۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
«بديعيه»، اصطلاحى است كه آن را گوناگون تعريف كردهاند. محمدرضا حكيمى از آن ميان شايد بهترين تعريف را ارائه نموده باشد: «بديعيه، قصيدهاى است كه در آن، صنايع و انواع بديعى به كار برده شود و هر بيتى براى يك يا چند نوع بديعى باشد و اصل قصيده براى منظور ديگرى، چون مدح و ثنا و... ساخته شده باشد» <ref>فاطمى، سيد حسن، ص 115</ref> | «بديعيه»، اصطلاحى است كه آن را گوناگون تعريف كردهاند. محمدرضا حكيمى از آن ميان شايد بهترين تعريف را ارائه نموده باشد: «بديعيه، قصيدهاى است كه در آن، صنايع و انواع بديعى به كار برده شود و هر بيتى براى يك يا چند نوع بديعى باشد و اصل قصيده براى منظور ديگرى، چون مدح و ثنا و... ساخته شده باشد» <ref>فاطمى، سيد حسن، ص 115</ref> | ||
ميان صاحبنظران در مورد اينكه آيا امينالدين اِربِلى (م 670ق) مبتكر بديعيه است يا صفىالدين حلّى (752ق)، اختلاف است. مشهور بر اين عقيدهاند كه نخستين بديعيهسرا، صفىالدين حلّى است، اما صاحب «أنوار الربيع» و صاحب «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» و محمدرضا حكيمى معتقدند اين ابتكار از امينالدين اربلى است؛ زيرا وى شصت سال پيش از صفىالدين، قصيده بديعيه خويش را ساخته است <ref>همان</ref> رشيد عبدالرحمن العبيدى محقق «شرح الكافية» معتقد است كه صفىالدين پايهگذار شعرى بديعى در مدح رسول اكرم(ص) بوده است <ref>مقدمه مصحح، ص 47</ref> | ميان صاحبنظران در مورد اينكه آيا امينالدين اِربِلى (م 670ق) مبتكر بديعيه است يا صفىالدين حلّى (752ق)، اختلاف است. مشهور بر اين عقيدهاند كه نخستين بديعيهسرا، صفىالدين حلّى است، اما صاحب «أنوار الربيع» و صاحب «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» و محمدرضا حكيمى معتقدند اين ابتكار از امينالدين اربلى است؛ زيرا وى شصت سال پيش از صفىالدين، قصيده بديعيه خويش را ساخته است <ref>همان</ref>رشيد عبدالرحمن العبيدى محقق «شرح الكافية» معتقد است كه صفىالدين پايهگذار شعرى بديعى در مدح رسول اكرم(ص) بوده است <ref>مقدمه مصحح، ص 47</ref> | ||
قصايد بديعيه، از نظر شيوهى التزام به صنايع بديعى، دو دستهاند: برخى ملتزمند و برخى غير ملتزم؛ يعنى در پارهاى از آنها به همين اندازه بسنده شده است كه هر بيتى داراى نوعى يا چند نوع، از صنايع باشد و در پارهاى به جز اين مقدار، «التزامى» ديگر به قصيده داده شده و آن اين است كه شاعر ملتزم شده تا نام اصطلاحى همان نوع بديعى را نيز كه در هر بيت آمده ا ست، در همان بيت بياورد، اما نه به معناى اصطلاحى، بلكه در قالب توريه و به معناى لغوى آن؛ بهعنوان مثال، صفىالدين حلى در صنعت استخدام مىگويد: | قصايد بديعيه، از نظر شيوهى التزام به صنايع بديعى، دو دستهاند: برخى ملتزمند و برخى غير ملتزم؛ يعنى در پارهاى از آنها به همين اندازه بسنده شده است كه هر بيتى داراى نوعى يا چند نوع، از صنايع باشد و در پارهاى به جز اين مقدار، «التزامى» ديگر به قصيده داده شده و آن اين است كه شاعر ملتزم شده تا نام اصطلاحى همان نوع بديعى را نيز كه در هر بيت آمده ا ست، در همان بيت بياورد، اما نه به معناى اصطلاحى، بلكه در قالب توريه و به معناى لغوى آن؛ بهعنوان مثال، صفىالدين حلى در صنعت استخدام مىگويد: |
ویرایش