۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#مخاطبان عبارت از همه مردم، بهويژه جوانان و دانشجويانى هستند كه مىخواهند بهصورت كامل با وصيتنامه امام آشنا شوند و درونمايههاى آن را بهتر كشف كنند. | #مخاطبان عبارت از همه مردم، بهويژه جوانان و دانشجويانى هستند كه مىخواهند بهصورت كامل با وصيتنامه امام آشنا شوند و درونمايههاى آن را بهتر كشف كنند. | ||
#اين اثر، مستند نيست؛ به اين معنا كه از هيچ منبعى براى توضيح مطالب استفاده نشده است. نويسنده حتى از آيات و روايات نيز بهره نگرفته و حتى به ساير آثار امام نيز استناد نكرده است؛ بلكه دقيقتر اين است كه در واقع نويسنده هيچ مطلب و توضيحى بر وصيتنامه امام نيفزوده است و فقط به دستهبندى و عنوانگذارى پرداخته و البته حق و انصاف اين است كه در اين راه بسيار موفق عمل كرده و عناوين جالب و زيبا و رسايى برگزيده و نظم و طبقهبندى مناسبى ايجاد كرده است. نويسنده، مطالب وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] را بهصورت منظم و در يك مقدمه و هفده اصل (و هر اصل داراى چند بند) و يك خاتمه سامان داده است. با نظر به آنچه ذكر شد مىتوان گفت كه اثر حاضر در واقع، شرح وصيتنامه امام نيست، بلكه ويرايش آن است و البته ويرايشى كاملاً وفادار به متن كه تنها عنوانهايى به آن افزوده و با گذاشتن شمارههايى مطالبش را روشنتر كرده و هيچ كلمهاى به متن اصلى نيفزوده و نيز هيچ كلمهاى را از آن نكاسته است. نويسنده خودش نيز فعاليتش در اين اثر را عبارت از «ويرايش جزئى» دانسته است <ref>مقدمه كتاب، ص23</ref> | #اين اثر، مستند نيست؛ به اين معنا كه از هيچ منبعى براى توضيح مطالب استفاده نشده است. نويسنده حتى از آيات و روايات نيز بهره نگرفته و حتى به ساير آثار امام نيز استناد نكرده است؛ بلكه دقيقتر اين است كه در واقع نويسنده هيچ مطلب و توضيحى بر وصيتنامه امام نيفزوده است و فقط به دستهبندى و عنوانگذارى پرداخته و البته حق و انصاف اين است كه در اين راه بسيار موفق عمل كرده و عناوين جالب و زيبا و رسايى برگزيده و نظم و طبقهبندى مناسبى ايجاد كرده است. نويسنده، مطالب وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] را بهصورت منظم و در يك مقدمه و هفده اصل (و هر اصل داراى چند بند) و يك خاتمه سامان داده است. با نظر به آنچه ذكر شد مىتوان گفت كه اثر حاضر در واقع، شرح وصيتنامه امام نيست، بلكه ويرايش آن است و البته ويرايشى كاملاً وفادار به متن كه تنها عنوانهايى به آن افزوده و با گذاشتن شمارههايى مطالبش را روشنتر كرده و هيچ كلمهاى به متن اصلى نيفزوده و نيز هيچ كلمهاى را از آن نكاسته است. نويسنده خودش نيز فعاليتش در اين اثر را عبارت از «ويرايش جزئى» دانسته است<ref>مقدمه كتاب، ص23</ref> | ||
#نويسنده در سه مورد پاورقى توضيحى نوشته است <ref>متن كتاب، ص144، پاورقى 1؛ ص244، پاورقى 1 و ص249، پاورقى 1</ref> | #نويسنده در سه مورد پاورقى توضيحى نوشته است<ref>متن كتاب، ص144، پاورقى 1؛ ص244، پاورقى 1 و ص249، پاورقى 1</ref> | ||
#در آغاز كتاب، تصويرى از تأييديه سرپرست مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] آورده شده است <ref>مقدمه كتاب، ص4</ref> | #در آغاز كتاب، تصويرى از تأييديه سرپرست مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] آورده شده است<ref>مقدمه كتاب، ص4</ref> | ||
#نويسنده بعد از اتمام شرح وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، مطلب مفصلى تحت عنوان آئينه نور يا راهنماى صحيفه انقلاب آورده است <ref>متن كتاب، ص177-263</ref> مطلب مذكور در واقع طبقهبندى و تنظيم مطالب «وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]» است كه براى تدريس در دانشگاه تنظيم شده و در آن بعد از ذكر مقدمهاى درباره اهميت وصيتنامه مذكور، خلاصه مهمترين مطالب آن را بهصورت نقل قول مستقيم آورده است. | #نويسنده بعد از اتمام شرح وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، مطلب مفصلى تحت عنوان آئينه نور يا راهنماى صحيفه انقلاب آورده است<ref>متن كتاب، ص177-263</ref> مطلب مذكور در واقع طبقهبندى و تنظيم مطالب «وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]» است كه براى تدريس در دانشگاه تنظيم شده و در آن بعد از ذكر مقدمهاى درباره اهميت وصيتنامه مذكور، خلاصه مهمترين مطالب آن را بهصورت نقل قول مستقيم آورده است. | ||
#نويسنده محترم در مورد روش بيانى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در وصيتنامه تأكيد كرده است: نكته جالب اينكه امام(رض) در هر بحث (يا بندى) كه وارد شده است، سبك سخن و كيفيت بيانشان يكنواخت چنين مىباشد: در ابتداء در گذشته چه بوده؟ و در مورد بحث چه فجايع و مشكلاتى ايجاد نموده بودند؟ و خلاصه وضعيت رقّتبار آن موضوع را بيان نموده، سپس ضررت علاج و لزوم پيشگيرى و راه نجات آن را طىّ توصيههايى به مسئولين مربوطه آن موضوع بيان داشته است و بهعبارتديگر، اول، دردها يا توطئهها و نقشههاى شوم استكبار را مطرح نموده، سپس روش علاج و كيفيت مقابله و پيشگيرى از آن را بيان كرده است <ref>ر.ك: همان، ص198</ref> | #نويسنده محترم در مورد روش بيانى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در وصيتنامه تأكيد كرده است: نكته جالب اينكه امام(رض) در هر بحث (يا بندى) كه وارد شده است، سبك سخن و كيفيت بيانشان يكنواخت چنين مىباشد: در ابتداء در گذشته چه بوده؟ و در مورد بحث چه فجايع و مشكلاتى ايجاد نموده بودند؟ و خلاصه وضعيت رقّتبار آن موضوع را بيان نموده، سپس ضررت علاج و لزوم پيشگيرى و راه نجات آن را طىّ توصيههايى به مسئولين مربوطه آن موضوع بيان داشته است و بهعبارتديگر، اول، دردها يا توطئهها و نقشههاى شوم استكبار را مطرح نموده، سپس روش علاج و كيفيت مقابله و پيشگيرى از آن را بيان كرده است<ref>ر.ك: همان، ص198</ref> | ||
#نويسنده، نگارش مطالب مقدمه كتاب حاضر را در تاريخ 10 ارديبهشت 1369 در حوزه علميه قم به پايان رسانده است <ref>مقدمه كتاب، ص24</ref> | #نويسنده، نگارش مطالب مقدمه كتاب حاضر را در تاريخ 10 ارديبهشت 1369 در حوزه علميه قم به پايان رسانده است<ref>مقدمه كتاب، ص24</ref> | ||
#نويسنده در يك مورد اظهار نظر كرده است؛ وى بعد از نقل اين كلام از امام: «و كلام مرحوم مدرس آن روحانى متعهد پاكسيرت و پاكانديشه را به خاطر بسپريد كه در مجلس افسرده آن روز گفت: «اكنون كه بايد از بين برويم، چرا با دست خود برويم»؟! من هم امروز به ياد آن شهيد راه خدا به شما برادران مؤمن عرض مىكنم اگر ما با دست جنايتكار آمريكا و شوروى از صفحه روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداى خويش ملاقات كنيم، بهتر از آن است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب زندگى اشرافى مرفه داشته باشيم»، چنين نوشته است: «به نظر نويسنده، ارزندهترين توصيه امام به همه امت اسلامى، خصوصا زمامداران كشورها همين جملات پرارج است» <ref>متن كتاب، ص243، پاورقى 1</ref> | #نويسنده در يك مورد اظهار نظر كرده است؛ وى بعد از نقل اين كلام از امام: «و كلام مرحوم مدرس آن روحانى متعهد پاكسيرت و پاكانديشه را به خاطر بسپريد كه در مجلس افسرده آن روز گفت: «اكنون كه بايد از بين برويم، چرا با دست خود برويم»؟! من هم امروز به ياد آن شهيد راه خدا به شما برادران مؤمن عرض مىكنم اگر ما با دست جنايتكار آمريكا و شوروى از صفحه روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداى خويش ملاقات كنيم، بهتر از آن است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب زندگى اشرافى مرفه داشته باشيم»، چنين نوشته است: «به نظر نويسنده، ارزندهترين توصيه امام به همه امت اسلامى، خصوصا زمامداران كشورها همين جملات پرارج است»<ref>متن كتاب، ص243، پاورقى 1</ref> | ||
#نويسنده در بحثى تحت عنوان عظمت و موضوع صحيفه انقلاب، چنين نوشته است: «... نتيجه سخن: پس آنچه تاكنون علماى مختلف اسلام در ابعاد (اعتقادى، اخلاقى، احكامى، حقوقى و آداب معاشرت) مطرح كرده، در مورد آن تحقيقات ارزندهاى نمودهاند، همگى بيانگر وظائف فردى انسان در حركت و زندگى شخصى او مىباشد... و اما اينكه مسلمانان در حفظ مصالح اسلام و منافع مسلمين و نگهدارى كيان دين و نظام حاكم، چه بايد بكنند؟ و وظائف آنها در تشكيل حكومت و سازماندهى و حفظ و حراست چيست و كى و كجا بايد جهاد كرد؟... اينها و مسائل زياد ديگر، مطالبى است كه تنها امام امت در اين صحيفه انقلاب بيان داشته است...» <ref>همان، ص191-192</ref> | #نويسنده در بحثى تحت عنوان عظمت و موضوع صحيفه انقلاب، چنين نوشته است: «... نتيجه سخن: پس آنچه تاكنون علماى مختلف اسلام در ابعاد (اعتقادى، اخلاقى، احكامى، حقوقى و آداب معاشرت) مطرح كرده، در مورد آن تحقيقات ارزندهاى نمودهاند، همگى بيانگر وظائف فردى انسان در حركت و زندگى شخصى او مىباشد... و اما اينكه مسلمانان در حفظ مصالح اسلام و منافع مسلمين و نگهدارى كيان دين و نظام حاكم، چه بايد بكنند؟ و وظائف آنها در تشكيل حكومت و سازماندهى و حفظ و حراست چيست و كى و كجا بايد جهاد كرد؟... اينها و مسائل زياد ديگر، مطالبى است كه تنها امام امت در اين صحيفه انقلاب بيان داشته است...»<ref>همان، ص191-192</ref> | ||
به نظر مىرسد سخن نويسنده محترم، از نظر ايجابى (تأكيد بر ارزش و اهميت وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و جامعيت آن نسبت به وظايف فردى و اجتماعى و بينالمللى و وظيفه همگانى افراد، گروهها، دولت و دولتهاى اسلامى)، صحيح است، ولى از نظر سلبى (غفلت انديشمندان اسلامى پيشين از فقه سياسى)، صحيح نيست؛ زيرا بهعنوان مثال، فقيهان شيعه از قرنها پيش تاكنون در بين مباحث فقهى و گاه بهصورت رساله مستقل، مبحث ولايت فقيه را مورد توجه علمى قرار دادهاند و نظر و عملكرد حضرت امام در متن فرهنگ و سنت اسلامى ريشه دارد و اصل اثبات ولايت براى فقيه عادل در زمان غيبت، يكى از ضروريات فقه شيعه است و... | به نظر مىرسد سخن نويسنده محترم، از نظر ايجابى (تأكيد بر ارزش و اهميت وصيتنامه سياسى - الهى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و جامعيت آن نسبت به وظايف فردى و اجتماعى و بينالمللى و وظيفه همگانى افراد، گروهها، دولت و دولتهاى اسلامى)، صحيح است، ولى از نظر سلبى (غفلت انديشمندان اسلامى پيشين از فقه سياسى)، صحيح نيست؛ زيرا بهعنوان مثال، فقيهان شيعه از قرنها پيش تاكنون در بين مباحث فقهى و گاه بهصورت رساله مستقل، مبحث ولايت فقيه را مورد توجه علمى قرار دادهاند و نظر و عملكرد حضرت امام در متن فرهنگ و سنت اسلامى ريشه دارد و اصل اثبات ولايت براى فقيه عادل در زمان غيبت، يكى از ضروريات فقه شيعه است و... |
ویرایش