پرش به محتوا

غزالی، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - 'حمد الله مستوفى' به 'حمد الله مستوفى ')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۴۶: خط ۴۶:
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبكى، ج 6، ص 60، 193-195</ref>
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبكى، ج 6، ص 60، 193-195</ref>


احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است <ref>جامى، ص 379، 559</ref> احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود <ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 61، 197؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] ، ج 2، ص 317</ref>
احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است <ref>جامى، ص 379، 559</ref> احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود <ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 61، 197؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، ج 2، ص 317</ref>


غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال مى‌كردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مى‌شدند <ref>سبكى، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref> از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد <ref>ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46</ref> البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مى‌جست، صحيح ندانسته‌اند <ref>ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref> از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] <ref> ج 17، ص 238</ref> با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مى‌داند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرح‌شده در آن را فاسد مى‌شمرد.
غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال مى‌كردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مى‌شدند <ref>سبكى، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref> از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد <ref>ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46</ref> البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مى‌جست، صحيح ندانسته‌اند <ref>ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref> از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] <ref> ج 17، ص 238</ref> با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مى‌داند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرح‌شده در آن را فاسد مى‌شمرد.
خط ۶۰: خط ۶۰:
از جمله مشهورترين مريدان وى نيز [[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] و ابونجيب سهروردى بودند <ref>جامى، ص 418، 420</ref>
از جمله مشهورترين مريدان وى نيز [[عین‌القضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] و ابونجيب سهروردى بودند <ref>جامى، ص 418، 420</ref>


تاريخ وفات غزالى را بنا بر برخى منابع در 517 <ref>رافعى، ج 2، ص 160-161؛ جامى، ص 380؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] ، ج 2، ص 319</ref>، اما بنا بر اكثر منابع در 520 <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 240؛ ابن خلكان، ج 1، ص 98؛ ذهبى، ج 4، ص 45؛ يافعى، ج 3، ص 224-225</ref> ذكر كرده‌اند. وى در قزوين وفات يافت و در همان جا در محله‌اى كه امروزه احمديه ناميده مى‌شود، به خاك سپرده شد <ref>[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]] ، ص 783-784، 790؛ جامى، همان جا؛ قس اوحدى بليانى، ج 1، ص 255 كه مرقد وى را در بروجرد دانسته است</ref>
تاريخ وفات غزالى را بنا بر برخى منابع در 517 <ref>رافعى، ج 2، ص 160-161؛ جامى، ص 380؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، ج 2، ص 319</ref>، اما بنا بر اكثر منابع در 520 <ref>ابن جوزى، ج 17، ص 240؛ ابن خلكان، ج 1، ص 98؛ ذهبى، ج 4، ص 45؛ يافعى، ج 3، ص 224-225</ref> ذكر كرده‌اند. وى در قزوين وفات يافت و در همان جا در محله‌اى كه امروزه احمديه ناميده مى‌شود، به خاك سپرده شد <ref>[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]]، ص 783-784، 790؛ جامى، همان جا؛ قس اوحدى بليانى، ج 1، ص 255 كه مرقد وى را در بروجرد دانسته است</ref>


== آثار ==
== آثار ==
خط ۹۹: خط ۹۹:
#حاجى خليفه؛
#حاجى خليفه؛
#محمدتقى خان حكيم، گنج دانش جغرافياى تاريخى شهرهاى ايران، مقدمه عبدالحسين نوايى، چاپ محمدعلى صوتى و جمشيد كيانفر، تهران 1366ش؛
#محمدتقى خان حكيم، گنج دانش جغرافياى تاريخى شهرهاى ايران، مقدمه عبدالحسين نوايى، چاپ محمدعلى صوتى و جمشيد كيانفر، تهران 1366ش؛
#[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]] ، تاريخ گزيده، [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] ، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح الدين المنجد، كويت 1984؛
#[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]]، تاريخ گزيده، [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح الدين المنجد، كويت 1984؛
#عبدالكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيز الله عطاردى]]، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛
#عبدالكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيز الله عطاردى]]، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛
#سعد الدين وراوينى، مرزبان‌نامه، چاپ [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تهران 1367ش؛ 22. عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛
#سعد الدين وراوينى، مرزبان‌نامه، چاپ [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تهران 1367ش؛ 22. عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش