۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
انديشه و آراء او در اين اثر به دو بخش قابل تقسيم است. | انديشه و آراء او در اين اثر به دو بخش قابل تقسيم است. | ||
1)بلاشر و جمع و تدوين قرآن در عصر پيامبر(ص)2-بلاشر و جمع قرآن بعد از رحلت رسول خدا (ص) كه هركدام از اين دو بخش داراى زير مجموعههايى است كه خواننده اثر با آنها روبرو مىشود. | 1)بلاشر و جمع و تدوين قرآن در عصر پيامبر(ص)2-بلاشر و جمع قرآن بعد از رحلت رسول خدا(ص) كه هركدام از اين دو بخش داراى زير مجموعههايى است كه خواننده اثر با آنها روبرو مىشود. | ||
==بخش اول:بلاشر و جمع وتدوين قرآن در عصر پيامبر(ص)== | ==بخش اول:بلاشر و جمع وتدوين قرآن در عصر پيامبر(ص)== | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
جمعآورى قرآن به صورت مصحفى جامع(ميان دو جلد)در حيات رسول خدا مورد نگارش قرار نگرفت و دلائل آن عبارتند از:1-تبعيت از آيات قرآن'''انّ علينا جمعه و قرآنه'''،2-احتمال تغيير در آيات تا زمان رحلت خود، ايجاد نسخهاى از معيار كتاب آسمانى شدن كه اين را كفر مىدانستند و احتراز از برترى دادن يك قرائت برقرائتهاى ديگر<ref>همو،ص 41 تا 45</ref> | جمعآورى قرآن به صورت مصحفى جامع(ميان دو جلد)در حيات رسول خدا مورد نگارش قرار نگرفت و دلائل آن عبارتند از:1-تبعيت از آيات قرآن'''انّ علينا جمعه و قرآنه'''،2-احتمال تغيير در آيات تا زمان رحلت خود، ايجاد نسخهاى از معيار كتاب آسمانى شدن كه اين را كفر مىدانستند و احتراز از برترى دادن يك قرائت برقرائتهاى ديگر<ref>همو،ص 41 تا 45</ref> | ||
==بخش دوم:بلاشر و جمع قرآن بعد از رحلت رسول خدا (ص)== | ==بخش دوم:بلاشر و جمع قرآن بعد از رحلت رسول خدا(ص)== | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
اما جمع به معناى اول جمع قرآن به معناى حفظ كردن و بخاطر سپردن كه به جمع اوّل قرآن معروف است قطعا در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) تحقق يافته است و هيچكس در آن ترديدى ندارد.و در رأس حفاظ قرآن، پيامبر اسلام(ص)به عنوان نخستين حافظ قرآن قرار داشت.(رجوع كنيد الفهرست اطبع مصر)ص 47، تاريخ القرآن زنجانى،ص 46، مجمع البيان،ج 10 ص 475 چاپ اسلاميه در ذيل آيه'''سنقرئك فلا تنسى'''(سوره اعلى، آيه 6) | اما جمع به معناى اول جمع قرآن به معناى حفظ كردن و بخاطر سپردن كه به جمع اوّل قرآن معروف است قطعا در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) تحقق يافته است و هيچكس در آن ترديدى ندارد.و در رأس حفاظ قرآن، پيامبر اسلام(ص)به عنوان نخستين حافظ قرآن قرار داشت.(رجوع كنيد الفهرست اطبع مصر)ص 47، تاريخ القرآن زنجانى،ص 46، مجمع البيان،ج 10 ص 475 چاپ اسلاميه در ذيل آيه'''سنقرئك فلا تنسى'''(سوره اعلى، آيه 6) | ||
شاهد بر تعداد زياد حافظان قرآن در عصر رسول(ص)، كشته شدن چهار صد نفر از حافظان و قاريان در جنگ يمامه كه هفتاد نفر آنها را حافظان تشكيل مىدهند و همزمان با حيات رسول خدا (ص)همين تعداد از حفاظ قرآن در جنگ بئر معونه شهيد شدند<ref>الاتقان قرطبى،ج 1،ص 122</ref>. | شاهد بر تعداد زياد حافظان قرآن در عصر رسول(ص)، كشته شدن چهار صد نفر از حافظان و قاريان در جنگ يمامه كه هفتاد نفر آنها را حافظان تشكيل مىدهند و همزمان با حيات رسول خدا(ص)همين تعداد از حفاظ قرآن در جنگ بئر معونه شهيد شدند<ref>الاتقان قرطبى،ج 1،ص 122</ref>. | ||
بنابر آنچه آمد ترديدى را كه بلاشر براى خواننده از نظر عدم توانايى حفظ كامل قرآن براى صحابه و تعداد كم آنها | بنابر آنچه آمد ترديدى را كه بلاشر براى خواننده از نظر عدم توانايى حفظ كامل قرآن براى صحابه و تعداد كم آنها | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سورههاى آن مجموعا در يكجا مرتب شده (مصحف) و سورهها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن | يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سورههاى آن مجموعا در يكجا مرتب شده (مصحف) و سورهها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن | ||
پس از رحلت رسول اكرم(ص)به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سورههاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمعآورى و تدوين شده است و عدهاى معتقدند قرآن بههمين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا (ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است. | پس از رحلت رسول اكرم(ص)به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سورههاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمعآورى و تدوين شده است و عدهاى معتقدند قرآن بههمين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است. | ||
بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مىتوان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مىتوان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشهاى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمهاى وارد نمىكند.بلاشر از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سورهها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سورهها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مىدهد مىگويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمىآمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمىيافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد. | بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مىتوان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مىتوان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشهاى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمهاى وارد نمىكند.بلاشر از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سورهها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سورهها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مىدهد مىگويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمىآمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمىيافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد. | ||
اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كردهاند كسانى كه مىگويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمدهبه كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد بلاشر در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيلهاى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مىبرد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا (ص)كه تعداد آنها را تا 40 نفر نام مىبرد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مىكند. | اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كردهاند كسانى كه مىگويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمدهبه كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد بلاشر در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيلهاى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مىبرد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص)كه تعداد آنها را تا 40 نفر نام مىبرد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مىكند. | ||
ولى آنچه در نقد آراء بلاشر مهم است دلائلى است كه بلاشر براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا (ص)بهطور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعهايى بيان مىكند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مىشود كه ما به اختصار بازگو مىكنيم. | ولى آنچه در نقد آراء بلاشر مهم است دلائلى است كه بلاشر براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا(ص)بهطور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعهايى بيان مىكند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مىشود كه ما به اختصار بازگو مىكنيم. | ||
-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است. | -تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است. | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۷: | ||
بلاشر در خيلى از موارد(منجمله فراموش نمودن پيامبر(ص)بخشى از آيات)به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت منجملهكتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مىكند ولى به آياتى كه در زمينهها | بلاشر در خيلى از موارد(منجمله فراموش نمودن پيامبر(ص)بخشى از آيات)به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت منجملهكتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مىكند ولى به آياتى كه در زمينهها | ||
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا (ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمىدهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمىكند و به جمعآورى و نقد آنها نمىپردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمىگيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمىآورد و اگر در جايى ذكرى مىكند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمىآورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياستهاى پيامبر(ص)در توصيه به نگارش وحى ندارد نمىپردازد | همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا(ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمىدهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمىكند و به جمعآورى و نقد آنها نمىپردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمىگيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمىآورد و اگر در جايى ذكرى مىكند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمىآورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياستهاى پيامبر(ص)در توصيه به نگارش وحى ندارد نمىپردازد | ||
برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اينها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مىكند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائتهاى خاص هريك از صحابه، ريشهاى در دوران رسول خدا (ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مىكند شيعه علنا عثمان را متهم مىسازند در مصحفى كه جمعآورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمىكند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مىماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اينكه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مىكند اما اين به هيچوجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان | برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اينها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مىكند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائتهاى خاص هريك از صحابه، ريشهاى در دوران رسول خدا(ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مىكند شيعه علنا عثمان را متهم مىسازند در مصحفى كه جمعآورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمىكند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مىماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اينكه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مىكند اما اين به هيچوجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان | ||
صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مىآموختند.(پاورقى دكتر راميار،ذيل بحث) اضافه براين هرسال | صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مىآموختند.(پاورقى دكتر راميار،ذيل بحث) اضافه براين هرسال |
ویرایش