۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
4. در داستان جمعآورى صدقات و رفتن [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] به يمن، چنين آمده است: «... و كان لا يكلف الناس مشقة و كان يأتيهم في «أفنيتهم» فيصدق مواشيهم» و چنين ترجمه شده است: «براى مردم مشقتى ايجاد نمىفرمود و معمولا در محل كار آنها حاضر مىشد...». واژه «أفنية» جمع «فناء» و به مفهوم فضاى باز جلو منزل است و به معناى محل كار نيامده است؛ گرچه ممكن است در پارهاى موارد، محل كار و زندگى يكى باشد، ليكن منظور در اينجا - چنانكه در ادامه داستان مىگويد - به محل زندگى آنها مراجعه مىكرد و افرادى را براى گرفتن زكات مىفرستاد و برخى نيز خود زكات مالشان را مىآوردند و آن واژه به محل كار ترجمه شده است كه مفهومى غير از واقعيت را مىرساند <ref>همان</ref> | 4. در داستان جمعآورى صدقات و رفتن [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] به يمن، چنين آمده است: «... و كان لا يكلف الناس مشقة و كان يأتيهم في «أفنيتهم» فيصدق مواشيهم» و چنين ترجمه شده است: «براى مردم مشقتى ايجاد نمىفرمود و معمولا در محل كار آنها حاضر مىشد...». واژه «أفنية» جمع «فناء» و به مفهوم فضاى باز جلو منزل است و به معناى محل كار نيامده است؛ گرچه ممكن است در پارهاى موارد، محل كار و زندگى يكى باشد، ليكن منظور در اينجا - چنانكه در ادامه داستان مىگويد - به محل زندگى آنها مراجعه مىكرد و افرادى را براى گرفتن زكات مىفرستاد و برخى نيز خود زكات مالشان را مىآوردند و آن واژه به محل كار ترجمه شده است كه مفهومى غير از واقعيت را مىرساند <ref>همان</ref> | ||
5. در گزارش جنگ تبوك، اين فراز را مىبينيم: «... و كان فيه «وشل» يخرج منه في أسلفه قدر ما يروي الراكبين او الثلاثة» و اينگونه ترجمه شده است: «... به زمينى سنگلاخ رسيد كه از پايين آن منطقه، آب كمى بيرون مىآمد بهاندازهاى كه دو سه نفر را سيراب مىكرد» <ref>همان</ref> واژه «وشل» به مفهوم آبى است كه از سنگ يا از كوه بهصورت قطرهقطره مىچكد و اتصال هم ندارد. اين واژه به معناى سنگ يا صخره يا كوه نيامده است، گرچه مستلزم آن است. در اينجا به زمين سنگلاخ و منطقه ترجمه شده است كه به معناى محدوده وسيع جغرافيايى است. گرچه واژه «يخرج» همين مطلب را تداعى مىكند، به قرينه وشل، به معناى جمع شدن است. بر فرض كه واژه «يخرج» به معناى اصلى باشد، وشل به معناى سنگلاخ و منطقه نيست <ref>همان</ref> | 5. در گزارش جنگ تبوك، اين فراز را مىبينيم: «... و كان فيه «وشل» يخرج منه في أسلفه قدر ما يروي الراكبين او الثلاثة» و اينگونه ترجمه شده است: «... به زمينى سنگلاخ رسيد كه از پايين آن منطقه، آب كمى بيرون مىآمد بهاندازهاى كه دو سه نفر را سيراب مىكرد» <ref>همان</ref>واژه «وشل» به مفهوم آبى است كه از سنگ يا از كوه بهصورت قطرهقطره مىچكد و اتصال هم ندارد. اين واژه به معناى سنگ يا صخره يا كوه نيامده است، گرچه مستلزم آن است. در اينجا به زمين سنگلاخ و منطقه ترجمه شده است كه به معناى محدوده وسيع جغرافيايى است. گرچه واژه «يخرج» همين مطلب را تداعى مىكند، به قرينه وشل، به معناى جمع شدن است. بر فرض كه واژه «يخرج» به معناى اصلى باشد، وشل به معناى سنگلاخ و منطقه نيست <ref>همان</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش