پرش به محتوا

تاریخ سلاطین کرت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۹: خط ۴۹:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در مقدمه محقق، ابتدا زندگی نامه مختصری از نویسنده ارائه و سپس تألیفات وی، معرفی شده است...<ref>مقدمه نخست، صفحه یازده - بیست ویک</ref>
در مقدمه محقق، ابتدا زندگی نامه مختصری از نویسنده ارائه و سپس تألیفات وی، معرفی شده است....<ref>مقدمه نخست، صفحه یازده - بیست ویک</ref>


مقدمه دوم، مطالبی است درباره حوادث دوران امیر تیمور گورکان، نوشته فلیکس تاور که به قلم ع.روحبخشان، به فارسی ترجمه شده است...<ref>مقدمه دوم، صفحه بیست وسه - بیست ونه</ref>
مقدمه دوم، مطالبی است درباره حوادث دوران امیر تیمور گورکان، نوشته فلیکس تاور که به قلم ع.روحبخشان، به فارسی ترجمه شده است....<ref>مقدمه دوم، صفحه بیست وسه - بیست ونه</ref>


[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] دارای دو شاهکار می‌باشد: یکی تاریخ و دیگر جغرافیا. نخستین اثری که از وی پدید آمده و سبب بلندی مقام او گردیده، ظاهرا ذیل کتاب «ظفرنامه شامی» و تاریخ حکومت خود شاهرخ می‌باشد که بعدها آن را بر ذیلی که به «جامع التواریخ» نوشته، افزوده است. سپس به سال 816ق قسمتی از تاریخ را که شامل وقایع بعد از مرگ هلاکو از 663 تا 816ق است، پرداخته و بعدها همین قسمت را دنبال کرده و به تاریخ وقایع 823ق رسانیده و سپس جغرافیای خود را مرتب ساخته و به تدوین وقایع پس از مرگ غازان خان - یعنی از سال 703ق که [[رشیدالدین فضل‌الله|خواجه رشیدالدین]] کتاب «جامع التواریخ» را بدانجا رسانیده بود - شروع کرده؛ به طوری که «جامع التواریخ» رشیدی را ذیلی باشد و این کتاب، شامل فصول ذیل است:
[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] دارای دو شاهکار می‌باشد: یکی تاریخ و دیگر جغرافیا. نخستین اثری که از وی پدید آمده و سبب بلندی مقام او گردیده، ظاهرا ذیل کتاب «ظفرنامه شامی» و تاریخ حکومت خود شاهرخ می‌باشد که بعدها آن را بر ذیلی که به «جامع التواریخ» نوشته، افزوده است. سپس به سال 816ق قسمتی از تاریخ را که شامل وقایع بعد از مرگ هلاکو از 663 تا 816ق است، پرداخته و بعدها همین قسمت را دنبال کرده و به تاریخ وقایع 823ق رسانیده و سپس جغرافیای خود را مرتب ساخته و به تدوین وقایع پس از مرگ غازان خان - یعنی از سال 703ق که [[رشیدالدین فضل‌الله|خواجه رشیدالدین]] کتاب «جامع التواریخ» را بدانجا رسانیده بود - شروع کرده؛ به طوری که «جامع التواریخ» رشیدی را ذیلی باشد و این کتاب، شامل فصول ذیل است:
خط ۶۳: خط ۶۳:
#تاریخ شاهرخ میرزا که به سال 819ق ختم گردید.
#تاریخ شاهرخ میرزا که به سال 819ق ختم گردید.


از آنچه گذشت مستفاد می‌گردد که به سال 820ق شاهرخ میرزا، [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] را مأمور نوشتن تاریخ حوادث عالم کرده و او مأموریت خود را با اضافه کردن بخش‌های تاریخی به جغرافیای خود به سال 823ق انجام و تقدیم پادشاه کرده است...<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده - هفده</ref>
از آنچه گذشت مستفاد می‌گردد که به سال 820ق شاهرخ میرزا، [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] را مأمور نوشتن تاریخ حوادث عالم کرده و او مأموریت خود را با اضافه کردن بخش‌های تاریخی به جغرافیای خود به سال 823ق انجام و تقدیم پادشاه کرده است....<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده - هفده</ref>


اثر حاضر، مربوط به قسمت «تاریخ سلاطین کرت» از این کتاب می‌باشد و دلیل انتخاب این قسمت از کتاب برای چاپ و عرضه آن، قلت منابع جهت تحقیق در احوال این خاندان است. آل کرت یک طبقه از ملوک ایران شرقی‌اند که از نیمه اول قرن هفتم تا اواخر قرن هشتم هجری (از 643 تا 783ق)؛ یعنی حدود صد و چهل سال در آن حدود سلطنت داشته‌اند. در این مدت، هشت حاکم داشتند و پایتخت آنها همه وقت شهر هرات بوده و نویسنده معتقد است: «ملوک کرت اگرچه در بسطت عراض مملکت و وسعت رباع ملک و اصقاع ایالت، رشاد متقدمان نیافتند، اما در تمهید قواعد خیرات و تشیید معاقد مبرات و ترشیح نهال طاعات و ترفیه خاطر صلحا و علما و تفتیح ابواب حسنات و تعظیم مراسم اوامر و نواهی ربانی و تأکید معاقد و مبانی دین مسلمانی و رعایت جمهور طوایف رعایا و اشفاق درباره صنوف برایا به عوارف و عواطف و عطایا و نشر خیرات و صدقات و وظایف بر ارباب حاجات، قصب السبق از همگنان ربوده‌اند و در ممالک خراسان که وسط اقالیم جهان است - به تخصیص دارالامان هرات - مدارس و خوانق و مساجد و معابر و بقاع خیر از خاصه و اتباع ایشان شارح عام است»...<ref>همان، صفحه هجده</ref>
اثر حاضر، مربوط به قسمت «تاریخ سلاطین کرت» از این کتاب می‌باشد و دلیل انتخاب این قسمت از کتاب برای چاپ و عرضه آن، قلت منابع جهت تحقیق در احوال این خاندان است. آل کرت یک طبقه از ملوک ایران شرقی‌اند که از نیمه اول قرن هفتم تا اواخر قرن هشتم هجری (از 643 تا 783ق)؛ یعنی حدود صد و چهل سال در آن حدود سلطنت داشته‌اند. در این مدت، هشت حاکم داشتند و پایتخت آنها همه وقت شهر هرات بوده و نویسنده معتقد است: «ملوک کرت اگرچه در بسطت عراض مملکت و وسعت رباع ملک و اصقاع ایالت، رشاد متقدمان نیافتند، اما در تمهید قواعد خیرات و تشیید معاقد مبرات و ترشیح نهال طاعات و ترفیه خاطر صلحا و علما و تفتیح ابواب حسنات و تعظیم مراسم اوامر و نواهی ربانی و تأکید معاقد و مبانی دین مسلمانی و رعایت جمهور طوایف رعایا و اشفاق درباره صنوف برایا به عوارف و عواطف و عطایا و نشر خیرات و صدقات و وظایف بر ارباب حاجات، قصب السبق از همگنان ربوده‌اند و در ممالک خراسان که وسط اقالیم جهان است - به تخصیص دارالامان هرات - مدارس و خوانق و مساجد و معابر و بقاع خیر از خاصه و اتباع ایشان شارح عام است»....<ref>همان، صفحه هجده</ref>


[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] در ذیل جامع التواریخ رشیدی، پیش از هر چیز، وقایعی که در زمان سلطنت آل جلایر در عراق و آذربایجان روی داده‌اند، گزارش می‌کند و همچنین به روایت تاریخ «آل مظفر» می‌پردازد. تاریخ کرتی‌ها که به متلاشی شدن این سلسله به دست تیمور اختصاص دارد، مربوط به پیش از آن زمان؛ یعنی تقریبا نیمه سده هفتم هجری است. [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] به وقایع کم اهمیت تر آن عصر، چهار فصل خیلی کوتاه را اختصاص داده است. این فصل‌ها، به موضوعات زیر مربوط می‌شوند: «سلطنت ناپایدار و یک روزه شاهزاده طغاتیمور در مازندران و در قسمتی از خراسان»، «زندگانی دست پرورده و تحت الحمایه او به نام امیر ولی که پس از درگذشت طغاتیمور حکومت مازندران و مناطق پیرامون آن را در دست گرفت»، «حکومت سربداران در سبزوار» و «تاریخ امیر ارغونشاه پسر نوروز که نخستین حاکم طغاتیموری است که در سرزمین طوس حکومت کرد و جای خود را به پسرش محمد بیگ داد»...<ref>مقدمه فلیکس تاور، صفحه بیست وسه - بیست وچهار</ref>
[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] در ذیل جامع التواریخ رشیدی، پیش از هر چیز، وقایعی که در زمان سلطنت آل جلایر در عراق و آذربایجان روی داده‌اند، گزارش می‌کند و همچنین به روایت تاریخ «آل مظفر» می‌پردازد. تاریخ کرتی‌ها که به متلاشی شدن این سلسله به دست تیمور اختصاص دارد، مربوط به پیش از آن زمان؛ یعنی تقریبا نیمه سده هفتم هجری است. [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] به وقایع کم اهمیت تر آن عصر، چهار فصل خیلی کوتاه را اختصاص داده است. این فصل‌ها، به موضوعات زیر مربوط می‌شوند: «سلطنت ناپایدار و یک روزه شاهزاده طغاتیمور در مازندران و در قسمتی از خراسان»، «زندگانی دست پرورده و تحت الحمایه او به نام امیر ولی که پس از درگذشت طغاتیمور حکومت مازندران و مناطق پیرامون آن را در دست گرفت»، «حکومت سربداران در سبزوار» و «تاریخ امیر ارغونشاه پسر نوروز که نخستین حاکم طغاتیموری است که در سرزمین طوس حکومت کرد و جای خود را به پسرش محمد بیگ داد»....<ref>مقدمه فلیکس تاور، صفحه بیست وسه - بیست وچهار</ref>


این چهار فصل کوتاه که قدیمی ترین منابعی هستند که برای شناخت وقایعی که در آن هنگام روی داده‌اند به دست ما رسیده‌اند، باب‌های یکم تا چهارم کتاب حاضر را تشکیل می‌دهند. در باب پنجم، آخرین فصل‌های تاریخ کرتی‌ها جای دارند که تقریبا یک چهارم تک نگاری‌های [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] هستند. این فصل‌ها گزارش وقایعی هستند که از زمان روی کار آمدن معزالدین حسین تا اضمحلال سلسله تیمور؛ یعنی در سال‌های 732 تا 784ق/1331 تا 1383م روی داده‌اند...<ref>همان، صفحه بیست وچهار</ref>
این چهار فصل کوتاه که قدیمی ترین منابعی هستند که برای شناخت وقایعی که در آن هنگام روی داده‌اند به دست ما رسیده‌اند، باب‌های یکم تا چهارم کتاب حاضر را تشکیل می‌دهند. در باب پنجم، آخرین فصل‌های تاریخ کرتی‌ها جای دارند که تقریبا یک چهارم تک نگاری‌های [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] هستند. این فصل‌ها گزارش وقایعی هستند که از زمان روی کار آمدن معزالدین حسین تا اضمحلال سلسله تیمور؛ یعنی در سال‌های 732 تا 784ق/1331 تا 1383م روی داده‌اند....<ref>همان، صفحه بیست وچهار</ref>


درباره آل کرت اطلاعات ما‌اندک است و به این دلیل، اثر حاضر دارای اهمیت ویژه ای می‌باشد.
درباره آل کرت اطلاعات ما‌اندک است و به این دلیل، اثر حاضر دارای اهمیت ویژه ای می‌باشد.
مشابهت زیادی میان اثر حاضر با «تاریخ نامه هرات» وجود دارد. حتی فصل بندی هر دو کتاب تقریبا یکسان است. منتهی «تاریخ نامه هرات» خیلی مفصل است و اثر حاضر مختصرتر. در این باره می‌توان دو حدس زد: یکی اینکه هر دو این کتاب‌ها مأخذ واحدی داشته‌اند؛ مثلا «تاریخ آل کرت» عبدالله فامی که [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] در صفحه دوم همین کتاب از او اسم برده و سیفی هروی عین آن جمله را در «تاریخ نامه هرات» آورده، یا «کرت نامه» ربیعی فوشنجی که باز هم در هر دو کتاب به آن اشاره شده است. یا اینکه [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] ماهرانه «تاریخ نامه هرات» را به اصطلاح امروزی‌ها «گزیده» و «گزینه» کرده است. اگر این حدس درست باشد، چه کسی بهتر از [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] برای این کار؟ درحالی که به نظر بعید می‌آید؛ چون [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] به حفظ امانت معروف بوده و خود در پایان این کتاب گفته: «آنچه از اخبار و آثار ملوک کرت که بعضی به رأی العین مشاهده افتاده و بعضی از تقریر ناقلان معتمد و راویان معتبر معلوم و مفهوم گشته، این است که شرح داده آمد؛ متوقع از خداوندان فضل و افضال آنکه اگر بر زیادت و نقصان واقف گردند به رد و الحاق آن شرف اصلاح ارزانی دارند»...<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نوزده</ref>
مشابهت زیادی میان اثر حاضر با «تاریخ نامه هرات» وجود دارد. حتی فصل بندی هر دو کتاب تقریبا یکسان است. منتهی «تاریخ نامه هرات» خیلی مفصل است و اثر حاضر مختصرتر. در این باره می‌توان دو حدس زد: یکی اینکه هر دو این کتاب‌ها مأخذ واحدی داشته‌اند؛ مثلا «تاریخ آل کرت» عبدالله فامی که [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] در صفحه دوم همین کتاب از او اسم برده و سیفی هروی عین آن جمله را در «تاریخ نامه هرات» آورده، یا «کرت نامه» ربیعی فوشنجی که باز هم در هر دو کتاب به آن اشاره شده است. یا اینکه [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] ماهرانه «تاریخ نامه هرات» را به اصطلاح امروزی‌ها «گزیده» و «گزینه» کرده است. اگر این حدس درست باشد، چه کسی بهتر از [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] برای این کار؟ درحالی که به نظر بعید می‌آید؛ چون [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] به حفظ امانت معروف بوده و خود در پایان این کتاب گفته: «آنچه از اخبار و آثار ملوک کرت که بعضی به رأی العین مشاهده افتاده و بعضی از تقریر ناقلان معتمد و راویان معتبر معلوم و مفهوم گشته، این است که شرح داده آمد؛ متوقع از خداوندان فضل و افضال آنکه اگر بر زیادت و نقصان واقف گردند به رد و الحاق آن شرف اصلاح ارزانی دارند»....<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نوزده</ref>


«تاریخ نامه هرات» نثری مغلق و مصنوع و خسته کننده دارد؛ درحالی که اثر حاضر، از نثری دلنشین و گیرا برخوردار است. علاوه بر اینها، «تاریخ نامه هرات»، تاریخ آل کرت را تا وقایع سال 721ق دارد؛ درحالی که اثر حاضر، سرگذشت این خاندان را تا انقراض آنان؛ یعنی سال 785ق دارد...<ref>ر.ک: همان</ref>
«تاریخ نامه هرات» نثری مغلق و مصنوع و خسته کننده دارد؛ درحالی که اثر حاضر، از نثری دلنشین و گیرا برخوردار است. علاوه بر اینها، «تاریخ نامه هرات»، تاریخ آل کرت را تا وقایع سال 721ق دارد؛ درحالی که اثر حاضر، سرگذشت این خاندان را تا انقراض آنان؛ یعنی سال 785ق دارد....<ref>ر.ک: همان</ref>


از جمله ویژگی‌های اثر حاضر، اقدامات تحقیقی و تصحیحی مصحح می‌باشد که به ارزش و اعتبار کتاب، بیش از پیش افزوده است. وی متن «تاریخ سلاطین کرت» را کلمه به کلمه با «تاریخ نامه هرات» و پنج رساله تاریخی مقابله کرده و اختلافات را در پاورقی آورده است. کروشه‌های بی شماره، افزوده مصحح است. قسمتی از آل کرت را که فلیکس تاور، تصحیح و چاپ کرده، حدود یک پنجم متن اصلی است و از ذکر حکومت ملک حسین بن ملک غیاث الدین تا آخر کتاب است...<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>
از جمله ویژگی‌های اثر حاضر، اقدامات تحقیقی و تصحیحی مصحح می‌باشد که به ارزش و اعتبار کتاب، بیش از پیش افزوده است. وی متن «تاریخ سلاطین کرت» را کلمه به کلمه با «تاریخ نامه هرات» و پنج رساله تاریخی مقابله کرده و اختلافات را در پاورقی آورده است. کروشه‌های بی شماره، افزوده مصحح است. قسمتی از آل کرت را که فلیکس تاور، تصحیح و چاپ کرده، حدود یک پنجم متن اصلی است و از ذکر حکومت ملک حسین بن ملک غیاث الدین تا آخر کتاب است....<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>


== وضعیت کتاب ==
== وضعیت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش