پرش به محتوا

بدلیسی، عمار بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
'''ابوياسر عمار بن ياسر بن مطر بن سحاب'''، عارف سده 6ق / 12م، مشهور به عمار ياسر بدليسى و ملقب به ضياء الدين است. تاريخ ولادت و زادگاه او مشخص نيست، اما با توجه به نسبت «بدليسى»، به احتمال در بدليس زاده شده است.
'''ابوياسر عمار بن ياسر بن مطر بن سحاب'''، عارف سده 6ق / 12م، مشهور به عمار ياسر بدليسى و ملقب به ضياء الدين است. تاريخ ولادت و زادگاه او مشخص نيست، اما با توجه به نسبت «بدليسى»، به احتمال در بدليس زاده شده است.


عمار ياسر از شاگردان و تربيت‌يافتگان شيخ ابونجيب ضياء الدين سهروردى (د 563 ق / 1168م) بود. او پس از طى مراحل سير و سلوك نزد ابونجيب، از خلفاى او شد، تا آنجا كه در نيمه دوم سده 6ق در شمار مشايخ بزرگ به حساب مى‌آمد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] (د 618 ق / 1221م)، عارف بزرگ و بنيان‌گذار طريقه كبرويه، از جمله مريدان او بود كه پس از بهره جستن از بابافرج تبريزى، جهت تكميل و كسب بيشتر معرفت به خدمت عمار ياسر بدليسى رسيد، به سلك ارادتمندان او درآمد و از او خرقه تبرك دريافت كرد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] در كتاب «فوائح الجمال» از او به بزرگى ياد كرده است.
عمار ياسر از شاگردان و تربيت‌يافتگان شيخ ابونجيب ضياء الدين سهروردى (د 563 ق / 1168م) بود. او پس از طى مراحل سير و سلوك نزد ابونجيب، از خلفاى او شد، تا آنجا كه در نيمه دوم سده 6ق در شمار مشايخ بزرگ به حساب مى‌آمد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] (د 618 ق / 1221م)، عارف بزرگ و بنيان‌گذار طريقه كبرويه، از جمله مريدان او بود كه پس از بهره جستن از بابافرج تبريزى، جهت تكميل و كسب بيشتر معرفت به خدمت عمار ياسر بدليسى رسيد، به سلك ارادتمندان او درآمد و از او خرقه تبرك دريافت كرد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] در كتاب «فوائح الجمال» از او به بزرگى ياد كرده است.


[[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، بدليسى را بسيار ستوده و در وصف او گفته است: «در تكميل ناقصان و تربيت مريدان و كشف وقايع ايشان، كمال تمام داشته است» و نيز محمد نوربخش او را ولى مرشد، عالم به علوم ظاهر و باطن و يكى از اولياى زمان خودش خوانده است.
[[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، بدليسى را بسيار ستوده و در وصف او گفته است: «در تكميل ناقصان و تربيت مريدان و كشف وقايع ايشان، كمال تمام داشته است» و نيز محمد نوربخش او را ولى مرشد، عالم به علوم ظاهر و باطن و يكى از اولياى زمان خودش خوانده است.
خط ۴۴: خط ۴۴:
بدليسى، نظريه خاص و جديدى در تصوف ارائه نكرد و تنها به نشر و تعليم سنت رايج صوفيه پرداخت.
بدليسى، نظريه خاص و جديدى در تصوف ارائه نكرد و تنها به نشر و تعليم سنت رايج صوفيه پرداخت.


[[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] به نقل از استادش آورده است: «هرگاه وارد خلوت شدى به يك اربعين تنها اكتفا مكن، بلكه با خود بگو كه پس از انجام اربعين هم از خلوت بيرون نخواهم رفت» و پس از آن گفت: «آنچه ايراد شد نكته دقيقى است كه جز آنها كه به سرحد كمال و بلوغ رسيده‌اند، ديگران متوجه آن نمى‌باشند».
[[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم الدين كبرى]] به نقل از استادش آورده است: «هرگاه وارد خلوت شدى به يك اربعين تنها اكتفا مكن، بلكه با خود بگو كه پس از انجام اربعين هم از خلوت بيرون نخواهم رفت» و پس از آن گفت: «آنچه ايراد شد نكته دقيقى است كه جز آنها كه به سرحد كمال و بلوغ رسيده‌اند، ديگران متوجه آن نمى‌باشند».


بدليسى بر تصحيح نيت قبل از وارد شدن به خلوت تأكيد مى‌كرد. وى بر آن باور بود كه با رسيدن بنده به مقام كمال، باطن او چون آخرت و ظاهر او چون دنيا مى‌شود و از آن پس با قلب خود در آخرت و با جسم خويش در دنيا خواهد بود، پس انسان كامل به هر آنچه بر ديده سر بنگرد، به چشم دل خدا را در آن يا با آن و يا پيش از آن مى‌بيند، زيرا دل براى خداوند و براى شناخت او آفريده شده است و هرگاه از ماسوى‌الله فارغ گردد، جز نظر به خداوند براى او مشغوليتى نمى‌ماند.
بدليسى بر تصحيح نيت قبل از وارد شدن به خلوت تأكيد مى‌كرد. وى بر آن باور بود كه با رسيدن بنده به مقام كمال، باطن او چون آخرت و ظاهر او چون دنيا مى‌شود و از آن پس با قلب خود در آخرت و با جسم خويش در دنيا خواهد بود، پس انسان كامل به هر آنچه بر ديده سر بنگرد، به چشم دل خدا را در آن يا با آن و يا پيش از آن مى‌بيند، زيرا دل براى خداوند و براى شناخت او آفريده شده است و هرگاه از ماسوى‌الله فارغ گردد، جز نظر به خداوند براى او مشغوليتى نمى‌ماند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش