پرش به محتوا

تعليقات علی شرح «فصوص الحكم» و «مصباح الانس»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام زمان (عج) ' به 'امام زمان(عج) '
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'امام زمان (عج) ' به 'امام زمان(عج) ')
خط ۸۰: خط ۸۰:
#شارح مى‌گويد: حق تعالى، به اعتبار اثبات ملك استخلاف، خود را وكيل قرار داده است. حضرت امام، اين نظر را رد كرده، مى‌فرمايد: «حقيقت ملك استخلاف، اثبات ملك براى مستخلف‌عنه و سلبش از خليفه است و حقيقت خلافت، فقر محض است كه در روايت پيامبر(ص) (الفقر فخرى) به آن اشاره شده است، پس وكالت به اعتبار ملك استخلاف نيست، بلكه به اعتبار ملك استقلال است كه نظر قوم نوح(ع) به آن بوده است ...<ref>تعليقات على شرح فصوص الحكم و مصباح الانس، ص 95 - 96</ref>
#شارح مى‌گويد: حق تعالى، به اعتبار اثبات ملك استخلاف، خود را وكيل قرار داده است. حضرت امام، اين نظر را رد كرده، مى‌فرمايد: «حقيقت ملك استخلاف، اثبات ملك براى مستخلف‌عنه و سلبش از خليفه است و حقيقت خلافت، فقر محض است كه در روايت پيامبر(ص) (الفقر فخرى) به آن اشاره شده است، پس وكالت به اعتبار ملك استخلاف نيست، بلكه به اعتبار ملك استقلال است كه نظر قوم نوح(ع) به آن بوده است ...<ref>تعليقات على شرح فصوص الحكم و مصباح الانس، ص 95 - 96</ref>
#شارح، مراد شيخ كبير از «مقام تلوينى كه از مقام تمكين بالاتر است» را تلوين در اسماء بعد از وصول مى‌داند، ولى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]]، مراد شيخ را تلوين حاصل براى سالك بعد از رجوع به خود و بقاء بعد از فناء مى‌داند و اين تلوين هم اعلى مراتب تلوين و هم اعلى مراتب تمكين است. ...<ref>همان، ص 96</ref>
#شارح، مراد شيخ كبير از «مقام تلوينى كه از مقام تمكين بالاتر است» را تلوين در اسماء بعد از وصول مى‌داند، ولى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]]، مراد شيخ را تلوين حاصل براى سالك بعد از رجوع به خود و بقاء بعد از فناء مى‌داند و اين تلوين هم اعلى مراتب تلوين و هم اعلى مراتب تمكين است. ...<ref>همان، ص 96</ref>
#شارح، مراد از حديث «لو دليتم بحبل الهبط على الله» را اين مى‌داند كه خدا در باطن زمين است و امام(ره)، مقصود را اين مى‌داند كه خدا در باطن و ظاهر عوالم است، كما آنكه امام زمان (عج) در مقام دعا، او را چنين مورد خطاب قرار داده است: «يا باطنا فى ظهوره و ظاهرا فى بطونه». ...<ref>همان، ص 97</ref>
#شارح، مراد از حديث «لو دليتم بحبل الهبط على الله» را اين مى‌داند كه خدا در باطن زمين است و امام(ره)، مقصود را اين مى‌داند كه خدا در باطن و ظاهر عوالم است، كما آنكه امام زمان(عج) در مقام دعا، او را چنين مورد خطاب قرار داده است: «يا باطنا فى ظهوره و ظاهرا فى بطونه». ...<ref>همان، ص 97</ref>
#شارح (قيصرى)، مراد شيخ ([[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]) از ظالمين (اهل الغيب المكتنفين خلف الحجب الظلمانية) را اولياء مذكور در حديث «اوليائى تحت قبابى لا يعرفهم غيرى» دانسته است، ولى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] مى‌فرمايد: «چنين نيست و آنكه انيت و انانيت در او باشد، ولى خدا و تحت قبه او نيست، بلكه ولى نفس و تحت قبه نفسش است. مراد از ظالمين، كسانى هستند كه فانى شده‌اند، ولى از فناى خويش فانى نگشته‌اند، چون نفوس خويش را شهود مى‌كنند. ...<ref>همان، ص 98 - 99</ref>
#شارح (قيصرى)، مراد شيخ ([[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]) از ظالمين (اهل الغيب المكتنفين خلف الحجب الظلمانية) را اولياء مذكور در حديث «اوليائى تحت قبابى لا يعرفهم غيرى» دانسته است، ولى [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] مى‌فرمايد: «چنين نيست و آنكه انيت و انانيت در او باشد، ولى خدا و تحت قبه او نيست، بلكه ولى نفس و تحت قبه نفسش است. مراد از ظالمين، كسانى هستند كه فانى شده‌اند، ولى از فناى خويش فانى نگشته‌اند، چون نفوس خويش را شهود مى‌كنند. ...<ref>همان، ص 98 - 99</ref>
#حضرت امام با ذكر نظر استادشان كه شيوخ عرفان اسم را آن چيزى مى‌دانند كه منشأ اثر باشد، نظر تحقيقى خود را چنين رائه داده‌اند كه بعض اسماء بنفسه و بعضى بالتبعيه منشأ اثرند. ...<ref>همان، ص 102 - 103</ref>
#حضرت امام با ذكر نظر استادشان كه شيوخ عرفان اسم را آن چيزى مى‌دانند كه منشأ اثر باشد، نظر تحقيقى خود را چنين رائه داده‌اند كه بعض اسماء بنفسه و بعضى بالتبعيه منشأ اثرند. ...<ref>همان، ص 102 - 103</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش