۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
'''البحوث الرجالية في كتاب مجمع الفائدة و البرهان'''، اثر نویسنده معاصر، ماجد غرباوی، به زبان عربی در موضوع رجال است. | '''البحوث الرجالية في كتاب مجمع الفائدة و البرهان'''، اثر نویسنده معاصر، ماجد غرباوی، به زبان عربی در موضوع رجال است. | ||
مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، که به نام مجمع الفائدة و البرهان نیز معروف است، از آثار مقدس اردبیلی (متوفای 993ق) است. مؤلف در این کتاب به شیوهای نوین - در زمان خود - به بیشتر ابواب فقهی ورود کرده و با استفاده از شرح استدلالی محکم و برگرفته از قرآن، سنت، عقل و اجماع، نظرات فقهی خود را بیان کرده است .<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> | مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، که به نام مجمع الفائدة و البرهان نیز معروف است، از آثار مقدس اردبیلی (متوفای 993ق) است. مؤلف در این کتاب به شیوهای نوین - در زمان خود - به بیشتر ابواب فقهی ورود کرده و با استفاده از شرح استدلالی محکم و برگرفته از قرآن، سنت، عقل و اجماع، نظرات فقهی خود را بیان کرده است ..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> | ||
زبدة البيان في أحكام القرآن نیز از آثار مقدس اردبیلی است که مؤلف در آن به تفسیر فقهی و طرح بیش از چهارصد آیه درباره مسائل و موضوعات فقهی پرداخته است و از کتاب طهارة آغاز و به کتاب قضاء ختم نموده است. | زبدة البيان في أحكام القرآن نیز از آثار مقدس اردبیلی است که مؤلف در آن به تفسیر فقهی و طرح بیش از چهارصد آیه درباره مسائل و موضوعات فقهی پرداخته است و از کتاب طهارة آغاز و به کتاب قضاء ختم نموده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
البحوث الرجالية في كتاب مجمع الفائدة و البرهان، اثر نویسنده معاصر، ماجد غرباوی، به زبان عربی در موضوع رجال است. | البحوث الرجالية في كتاب مجمع الفائدة و البرهان، اثر نویسنده معاصر، ماجد غرباوی، به زبان عربی در موضوع رجال است. | ||
ماجد غرباوی، با رجوع به کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظرات رجالی مقدس اردبیلی را که برگفته از نظرات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] است .<ref>ر.ک: همان ص6</ref>، اخذ کرده و در این کتاب گردآوری کرده است. | ماجد غرباوی، با رجوع به کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظرات رجالی مقدس اردبیلی را که برگفته از نظرات [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] است ..<ref>ر.ک: همان ص6</ref>، اخذ کرده و در این کتاب گردآوری کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
مؤلف، در این بخش، الفاظ جرح و تعدیلی را که درباره هر راوی در کتاب مقدس اردبیلی آمده، دقیقا ذکر کرده است. | مؤلف، در این بخش، الفاظ جرح و تعدیلی را که درباره هر راوی در کتاب مقدس اردبیلی آمده، دقیقا ذکر کرده است. | ||
مقدس اردبیلی، درباره «الحسن بن موسی الخشاب»، مطابق آنچه مؤلف گردآوری کرده، فرموده است: علما درباره ایشان گفتهاند که او از چهرههای برجسته علمای شیعه و کثیر العلم میباشد. او ممدوح است درحالیکه تصریح به توثیقش نشده است. اینکه تصریح به توثیق ایشان نشده است، به وثاقت او آسیبی وارد نمیسازد .<ref>ر.ک: متن کتاب: ص45 و 46</ref> | مقدس اردبیلی، درباره «الحسن بن موسی الخشاب»، مطابق آنچه مؤلف گردآوری کرده، فرموده است: علما درباره ایشان گفتهاند که او از چهرههای برجسته علمای شیعه و کثیر العلم میباشد. او ممدوح است درحالیکه تصریح به توثیقش نشده است. اینکه تصریح به توثیق ایشان نشده است، به وثاقت او آسیبی وارد نمیسازد ..<ref>ر.ک: متن کتاب: ص45 و 46</ref> | ||
مؤلف در مواردی که نام و یا کنیه یک راوی را ذکر میکند و این راوی دارای نام و یا کنیه مشهورتری باشد، به آن ارجاع می¬دهد؛ مثلا ابواسامه را به زید الشحام و ابوخدیجه را به سالم بن مکرم ارجاع میدهد .<ref>همان، ص23 و 24</ref> | مؤلف در مواردی که نام و یا کنیه یک راوی را ذکر میکند و این راوی دارای نام و یا کنیه مشهورتری باشد، به آن ارجاع می¬دهد؛ مثلا ابواسامه را به زید الشحام و ابوخدیجه را به سالم بن مکرم ارجاع میدهد ..<ref>همان، ص23 و 24</ref> | ||
ایشان راویانی چون ابوبصیر را که مشترک بین چند نفرند، به نامشان ارجاع میدهد .<ref>همان، ص23</ref> | ایشان راویانی چون ابوبصیر را که مشترک بین چند نفرند، به نامشان ارجاع میدهد ..<ref>همان، ص23</ref> | ||
«ابان بن تغلب»، اولین عنوانی است که نویسنده در بخش اول کتابش به آن اشاره میکند. ایشان در ذیل این عنوان آورده است: در بیشتر موارد، مصنف (مقدس اردبیلی)، به وثاقت این راوی تصریح نموده است .<ref>همان، ص13</ref> | «ابان بن تغلب»، اولین عنوانی است که نویسنده در بخش اول کتابش به آن اشاره میکند. ایشان در ذیل این عنوان آورده است: در بیشتر موارد، مصنف (مقدس اردبیلی)، به وثاقت این راوی تصریح نموده است ..<ref>همان، ص13</ref> | ||
سپس به عنوان «ابان بن عثمان» رسیده است. ایشان در ابتدا نظر کشی را درباره مذهب ابان – ناووسی بودن وی - بازگو میکند و در ادامه مینویسد: مقدس اردبیلی گفته است: «در کتاب کشی که در نزد من موجود است، گفته شده وی قادسی بوده؛ یعنی از اهالی قادسیه؛ ولی گویا این تصحیف است». سپس درباره وثاقت او مطالبی را از مصنف نقل میکند .<ref>ر.ک: همان، ص13-15</ref> | سپس به عنوان «ابان بن عثمان» رسیده است. ایشان در ابتدا نظر کشی را درباره مذهب ابان – ناووسی بودن وی - بازگو میکند و در ادامه مینویسد: مقدس اردبیلی گفته است: «در کتاب کشی که در نزد من موجود است، گفته شده وی قادسی بوده؛ یعنی از اهالی قادسیه؛ ولی گویا این تصحیف است». سپس درباره وثاقت او مطالبی را از مصنف نقل میکند ..<ref>ر.ک: همان، ص13-15</ref> | ||
آخرین عنوانی که مؤلف در بخش اول، به ذکر آن میپردازد، «یونس بن یعقوب» است که به نظر مصنف ثقه میباشد. این عنوان به شماره 374 شمارهگذاری شده است .<ref>ر.ک: همان، ص119</ref> | آخرین عنوانی که مؤلف در بخش اول، به ذکر آن میپردازد، «یونس بن یعقوب» است که به نظر مصنف ثقه میباشد. این عنوان به شماره 374 شمارهگذاری شده است ..<ref>ر.ک: همان، ص119</ref> | ||
===بخش دوم=== | ===بخش دوم=== | ||
مؤلف در این بخش، به ذکر بیش از 200 سند که طرق و اسناد [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] در «من لا يحضره الفقيه» و شیخ طوسی در «[[تهذيب الأحكام]] » و «الاستبصار» است، اشاره میکند .<ref>مقدمه کتاب، ص7</ref> | مؤلف در این بخش، به ذکر بیش از 200 سند که طرق و اسناد [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] در «من لا يحضره الفقيه» و شیخ طوسی در «[[تهذيب الأحكام]] » و «الاستبصار» است، اشاره میکند ..<ref>مقدمه کتاب، ص7</ref> | ||
در آغاز این بخش، سه طریق را که به ابراهیم بن میمون ختم میشود، ذکر کرده، سپس درباره صحت و ضعف هرکدام از این طرق و اسناد مطالبی را بازگو میکند .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص123</ref> | در آغاز این بخش، سه طریق را که به ابراهیم بن میمون ختم میشود، ذکر کرده، سپس درباره صحت و ضعف هرکدام از این طرق و اسناد مطالبی را بازگو میکند ..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص123</ref> | ||
این بخش نیز همانند بخش قبل با «یونس بن یعقوب» ختم میشود. مقدس اردبیلی درباره وی گفته است: من به خیریت او معتقدم .<ref>ر.ک: همان، ص250 و 251</ref> | این بخش نیز همانند بخش قبل با «یونس بن یعقوب» ختم میشود. مقدس اردبیلی درباره وی گفته است: من به خیریت او معتقدم ..<ref>ر.ک: همان، ص250 و 251</ref> | ||
مؤلف در این بخش، 214 سند و طریق را ذکر میکند. | مؤلف در این بخش، 214 سند و طریق را ذکر میکند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
مؤلف در این بخش، آرای رجالی مقدس اردبیلی در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان» را آورده است. چنانکه گذشت این بخش، دارای 5 مبحث است: | مؤلف در این بخش، آرای رجالی مقدس اردبیلی در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان» را آورده است. چنانکه گذشت این بخش، دارای 5 مبحث است: | ||
در مبحث مشترکات این بخش، وجه تمییز راویانی که دارای نام و یا کنیه مشترکند، بیان شده است؛ مثلا درباره ابوبصیر آمده است: ابوبصیر مطلق همان لیث بن بختری است. اگر شعیب بن یعقوب از ابوبصیر روایتی نقل کند آن ابوبصیر، یحیی بن قاسم است و ابوبصیر بطائنی همان یحیی بن قاسم است .<ref>ر.ک: همان، ص255</ref> | در مبحث مشترکات این بخش، وجه تمییز راویانی که دارای نام و یا کنیه مشترکند، بیان شده است؛ مثلا درباره ابوبصیر آمده است: ابوبصیر مطلق همان لیث بن بختری است. اگر شعیب بن یعقوب از ابوبصیر روایتی نقل کند آن ابوبصیر، یحیی بن قاسم است و ابوبصیر بطائنی همان یحیی بن قاسم است ..<ref>ر.ک: همان، ص255</ref> | ||
مبحث بعدی این بخش، به کتب رجالیای اختصاص دارد که مقدس اردبیلی در کتابش آورده است. مقدس اردبیلی نام سه کتاب ابن غضائری، ابن داود و نجاشی را در کتاب فقهیاش ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص258</ref> | مبحث بعدی این بخش، به کتب رجالیای اختصاص دارد که مقدس اردبیلی در کتابش آورده است. مقدس اردبیلی نام سه کتاب ابن غضائری، ابن داود و نجاشی را در کتاب فقهیاش ذکر کرده است..<ref>ر.ک: همان، ص258</ref> | ||
از دیگر مباحث این بخش، مطالبی است پیرامون مراسیل ابن ابیعمیر و مکاتبات امام با اصحاب خویش و ارزش این دو از حیث صحت و ضعف.<ref>ر.ک: همان، ص258 و 259</ref> | از دیگر مباحث این بخش، مطالبی است پیرامون مراسیل ابن ابیعمیر و مکاتبات امام با اصحاب خویش و ارزش این دو از حیث صحت و ضعف..<ref>ر.ک: همان، ص258 و 259</ref> | ||
مطلب پایانی این بخش پیرامون برخی از مبانی رجالی است؛ همچون: «روایت موثق و حسن قابلیت معارضه با روایت صحیح ندارند» و «عمل اصحاب به یک روایت، جابر ضعف سند است».<ref>ر.ک: همان، ص260</ref> | مطلب پایانی این بخش پیرامون برخی از مبانی رجالی است؛ همچون: «روایت موثق و حسن قابلیت معارضه با روایت صحیح ندارند» و «عمل اصحاب به یک روایت، جابر ضعف سند است»..<ref>ر.ک: همان، ص260</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
مباحث این کتاب در شش بخش به نامهای اثبات خداوند و صفات او، عدل، نبوت، معاد، امامت و ایمان و کفر گردآوری شده است. | مباحث این کتاب در شش بخش به نامهای اثبات خداوند و صفات او، عدل، نبوت، معاد، امامت و ایمان و کفر گردآوری شده است. | ||
مؤلف در ابتدای هر بخش بهمنظور درک بهتر مطالب آن، مقدمهای را ذکر کرده است .<ref>ر.ک: همان، ص296</ref> | مؤلف در ابتدای هر بخش بهمنظور درک بهتر مطالب آن، مقدمهای را ذکر کرده است ..<ref>ر.ک: همان، ص296</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
کتاب با مقدمهای از مؤلف آغاز شده است. در این مقدمه آمده است: | کتاب با مقدمهای از مؤلف آغاز شده است. در این مقدمه آمده است: | ||
رجوع به علمای هیئت و تقلید از آنها - به دلیل تشتت نظرات آنها، عدم دستیابیبه علم (یقین) در آن زمان و نیز چون مأخذ این علوم، علمای مسلمان و یا اهل کتاب نبودند، پس به گفتار آنها اعتمادی نیست - صحیح نیست .<ref>ر.ک: همان، ص297</ref> | رجوع به علمای هیئت و تقلید از آنها - به دلیل تشتت نظرات آنها، عدم دستیابیبه علم (یقین) در آن زمان و نیز چون مأخذ این علوم، علمای مسلمان و یا اهل کتاب نبودند، پس به گفتار آنها اعتمادی نیست - صحیح نیست ..<ref>ر.ک: همان، ص297</ref> | ||
ایشان در معارضه بین فقها و متکلمین با فلاسفه و عرفا، نظر فقها و متکلمین را برگزیده و همچنین در موضعگیری پیرامون آرای فلکی جدید، برتری فقها و متکلمین مسلمان بر علمای مسیحی را مطرح نموده است .<ref>ر.ک: همان، ص298</ref> | ایشان در معارضه بین فقها و متکلمین با فلاسفه و عرفا، نظر فقها و متکلمین را برگزیده و همچنین در موضعگیری پیرامون آرای فلکی جدید، برتری فقها و متکلمین مسلمان بر علمای مسیحی را مطرح نموده است ..<ref>ر.ک: همان، ص298</ref> | ||
===اثبات خدواند متعال و صفات او=== | ===اثبات خدواند متعال و صفات او=== | ||
ایشان در مبحث اول کتابش به اثبات خداوند متعال و صفات ثبوتیه و سلبیه، بهجز عدل پرداخته است. این بخش از کتاب را به سه قسمت اثبات صانع که نفی آن باعث کفر میشود، توحید در خلق و تدبیر، توحید در عبادت و تشریع تقسیم نموده است .<ref>ر.ک: همان، ص299</ref> | ایشان در مبحث اول کتابش به اثبات خداوند متعال و صفات ثبوتیه و سلبیه، بهجز عدل پرداخته است. این بخش از کتاب را به سه قسمت اثبات صانع که نفی آن باعث کفر میشود، توحید در خلق و تدبیر، توحید در عبادت و تشریع تقسیم نموده است ..<ref>ر.ک: همان، ص299</ref> | ||
وی درباره اقسام کفر میگوید: کفر بر چهار قسم است: الف)- کفر صریح: این در صورتی است که کسی علنی اعلام کند که من منکر دین اسلام هستم؛ ب)- کفر باطنی یا نفاق؛ ج)- ادعای اعتقاد به دین اسلام با درآمیختن آن با مذهب انحرافی؛ د)- اعتقاد به اسلام با انکار برخی از ضروریات آن. | وی درباره اقسام کفر میگوید: کفر بر چهار قسم است: الف)- کفر صریح: این در صورتی است که کسی علنی اعلام کند که من منکر دین اسلام هستم؛ ب)- کفر باطنی یا نفاق؛ ج)- ادعای اعتقاد به دین اسلام با درآمیختن آن با مذهب انحرافی؛ د)- اعتقاد به اسلام با انکار برخی از ضروریات آن. | ||
ایشان میگوید: مقدس اردبیلی با توجه به آیه شریفه «'''إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا'''»، کفر صریح را در کسانی میداند که انکار دین اسلام را آشکارا اعلام کنند.<ref>ر.ک: همان، ص304</ref> | ایشان میگوید: مقدس اردبیلی با توجه به آیه شریفه «'''إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا'''»، کفر صریح را در کسانی میداند که انکار دین اسلام را آشکارا اعلام کنند..<ref>ر.ک: همان، ص304</ref> | ||
===عدل=== | ===عدل=== | ||
عدل دومین مبحث از مباحث کتاب است. مؤلف در این مبحث میگوید: عدل دومین اصل از اصول دین از دیدگاه شیعه است که مشتمل بر مسائل بسیاری است، ولی مقدس اردبیلی در کتابش فقط به چهار مسئله تکلیف به ترک، حسن و قبح عقلی، توبه و حکم ولد الزنا اشاره کرده است .<ref>ر.ک: همان، ص312</ref> | عدل دومین مبحث از مباحث کتاب است. مؤلف در این مبحث میگوید: عدل دومین اصل از اصول دین از دیدگاه شیعه است که مشتمل بر مسائل بسیاری است، ولی مقدس اردبیلی در کتابش فقط به چهار مسئله تکلیف به ترک، حسن و قبح عقلی، توبه و حکم ولد الزنا اشاره کرده است ..<ref>ر.ک: همان، ص312</ref> | ||
===نبوت=== | ===نبوت=== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
مؤلف در این بحث میگوید: شیعه برخلاف اهل سنت بر عدم سهو نبی در امور دینی، تکالیف شرعی (در امور تبلیغی و غیر تبلیغی) متفقند. در این میان اقوال کسانی مانند [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] که سهو نبی را پذیرفتهاند از اقوال شاذ بشمار میرود. | مؤلف در این بحث میگوید: شیعه برخلاف اهل سنت بر عدم سهو نبی در امور دینی، تکالیف شرعی (در امور تبلیغی و غیر تبلیغی) متفقند. در این میان اقوال کسانی مانند [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] که سهو نبی را پذیرفتهاند از اقوال شاذ بشمار میرود. | ||
ظاهر عبارت طبرسی در «مجمع البيان» این است که وی معتقد است: «اسهاء و انساء از طرف خداوند نسبت به پیامبر واقع شده»، ولی مقدس اردبیلی این را نپذیرفته و آیه شریفهای را که در این مورد آمده، از قبیل «إياك أعني و اسمعي يا جارة» دانسته که هرچند خطابش به پیامبر است، ولی مراد غیر پیامبر میباشد.<ref>ر.ک: همان، ص316</ref> | ظاهر عبارت طبرسی در «مجمع البيان» این است که وی معتقد است: «اسهاء و انساء از طرف خداوند نسبت به پیامبر واقع شده»، ولی مقدس اردبیلی این را نپذیرفته و آیه شریفهای را که در این مورد آمده، از قبیل «إياك أعني و اسمعي يا جارة» دانسته که هرچند خطابش به پیامبر است، ولی مراد غیر پیامبر میباشد..<ref>ر.ک: همان، ص316</ref> | ||
===معاد=== | ===معاد=== | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
چهارمین بحث کتاب درباره معاد است. این اصل را تمام مسلمین قبول دارند و اصلی از اصول دین میدانند. | چهارمین بحث کتاب درباره معاد است. این اصل را تمام مسلمین قبول دارند و اصلی از اصول دین میدانند. | ||
احباط و خلقت بهشت و جهنم از مباحث این بخش از کتاب است.<ref>ر.ک: همان، ص324 تا 333</ref> | احباط و خلقت بهشت و جهنم از مباحث این بخش از کتاب است..<ref>ر.ک: همان، ص324 تا 333</ref> | ||
===امامت=== | ===امامت=== | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
پنجمین مبحث کتاب به امامت اختصاص یافته است. | پنجمین مبحث کتاب به امامت اختصاص یافته است. | ||
آیاتی که دلالت بر امامت میکنند و دلیل عصمت امام، مناقشه بین مقدس اردبیلی و صاحب کشاف، غیبت امام و... از مباحث این بخش از کتاب میباشد. .<ref>ر.ک: همان، ص334 تا 392</ref> | آیاتی که دلالت بر امامت میکنند و دلیل عصمت امام، مناقشه بین مقدس اردبیلی و صاحب کشاف، غیبت امام و... از مباحث این بخش از کتاب میباشد. ..<ref>ر.ک: همان، ص334 تا 392</ref> | ||
===ایمان و کفر=== | ===ایمان و کفر=== | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
'''البحوث الأصوليه في مجمع الفائدة و الزبدة'''، اثر سید جواد شیخالاسلامی است که به مناسبت کنگره مقدس اردبیلی به نگارش درآمده است .<ref>ر.ک: همان، ص406</ref> | '''البحوث الأصوليه في مجمع الفائدة و الزبدة'''، اثر سید جواد شیخالاسلامی است که به مناسبت کنگره مقدس اردبیلی به نگارش درآمده است ..<ref>ر.ک: همان، ص406</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۳: | ||
مباحث این کتاب با حقیقت و مجاز آغاز شده و با تقیه و اجتهاد ختم شده است. | مباحث این کتاب با حقیقت و مجاز آغاز شده و با تقیه و اجتهاد ختم شده است. | ||
یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است این است که آیا نهی در عبادات و معاملات باعث فساد آن میشود یا خیر؟ جناب آقای شیخالاسلامی با رجوع به بحث تیمم و غسل در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظر مقدس اردبیلی را از بین جملات ایشان استخراج کرده و میگوید: اگر تیمم و غسل منهی باشد، نهی باعث بطلان آن میشود؛ زیرا نهی در عبادت باعث فساد آن میگردد.<ref>ر.ک: همان، ص448. | یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است این است که آیا نهی در عبادات و معاملات باعث فساد آن میشود یا خیر؟ جناب آقای شیخالاسلامی با رجوع به بحث تیمم و غسل در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظر مقدس اردبیلی را از بین جملات ایشان استخراج کرده و میگوید: اگر تیمم و غسل منهی باشد، نهی باعث بطلان آن میشود؛ زیرا نهی در عبادت باعث فساد آن میگردد..<ref>ر.ک: همان، ص448. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش