پرش به محتوا

در آستانه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')و' به ') و'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و')
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
از اينجا بلاشر دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش،فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو،ص 42 تا 45</ref>.
از اينجا بلاشر دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش،فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو،ص 42 تا 45</ref>.


و در مورد بلاشر با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص)شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو،ص 36</ref> و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص)و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند
و در مورد بلاشر با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص)شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو،ص 36</ref> و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند


را از نظر بلاشر مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص)بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص)دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>
را از نظر بلاشر مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص)بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص)دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>


بلاشر سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص)وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص)در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو،ص 29</ref>
بلاشر سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص)در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو،ص 29</ref>


عامل ديگرى كه بلاشر در خصوص كتابت كاتبان وحى با ترديد برگزار مى‌كند.از طرف ديگر، آيا آيات و سور روى چه چيزهايى نوشته مى‌شد و آيااين نوشته‌ها محفوظ مى‌ماند؟از سوى ديگر نگارش آيات وحى بلافاصله پس از نزول صورت نپذيرفت، مدتها
عامل ديگرى كه بلاشر در خصوص كتابت كاتبان وحى با ترديد برگزار مى‌كند.از طرف ديگر، آيا آيات و سور روى چه چيزهايى نوشته مى‌شد و آيااين نوشته‌ها محفوظ مى‌ماند؟از سوى ديگر نگارش آيات وحى بلافاصله پس از نزول صورت نپذيرفت، مدتها
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
بنابر آنچه آمد ترديدى را كه بلاشر براى خواننده از نظر عدم توانايى حفظ كامل قرآن براى صحابه و تعداد كم آنها
بنابر آنچه آمد ترديدى را كه بلاشر براى خواننده از نظر عدم توانايى حفظ كامل قرآن براى صحابه و تعداد كم آنها


ذكر نموده است(كه در زير مجموعه چهارم بخش اوّل مطرح شد)قابل مناقشه مى‌باشد زيرا با منابع تاريخى و احاديث زيادى كه در اين خصوص در متون اهل سنّت و شيعه نقل شده (و گوشه‌اى از آنها در منابعى كه ذكر شد آمده)و شواهد فوق قابل قبول و پذيرش نيست.
ذكر نموده است(كه در زير مجموعه چهارم بخش اوّل مطرح شد)قابل مناقشه مى‌باشد زيرا با منابع تاريخى و احاديث زيادى كه در اين خصوص در متون اهل سنّت و شيعه نقل شده (و گوشه‌اى از آنها در منابعى كه ذكر شد آمده) و شواهد فوق قابل قبول و پذيرش نيست.


اما جمع به معناى دوم
اما جمع به معناى دوم
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]،ج 9،ص 47، البرهان،ج 1،ص 331 و 334، بحار الانوار،ج 89،ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء بلاشر مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]،ج 9،ص 47، البرهان،ج 1،ص 331 و 334، بحار الانوار،ج 89،ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء بلاشر مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
به منابع تاريخى و روايى نشان داديم علاوه بر اينكه پيامبر(ص)قرآن را بر طبق وحى ديكته مى‌كرده ترتيب آيات در
به منابع تاريخى و روايى نشان داديم علاوه بر اينكه پيامبر(ص)قرآن را بر طبق وحى ديكته مى‌كرده ترتيب آيات در
سوره‌ها را نيز معين نموده است ولى اگر منظور او از تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن مصحف(بين دو جلد)و تنظيم سور باشد در بخش بعدى جمع قرآن به آن مى‌پردازيم.
سوره‌ها را نيز معين نموده است ولى اگر منظور او از تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن مصحف(بين دو جلد) و تنظيم سور باشد در بخش بعدى جمع قرآن به آن مى‌پردازيم.


اما جمع قرآن به معناى سوّم
اما جمع قرآن به معناى سوّم


يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سوره‌هاى آن مجموعا در يك‌جا مرتب شده (مصحف)و سوره‌ها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن
يعنى قرآن با حفظ ترتيب آيات و سوره‌هاى آن مجموعا در يك‌جا مرتب شده (مصحف) و سوره‌ها نيز مانند آيات يكى پس از ديگرى تنظيم گرديده باشد اختلاف نظر درباره جمع به اين معناست كه برخى از محققان و نويسندگان علوم قرآنى معتقدند كه قرآن
پس از رحلت رسول اكرم(ص)به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا (ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.
پس از رحلت رسول اكرم(ص)به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا (ص)نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.


خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
ولى آنچه در نقد آراء بلاشر مهم است دلائلى است كه بلاشر براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا (ص)به‌طور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعه‌ايى بيان مى‌كند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مى‌شود كه ما به اختصار بازگو مى‌كنيم.
ولى آنچه در نقد آراء بلاشر مهم است دلائلى است كه بلاشر براى عدم تدوين مصحف بوسيله رسول خدا (ص)به‌طور مستقيم يا در شكل غير مستقيم و زيرمجموعه‌ايى بيان مى‌كند و براى خواننده ايجاد شبهه و ترديد حاصل مى‌شود كه ما به اختصار بازگو مى‌كنيم.


-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص)وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص)و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.
-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.


-پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت بر قرائتهاى ديگر احتراز جسته است زيرا او احساس مى‌كرد كه كارى است بس حساس كه مزايايش در برابر محظوراتش نامعلوم است<ref>در آستانه قرآن،ص 42 تا 45</ref>.
-پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت بر قرائتهاى ديگر احتراز جسته است زيرا او احساس مى‌كرد كه كارى است بس حساس كه مزايايش در برابر محظوراتش نامعلوم است<ref>در آستانه قرآن،ص 42 تا 45</ref>.
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:


بلاشر در خيلى از موارد(من‌جمله فراموش نمودن پيامبر(ص)بخشى از آيات)به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت من‌جمله‌كتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مى‌كند ولى به آياتى كه در زمينه‌ها
بلاشر در خيلى از موارد(من‌جمله فراموش نمودن پيامبر(ص)بخشى از آيات)به روايات نقل شده در كتب اهل سنّت من‌جمله‌كتاب [[صحيح بخارى]] مراجعه و اين مسئله بازگو و براى خواننده خود ايجاد شبهه مى‌كند ولى به آياتى كه در زمينه‌ها
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا (ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث)و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص)در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا (ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17)كه تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص)در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد


برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا (ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع)و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان
برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا (ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان


صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى دكتر راميار،ذيل بحث) اضافه براين هرسال
صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى دكتر راميار،ذيل بحث) اضافه براين هرسال
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش