۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«بررسى فتواى تكفير در نگاه مذاهب اسلامى»، از آثار حسين رجبى در موضوع تقريب مذاهب، به زبان فارسى است. | «بررسى فتواى تكفير در نگاه مذاهب اسلامى»، از آثار حسين رجبى در موضوع تقريب مذاهب، به زبان فارسى است. | ||
يكى از آفتهايى كه همواره تهديدى جدّى براى جامعه اسلامى بشمار آمده، تكفير و كافر دانستن يكديگر است. فتواى تكفير در طول تاريخ، از مسائل خطرناكى بوده كه باعث ريختن خون انسانهاى بىگناه شده است ...<ref>مقدمه كتاب، ص11</ref> | يكى از آفتهايى كه همواره تهديدى جدّى براى جامعه اسلامى بشمار آمده، تكفير و كافر دانستن يكديگر است. فتواى تكفير در طول تاريخ، از مسائل خطرناكى بوده كه باعث ريختن خون انسانهاى بىگناه شده است ....<ref>مقدمه كتاب، ص11</ref> | ||
آيا اين فتاوا، مستند قرآنى و روايى دارد؟ يا از جهالت و تعصّب سرچشمه گرفته است؟ آيا كسانى كه چنين فتاوايى را صادر مىكنند، مجتهد و عالمند يا مقلّد و نادان؟ | آيا اين فتاوا، مستند قرآنى و روايى دارد؟ يا از جهالت و تعصّب سرچشمه گرفته است؟ آيا كسانى كه چنين فتاوايى را صادر مىكنند، مجتهد و عالمند يا مقلّد و نادان؟ | ||
در اين نوشتار براى روشن شدن حقيقت مسئله تكفير، نگاهى به قرآن، روايات و گفتار بزرگان مذاهب اسلامى شده است ...<ref>ر.ك: همان، ص12</ref> | در اين نوشتار براى روشن شدن حقيقت مسئله تكفير، نگاهى به قرآن، روايات و گفتار بزرگان مذاهب اسلامى شده است ....<ref>ر.ك: همان، ص12</ref> | ||
اين كتاب، شامل مقدمه و موضوعاتى به شرح ذيل است: معيار اسلام و كفر در قرآن كريم، موجبات كفر در قرآن كريم، معيار اسلام و كفر در سنت، معيار كفر و كافر از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، ديدگاه اهل سنت، مبناى فتواى برخى از مفتيان وهابى، غلو درباره اهلبيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق، بيانيه هيئت كبار علما در محكوميت تكفير. | اين كتاب، شامل مقدمه و موضوعاتى به شرح ذيل است: معيار اسلام و كفر در قرآن كريم، موجبات كفر در قرآن كريم، معيار اسلام و كفر در سنت، معيار كفر و كافر از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، ديدگاه اهل سنت، مبناى فتواى برخى از مفتيان وهابى، غلو درباره اهلبيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق، بيانيه هيئت كبار علما در محكوميت تكفير. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
- انكار خدا و رسول؛ | - انكار خدا و رسول؛ | ||
- انكار معجزات و قيامت ...<ref>متن كتاب، ص15 و 16</ref> | - انكار معجزات و قيامت ....<ref>متن كتاب، ص15 و 16</ref> | ||
در روايتى از اهل سنت نقل شده كه پيامبر در مذمت تكفير ديگران چنين فرموده است: هركس نسبت كفر به كس ديگرى بدهد كه معيار كفر را ندارد، گوينده آن كافر است ...<ref>همان، ص19</ref> | در روايتى از اهل سنت نقل شده كه پيامبر در مذمت تكفير ديگران چنين فرموده است: هركس نسبت كفر به كس ديگرى بدهد كه معيار كفر را ندارد، گوينده آن كافر است ....<ref>همان، ص19</ref> | ||
روايتى در ذيل همين بخش از كتاب آمده است كه بخارى در كتاب خود آورده است كه پيامبر خطاب به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] فرمودند: «تا وقتى كه شهادت به لا إله إلا اللَّه و محمد رسول اللَّه بدهند، هرگاه آن را انجام دادند خون و مال آنان از سوى تو محفوظ است» و روايات ديگرى نيز در همين زمينه آمده است ...<ref>همان، ص21 و 22</ref> | روايتى در ذيل همين بخش از كتاب آمده است كه بخارى در كتاب خود آورده است كه پيامبر خطاب به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] فرمودند: «تا وقتى كه شهادت به لا إله إلا اللَّه و محمد رسول اللَّه بدهند، هرگاه آن را انجام دادند خون و مال آنان از سوى تو محفوظ است» و روايات ديگرى نيز در همين زمينه آمده است ....<ref>همان، ص21 و 22</ref> | ||
از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، اگر كسى يكى از ضروريات اسلام را انكار كند، كافر و بيرون از دين است. هيچ مسلمانى، خدا، پيامبر، قيامت و دستورات اسلام را انكار نمىكند. اگر هم نظر و عقيدهاى در بين فرقههاى اسلامى پيرامون مسائل مربوط به توحيد، نبوت و غير آن مطرح شده از ضروريات دين نبوده، بلكه جزو مسائل نظرى است كه انكار آن، خروج از دين نيست؛ زيرا مسائل غير ضرورى كه بهوسيله اجتهاد صحيح انجام شود، انكار آن خروج از اسلام نمىباشد... ...<ref>همان، ص25</ref> | از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، اگر كسى يكى از ضروريات اسلام را انكار كند، كافر و بيرون از دين است. هيچ مسلمانى، خدا، پيامبر، قيامت و دستورات اسلام را انكار نمىكند. اگر هم نظر و عقيدهاى در بين فرقههاى اسلامى پيرامون مسائل مربوط به توحيد، نبوت و غير آن مطرح شده از ضروريات دين نبوده، بلكه جزو مسائل نظرى است كه انكار آن، خروج از دين نيست؛ زيرا مسائل غير ضرورى كه بهوسيله اجتهاد صحيح انجام شود، انكار آن خروج از اسلام نمىباشد... ....<ref>همان، ص25</ref> | ||
در نظر شيعه، انكار امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، خروج از مذهب است نه خروج از دين؛ بدين جهت از نظر فقهاى شيعه، فرقههايى كه ضروريات دين را انكار نمىكنند، مسلمان هستند و حكم اسلام بر آنان جارى مىشود ...<ref>همان، ص31</ref> | در نظر شيعه، انكار امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، خروج از مذهب است نه خروج از دين؛ بدين جهت از نظر فقهاى شيعه، فرقههايى كه ضروريات دين را انكار نمىكنند، مسلمان هستند و حكم اسلام بر آنان جارى مىشود ....<ref>همان، ص31</ref> | ||
در نظر علما و فقهاى اهل سنت نيز مبناى فتواى به كفر عبارت است از انكار ضروريات و يا انكار چيزى كه به انكار ضرورى دين برگردد. البته پارهاى از علما، انكار با دليل و شبهه را موجب كفر نمىدانند؛ ازاينرو، علماى اهل سنت گفتهاند: | در نظر علما و فقهاى اهل سنت نيز مبناى فتواى به كفر عبارت است از انكار ضروريات و يا انكار چيزى كه به انكار ضرورى دين برگردد. البته پارهاى از علما، انكار با دليل و شبهه را موجب كفر نمىدانند؛ ازاينرو، علماى اهل سنت گفتهاند: | ||
«كسى كه به عايشه نسبت ناروا بدهد، چون دروغ به خدا بسته و آيه قرآن را انكار نموده، كافر است؛ برخلاف ناسزاگويى به پيشينيان» ...<ref>همان، ص34</ref> | «كسى كه به عايشه نسبت ناروا بدهد، چون دروغ به خدا بسته و آيه قرآن را انكار نموده، كافر است؛ برخلاف ناسزاگويى به پيشينيان» ....<ref>همان، ص34</ref> | ||
بدين جهت متكلّمان و فقهاى اهل سنّت بر اين عقيدهاند كه اهل قبله، تكفير نمىشوند ...<ref>همان، ص38</ref> | بدين جهت متكلّمان و فقهاى اهل سنّت بر اين عقيدهاند كه اهل قبله، تكفير نمىشوند ....<ref>همان، ص38</ref> | ||
مؤلف در ادامه، برخى از نسبتهاى ناروا و يا شبهاتى را كه نسبت به شيعه مطرح است، مانند غلو درباره اهلبيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق پاسخ مىدهد. | مؤلف در ادامه، برخى از نسبتهاى ناروا و يا شبهاتى را كه نسبت به شيعه مطرح است، مانند غلو درباره اهلبيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق پاسخ مىدهد. | ||
ویرایش