۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
در پنجمين شماره، وجوب توبه از گناهان بزرگ و كوچك بررسى شده است. گروهى از معتزله، معتقدند كه توبه، تنها از گناهان كبيره كه كبيره بودن آنها معلوم و آشكار و يا مظنون است، واجب است. از اينرو، در گناهانى كه صغيره بودن آنها معلوم است، توبه واجب نيست؛ زيرا سبب وجود توبه، دفع ضرر است و ضرر در گناهان صغيره حاصل نيست و عدهاى ديگر گفتهاند، در گناهانى كه قبلاً از آنها توبه نموده است، توبه مجدد لازم نيست. اما به اعتقاد اماميه، توبه از جميع گناهان، چه صغيره و چه كبيره و چه پيشتر از آنها توبه كرده باشد، لازم است <ref>همان، ص34-35</ref> | در پنجمين شماره، وجوب توبه از گناهان بزرگ و كوچك بررسى شده است. گروهى از معتزله، معتقدند كه توبه، تنها از گناهان كبيره كه كبيره بودن آنها معلوم و آشكار و يا مظنون است، واجب است. از اينرو، در گناهانى كه صغيره بودن آنها معلوم است، توبه واجب نيست؛ زيرا سبب وجود توبه، دفع ضرر است و ضرر در گناهان صغيره حاصل نيست و عدهاى ديگر گفتهاند، در گناهانى كه قبلاً از آنها توبه نموده است، توبه مجدد لازم نيست. اما به اعتقاد اماميه، توبه از جميع گناهان، چه صغيره و چه كبيره و چه پيشتر از آنها توبه كرده باشد، لازم است <ref>همان، ص34-35</ref> | ||
در شماره ششم، به توبه تفصيلى و اجمالى پرداخته شده است <ref>همان، ص35</ref> و در شماره هفتم، به مسأله يادآورى گناه اشاره شده است. نويسنده معتقد است توبه، تنها در جايى محقق است كه گناهى انجام پذيرد و اگر از كسى گناهى سرزند و سپس توبه كند و پس از آن، گناه را به يادآورد، نمىتوان چنين عملى را قبيح دانست و اساساً گناهى به وقوع نپيوسته است تا توبه نيز لازم شود <ref>همان، ص36</ref> | در شماره ششم، به توبه تفصيلى و اجمالى پرداخته شده است <ref>همان، ص35</ref>و در شماره هفتم، به مسأله يادآورى گناه اشاره شده است. نويسنده معتقد است توبه، تنها در جايى محقق است كه گناهى انجام پذيرد و اگر از كسى گناهى سرزند و سپس توبه كند و پس از آن، گناه را به يادآورد، نمىتوان چنين عملى را قبيح دانست و اساساً گناهى به وقوع نپيوسته است تا توبه نيز لازم شود <ref>همان، ص36</ref> | ||
در شماره هشتم، به مسأله عزم بر بازنگشتن بر گناه پرداخته شده و اين مبحث مورد بررسى قرار گرفته است كه اگر كسى مرتكب گناه شود و سپس از گناه خويش دست كشيده، توبه كند و بر آن شود كه هرگز چنين گناهى از او سر نزند، آيا فقط در صورتىكه بر انجام آن گناه قدرت داشته باشد، توبهاش صحيح است يا اينكه وجود قدرت در صحت توبه شرط نيست <ref>همان، ص37</ref> | در شماره هشتم، به مسأله عزم بر بازنگشتن بر گناه پرداخته شده و اين مبحث مورد بررسى قرار گرفته است كه اگر كسى مرتكب گناه شود و سپس از گناه خويش دست كشيده، توبه كند و بر آن شود كه هرگز چنين گناهى از او سر نزند، آيا فقط در صورتىكه بر انجام آن گناه قدرت داشته باشد، توبهاش صحيح است يا اينكه وجود قدرت در صحت توبه شرط نيست <ref>همان، ص37</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
اول آنكه قبول توبه بر خداوند متعال واجب باشد كه اين فرض، ممنوع است. سبب آن است كه چنانچه كسى از ديگرى نافرمانى و به بدترين شكل ممكن نسبت به او بدى و ناسپاسى كند و سپس عذر آورده و طلب بخشش نمايد، بخش و قبول عذر او، نزد عقلا واجب نيست، بهطورىكه اگر او بخشيده نشود، مذمت و نكوهش عقلا را در پى نخواهد داشت، بلكه به عكس، گاه عقلا عدم بخشش و عفو را نيك مىدانند. دوم آنكه سبب وجوب سقوط عقاب را كثرت و بسيارى ثواب توبه بدانيم كه اين فرض نيز ممنوع است؛ چراكه بناى اين فرض، بر تحابط مىباشد كه باطل است <ref>همان، ص40- 43</ref> | اول آنكه قبول توبه بر خداوند متعال واجب باشد كه اين فرض، ممنوع است. سبب آن است كه چنانچه كسى از ديگرى نافرمانى و به بدترين شكل ممكن نسبت به او بدى و ناسپاسى كند و سپس عذر آورده و طلب بخشش نمايد، بخش و قبول عذر او، نزد عقلا واجب نيست، بهطورىكه اگر او بخشيده نشود، مذمت و نكوهش عقلا را در پى نخواهد داشت، بلكه به عكس، گاه عقلا عدم بخشش و عفو را نيك مىدانند. دوم آنكه سبب وجوب سقوط عقاب را كثرت و بسيارى ثواب توبه بدانيم كه اين فرض نيز ممنوع است؛ چراكه بناى اين فرض، بر تحابط مىباشد كه باطل است <ref>همان، ص40- 43</ref> | ||
در شماره دهم، ضمن بيان استحباب غسل براى توبه، به برخى گناهان بزرگ و كوچك، اشاراتى شده است <ref>همان، ص43</ref> در شماره يازدهم، آداب توبه به نقل از رياض السالكين بيان گرديده است <ref>همان، ص45</ref> | در شماره دهم، ضمن بيان استحباب غسل براى توبه، به برخى گناهان بزرگ و كوچك، اشاراتى شده است <ref>همان، ص43</ref>در شماره يازدهم، آداب توبه به نقل از رياض السالكين بيان گرديده است <ref>همان، ص45</ref> | ||
در شماره دوازدهم، مطالبى پيرامون شتاب در توبه، به نقل از كتاب «رياض السالكين» و «كشكول» [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] آمده <ref>همان</ref> و در آخرين شماره، به برخى آيات و رواياتى در تشويق بر توبه اشاره گرديده است <ref>همان، ص49</ref> | در شماره دوازدهم، مطالبى پيرامون شتاب در توبه، به نقل از كتاب «رياض السالكين» و «كشكول» [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] آمده <ref>همان</ref>و در آخرين شماره، به برخى آيات و رواياتى در تشويق بر توبه اشاره گرديده است <ref>همان، ص49</ref> | ||
در خاتمه، خطبه دويستوسىوپنج «نهج البلاغه» ذكر و پس از شرح واژگان و بررسى اعراب اين خطبه، به معنا و ترجمه آن، پرداخته شده است <ref>همان، ص51- 72</ref> | در خاتمه، خطبه دويستوسىوپنج «نهج البلاغه» ذكر و پس از شرح واژگان و بررسى اعراب اين خطبه، به معنا و ترجمه آن، پرداخته شده است <ref>همان، ص51- 72</ref> |
ویرایش