاد کرده و ثقه بودنش را از جماعتی نقل کرده و تاریخ وفاتش را 470ق می‌نویسد.
ذهبی از ابوالحسین ابن النقور با عبارات الشیخ الجلیل الصدوق، مسند العراق، یاد کرده و ثقه بودنش را از جماعتی نقل کرده و تاریخ وفاتش را 470ق می‌نویسد.


ذهبی درباره ابوطاهر مخلّص هم می‌نویسد: «الشیخ المحدث المعمّر الصدوق، ابوطاهر محمد بن عبدالرحمن...» سپس ثقه بودنش را از گروهی نقل می‌کند و تاریخ وفاتش را 393 می‌نویسد.
ذهبی درباره ابوطاهر مخلّص هم می‌نویسد: «الشیخ المحدث المعمّر الصدوق، ابوطاهر محمد بن عبدالرحمن...» سپس ثقه بودنش را از گروهی نقل می‌کند و تاریخ وفاتش را 393 می‌نویسد.
خط ۷۳: خط ۷۳:
ذهبی، احمد بن عبدالله بن سیف سجستانی را در کتاب تاریخ اسلام حوادث سال 316ق ترجمه نموده است.
ذهبی، احمد بن عبدالله بن سیف سجستانی را در کتاب تاریخ اسلام حوادث سال 316ق ترجمه نموده است.


خطیب در تاریخ بغداد، أسنوی در طبقات الشافعیه، ابن قاضی شهبه و دیگران ... نیز او را معرفی نموده و او را ستوده‌اند.
خطیب در تاریخ بغداد، أسنوی در طبقات الشافعیه، ابن قاضی شهبه و دیگران ... نیز او را معرفی نموده و او را ستوده‌اند.


درباره عمر بن شبّه ذهبی می‌نویسد: «عمر بن شبّه بن عبدة بن زید بن رائطة، علامه اخباری، حافظ حجت و صاحب تصانیف...» و سپس او را از جماعتی توثیق می‌کند و تاریخ وفاتش را در سال 262 در حدود 89 سالگی می‌نویسد.
درباره عمر بن شبّه ذهبی می‌نویسد: «عمر بن شبّه بن عبدة بن زید بن رائطة، علامه اخباری، حافظ حجت و صاحب تصانیف...» و سپس او را از جماعتی توثیق می‌کند و تاریخ وفاتش را در سال 262 در حدود 89 سالگی می‌نویسد.
خط ۸۱: خط ۸۱:
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.


نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی(ع) دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است، ...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است..<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>
نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی(ع) دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است، ...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است..<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>


سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.
سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.


نویسنده گاهی در ذیل برخی از احادیث توضیحاتی هم دارد مثلاً در حدیث سی و ششم، ردیه‌ای بر سخنان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دارد او این روایت (که با مضمون معیت علی و حق است) را از سه طریق نقل می‌کند. طریق سوم از سعد بن ابی‌وقاص است که بزار آن را استخراج کرده است. او شش نکته درباره این طریق ذکر می‌کند؛ اولین نکته بیان جوسازی‌های امثال معاویه و سعد بن ابی‌وقاص است که مثلاً سعد حدیث معیت را شنیده بود ولی درعین‌حال آن را برای هیچ‌کسی نقل نکرده بود. نکته دوم این‌که این روایت حاوی شهادت دو تن از صحابه (سعد و ام‌سلمه) است، سوم: این حدیث را بزّار که از بزرگان حدیث است استخراج کرده و بر صحت رجال آن تصریح کرده است و فقط درباره «سعد بن شعیب» گفته که او را نمی‌شناسد که این هم به صحت روایت ضرری نمی‌زند زیرا سایرین از صحاح هستند و طبعاً از کسی که نمی‌شناخته‌اند روایت نکرده‌اند، به‌علاوه این‌که صحت آن را می‌توان با تصریح سایرین به صحتش به دست آورد، چهارم و پنجم: روایت ابوسعید خدری و کعب بن عجرة در تأیید مضمون این حدیث، ششم: وقتی برادر عایشه روایت معیت علی و حق را در بصره برای عایشه (در خروجش بر علی(ع) در ماجرای جمل) خواند عایشه گریست و بر این کارش اظهار ندامت کرد..<ref>ر.ک: همان، ص165 - 168</ref>
نویسنده گاهی در ذیل برخی از احادیث توضیحاتی هم دارد مثلاً در حدیث سی و ششم، ردیه‌ای بر سخنان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دارد او این روایت (که با مضمون معیت علی و حق است) را از سه طریق نقل می‌کند. طریق سوم از سعد بن ابی‌وقاص است که بزار آن را استخراج کرده است. او شش نکته درباره این طریق ذکر می‌کند؛ اولین نکته بیان جوسازی‌های امثال معاویه و سعد بن ابی‌وقاص است که مثلاً سعد حدیث معیت را شنیده بود ولی درعین‌حال آن را برای هیچ‌کسی نقل نکرده بود. نکته دوم این‌که این روایت حاوی شهادت دو تن از صحابه (سعد و ام‌سلمه) است، سوم: این حدیث را بزّار که از بزرگان حدیث است استخراج کرده و بر صحت رجال آن تصریح کرده است و فقط درباره «سعد بن شعیب» گفته که او را نمی‌شناسد که این هم به صحت روایت ضرری نمی‌زند زیرا سایرین از صحاح هستند و طبعاً از کسی که نمی‌شناخته‌اند روایت نکرده‌اند، به‌علاوه این‌که صحت آن را می‌توان با تصریح سایرین به صحتش به دست آورد، چهارم و پنجم: روایت ابوسعید خدری و کعب بن عجرة در تأیید مضمون این حدیث، ششم: وقتی برادر عایشه روایت معیت علی و حق را در بصره برای عایشه (در خروجش بر علی(ع) در ماجرای جمل) خواند عایشه گریست و بر این کارش اظهار ندامت کرد..<ref>ر.ک: همان، ص165 - 168</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است.
فهرست مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش