۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
این اثر، توسط [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تصحیح شده است. | این اثر، توسط [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تصحیح شده است. | ||
این کتاب، از مهم ترین منابع تاریخ ایران و جهان به زبان فارسی است که از اهمیت و ارزشی یگانه برخوردار است؛ چنان که برخی دانشمندان آن را «تاریخ کبیر» و اثری «عدیم النظیر»، «یکی از اعاظم کتب تاریخی»، «دائرةالمعارف بزرگ تاریخی که هیچ یک از ملتهای آسیایی و اروپایی نظیر آن را در قرون وسطی نداشتهاند» یا آن را اثری خواندهاند که نویسنده آن به عنوان «نخستین تاریخ نویس جهانی»، تاریخ و فرهنگ دولتهای بزرگ و گوناگون قارههای آسیا و اروپا را با بی طرفی عالمانه، نخستین بار وصف کرده است<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص348-349</ref> | این کتاب، از مهم ترین منابع تاریخ ایران و جهان به زبان فارسی است که از اهمیت و ارزشی یگانه برخوردار است؛ چنان که برخی دانشمندان آن را «تاریخ کبیر» و اثری «عدیم النظیر»، «یکی از اعاظم کتب تاریخی»، «دائرةالمعارف بزرگ تاریخی که هیچ یک از ملتهای آسیایی و اروپایی نظیر آن را در قرون وسطی نداشتهاند» یا آن را اثری خواندهاند که نویسنده آن به عنوان «نخستین تاریخ نویس جهانی»، تاریخ و فرهنگ دولتهای بزرگ و گوناگون قارههای آسیا و اروپا را با بی طرفی عالمانه، نخستین بار وصف کرده است<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص348-349</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب که دربردارنده بخش تاریخ ایران و اسلام جامع التواریخ میباشد، در سه جلد تنظیم شده است. | کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب که دربردارنده بخش تاریخ ایران و اسلام جامع التواریخ میباشد، در سه جلد تنظیم شده است. | ||
جامع التواریخ به زبانی ساده و پیراسته نوشته شده است. اگرچه تأثیر برخی از منابع کتاب مانند «جهان گشای جوینی» و «سلجوق نامه» ظهیرالدین نیشابوری بر آن آشکار است، اما به ویژه بخشهایی از آن توسط ترکان اویغوری، از مغولی به فارسی ترجمه شده که به زبان محاوره زمان مؤلف، نزدیک است<ref>ر.ک: همان، ص350</ref> | جامع التواریخ به زبانی ساده و پیراسته نوشته شده است. اگرچه تأثیر برخی از منابع کتاب مانند «جهان گشای جوینی» و «سلجوق نامه» ظهیرالدین نیشابوری بر آن آشکار است، اما به ویژه بخشهایی از آن توسط ترکان اویغوری، از مغولی به فارسی ترجمه شده که به زبان محاوره زمان مؤلف، نزدیک است<ref>ر.ک: همان، ص350</ref> | ||
بخش ایران و اسلام از جامع التواریخ بازنویسی از تاریخ نامه طبری، تاریخ آل سلجوق آن برگرفته از سلجوق نامه ظهیرالدین نیشابوری و راحة الصدور راوندی، بخش تاریخ سلاطین خوارزم آن برگرفته از «جهان گشای جوینی» و بخش سلغریان آن هم از اختصاری بس کوتاه شده از «تاریخ وصاف» است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج1، صفحه بیست ویک</ref> | بخش ایران و اسلام از جامع التواریخ بازنویسی از تاریخ نامه طبری، تاریخ آل سلجوق آن برگرفته از سلجوق نامه ظهیرالدین نیشابوری و راحة الصدور راوندی، بخش تاریخ سلاطین خوارزم آن برگرفته از «جهان گشای جوینی» و بخش سلغریان آن هم از اختصاری بس کوتاه شده از «تاریخ وصاف» است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج1، صفحه بیست ویک</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه مصحح، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفده - بیست وسه</ref> | در مقدمه مصحح، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفده - بیست وسه</ref> | ||
مؤلف، مانند بیشتر تاریخ نویسان مسلمان چون طبری، ابن اثیر و جز اینها، از بدو خلقت و حضرت آدم(ع) آغاز کرده، سپس به انبیای بنی اسرائیل(ع) و ظهور حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) پرداخته و هم عرض آن در جای جای کتاب، تاریخ اسطوره ای و واقعی ایران را تا پایان روزگار ساسانیان بر آن افزوده است. سپس به پیشینه قبایل عرب و زندگانی پیش از رسالت و ظهور پیامبر اکرم(ص) پرداخته و پس از بیان رویدادهای عصر خلفای راشدین، تاریخ خلافت بنی امیه و سپس بنی عباس را تا پایان کار آنان در 656ق آورده است. پس از آن تاریخ خاندانهایی که در عصر خلفای عباسی بر بخشهایی از ایران فرمانروایی داشتند، چون بوییان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان را تألیف کرده است<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص350</ref> | مؤلف، مانند بیشتر تاریخ نویسان مسلمان چون طبری، ابن اثیر و جز اینها، از بدو خلقت و حضرت آدم(ع) آغاز کرده، سپس به انبیای بنی اسرائیل(ع) و ظهور حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) پرداخته و هم عرض آن در جای جای کتاب، تاریخ اسطوره ای و واقعی ایران را تا پایان روزگار ساسانیان بر آن افزوده است. سپس به پیشینه قبایل عرب و زندگانی پیش از رسالت و ظهور پیامبر اکرم(ص) پرداخته و پس از بیان رویدادهای عصر خلفای راشدین، تاریخ خلافت بنی امیه و سپس بنی عباس را تا پایان کار آنان در 656ق آورده است. پس از آن تاریخ خاندانهایی که در عصر خلفای عباسی بر بخشهایی از ایران فرمانروایی داشتند، چون بوییان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان را تألیف کرده است<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص350</ref> | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش