۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حكيم ترمذى' به 'حكيم ترمذى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اين مجموعه، مشتمل بر چهار كتاب زير است: | اين مجموعه، مشتمل بر چهار كتاب زير است: | ||
# كيفية السلوك الى رب العالمين: فاقد باببندى و فصلبندى است. | |||
# بيان الفرق بين الصدر و القلب و الفؤاد و اللب: شامل يك تصدير و 6 فصل است. | |||
# منازل القربة: شامل يك تصدير، 7 مسئله و 11 مستدرك است. | |||
# اثبات العلل الشرعية: شامل يك مقدمه و 69 عنوان «ذكر علة...» است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
#كيفية السلوك الى رب العالمين: مصنف، نخست، چگونگى سلوك بهسوى خداوند سبحان را شرح مىدهد و از مواطنى كه سالك الى الله از آنها عبور مىكند و 6 موطن زير است، سخن مىگويد: | |||
#:موطن'''«ا لست بربكم»'''؛ موطن دنياى دنى كه ما الآن در آن زندگى مىكنيم؛ موطن برزخ؛ موطن حشر؛ | |||
موطن'''«ا لست بربكم»'''؛ | موطن بهشت و دوزخ؛ موطن كشف. | ||
#:سپس از گوشهنشينى و خلوتگزينى مىگويد و آداب خلوت را بيان مىكند و آداب ايستادن در پيشگاه حق را خاطرنشان مىنمايد و در پايان از مقام مردودون سخن مىگويد. | |||
موطن دنياى دنى كه ما الآن در آن زندگى مىكنيم؛ | #بيان الفرق بين الصدر و القلب و الفؤاد و اللب: اين رساله در 6 فصل تدوين شده كه به برخى از مباحث آن اشاره مىشود: | ||
#:ترمذى، در ابتدا، قلب را به عين تشبيه مىكند تا موقعيت هر كدام از آنها در مقام تشبيه معلوم گردد. | |||
موطن برزخ؛ | #:قلب، اصل است و صدر فرع. صدر در قلب، بهمنزله سفيدى عين است در عين. مثل فؤاد در قلب، همچون مسجد الحرام است در داخل مكه. مثل لب در فؤاد، مانند نور بصر است در عين. | ||
#:خداى متعال در قرآن كريم، انشراح و ضيق را همواره به صدر اضافه نموده است، نه به قلب، مانند: '''«فلا يكن فى صدرك جرح منه»''' و'''«و لقد نعلم انك يضيق صدرك»'''. البته ضيق صدر رسول(ص) و صدر كليم(ع)، از جهت وسواس نيست كه معمولاً براى عامهى مسلمين اتفاق مىافتد، چون خداوند سبحان انبياء خودش را از وسواس شيطان و منازعات نفوس در امان نگه داشته است، بلكه صدر آنها از گمراهى مردم ضيق مىشود. | |||
موطن حشر؛ | #:عمى و بصر همواره به قلب اضافه مىشود، نه به صدر. | ||
#:فؤاد، محل رؤيت و شهود است و قلب، محل علم و حكمت، پس هر وقت اين دو با هم اجتماع حاصل كنند، انوار غيبيه از طرف حق تعالى بر قلب سالك تجلى كرده و اسرار غيبى بر وى مكشوف مىگردد. | |||
موطن بهشت و دوزخ؛ | #:لب، جبل اعظم و مقام اسلم است و قوام دين به آن است و انوار، همگى به آن بازمىگردد. | ||
#منازل القربة: رسالهاى است كه [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|حكيم ترمذى]] در آن، تقرب سالك به خدا را بر اساس فرائض و نوافل تبيين مىكند، سپس به بيان اسباب تقرب مىپردازد و مىگويد: كسانى كه فرائض الهى را به نحو احسن به جاى مىآورند، آنها در واقع واصلين به حقايق امور هستند و در باب نوافل مىگويد: اعظم نوافل، ترك شهوات است. | |||
موطن كشف. | #:يكى از اسباب تقرب به خدا، شكر است. شكر، انفتاح شىء و انكشاف غطاست. | ||
#:مؤلف پس از مبحث شكر، مسائلى را در مورد تقوا، دوست داشتن يا دوست نداشتن پارسايان گناه و نافرمانى را در پارهاى از اوقات، شرح اين مطلب كه خشيت، ناشى از علم به خدا و خوف، ناشى از مشاهده است، تعلق روح به جسد، قلب و ميراث انبياء مطرح كرده است. | |||
سپس از گوشهنشينى و خلوتگزينى مىگويد و آداب خلوت را بيان مىكند و آداب ايستادن در پيشگاه حق را خاطرنشان مىنمايد و در پايان از مقام مردودون سخن مىگويد. | #:در اين رساله مطالب مهمى نيز در قالب يازده مستدرك، در بارهی «ارزش و اهميت نيت»، «قول پيامبر(ص) كه فرموده: انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى»، «تفاوت معرفت و ايمان و توحيد»، «شرح بعضى از صفات جلاليه»، «شرح اين فرمايش پيامبر اكرم(ص): من رجا غير فضلى و خاف غير عدلى فليطلب ربا سواى»، «لذت طاعت و عبادت»، «شرح اين جمله: حب الدنيا رأس كل خطيئة»، «حقيقت بسم الله»، «حمد»، «سواد اعظم» و «صفات مؤمن» بيان شده است. | ||
#اثبات العلل الشرعية: [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|حكيم ترمذى]] در اين رساله، به ذكر علت و فلسفه بسيارى از دستورات و احكام دينى، از قبيل اقرار به توحيد، وضو، مواضع وضو، غسل جنابت، نماز، رو به قبله كردن در وقت نماز، تكبير، ثناء، استعاذه، قرائت، ركوع و... پرداخته است؛ مثلا در باره علت تكبير مىگويد: آدمى به خاطر كبرى كه در وجود اوست، خدا را نافرمانى مىكند؛ بنابراين، وقتى براى پوزشخواهى از آنچه كرده است، در برابر او مىايستد، بزرگى را به او تسليم مىكند و اين را با گفتن «الله اكبر»، به زبان مىآورد؛ چه، خداوند خود، در قرآن فرمان داده: '''«و كبره تكبيرا»'''(الاسراء 111)؛ يعنى كبر و بزرگى را به او تسليم كن. | |||
ترمذى، در ابتدا، قلب را به عين تشبيه مىكند تا موقعيت هر كدام از آنها در مقام تشبيه معلوم گردد. | |||
قلب، اصل است و صدر فرع. | |||
صدر در قلب، بهمنزله سفيدى عين است در عين. | |||
مثل فؤاد در قلب، همچون مسجد الحرام است در داخل مكه. | |||
مثل لب در فؤاد، مانند نور بصر است در عين. | |||
خداى متعال در قرآن كريم، انشراح و ضيق را همواره به صدر اضافه نموده است، نه به قلب، مانند: '''«فلا يكن فى صدرك جرح منه»''' و'''«و لقد نعلم انك يضيق صدرك»'''. البته ضيق صدر رسول(ص) و صدر كليم(ع)، از جهت وسواس نيست كه معمولاً براى عامهى مسلمين اتفاق مىافتد، چون خداوند سبحان انبياء خودش را از وسواس شيطان و منازعات نفوس در امان نگه داشته است، بلكه صدر آنها از گمراهى مردم ضيق مىشود. | |||
عمى و بصر همواره به قلب اضافه مىشود، نه به صدر. | |||
فؤاد، محل رؤيت و شهود است و قلب، محل علم و حكمت، پس هر وقت اين دو با هم اجتماع حاصل كنند، انوار غيبيه از طرف حق تعالى بر قلب سالك تجلى كرده و اسرار غيبى بر وى مكشوف مىگردد. | |||
لب، جبل اعظم و مقام اسلم است و قوام دين به آن است و انوار، همگى به آن بازمىگردد. | |||
يكى از اسباب تقرب به خدا، شكر است. شكر، انفتاح شىء و انكشاف غطاست. | |||
مؤلف پس از مبحث شكر، مسائلى را در مورد تقوا، دوست داشتن يا دوست نداشتن پارسايان گناه و نافرمانى را در پارهاى از اوقات، شرح اين مطلب كه خشيت، ناشى از علم به خدا و خوف، ناشى از مشاهده است، تعلق روح به جسد، قلب و ميراث انبياء مطرح كرده است. | |||
در اين رساله مطالب مهمى نيز در قالب يازده مستدرك، در بارهی «ارزش و اهميت نيت»، «قول پيامبر(ص) كه فرموده: انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى»، «تفاوت معرفت و ايمان و توحيد»، «شرح بعضى از صفات جلاليه»، «شرح اين فرمايش پيامبر اكرم(ص): من رجا غير فضلى و خاف غير عدلى فليطلب ربا سواى»، «لذت طاعت و عبادت»، «شرح اين جمله: حب الدنيا رأس كل خطيئة»، «حقيقت بسم الله»، «حمد»، «سواد اعظم» و «صفات مؤمن» بيان شده است. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش