پرش به محتوا

تأملی در معنای مناسک حج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۵۵: خط ۵۵:
بسيارى از آيات مورد اشاره در متن كتاب، به‌طور كامل درج نشده‌اند. متن عربى برخى احاديث و سخنان معصومين (ع) در متن كتاب نيامده است <ref>ر.ك: همان، ص11</ref>.
بسيارى از آيات مورد اشاره در متن كتاب، به‌طور كامل درج نشده‌اند. متن عربى برخى احاديث و سخنان معصومين (ع) در متن كتاب نيامده است <ref>ر.ك: همان، ص11</ref>.


براى ورود به مباحث مرتبط با حج، مناسك حج، جايگاه كعبه در اين مناسك و براى سخن گفتن از تكميل‌كننده حج كه زيارت پيامبر (ص) در مدينه است و همچنين براى بحث پيرامون ساير موضوعات مرتبط با اين مناسكِ زيبا و انسان‌ساز، همانند همه موضوعات اصلى و اساسى، ذكر مقدّماتى به‌عنوان آگاهى‌هاى پايه و ايجاد زمينه آماده ساختن ذهن و معرفى زمينه و بستر انجام مناسك براى ورود به بحث اصلى ضرورت دارد. بدين منظور در بخش اول، به ذكر كلياتى در باب مكان، زمان و سابقه موضوع پرداخته شده است <ref>متن كتاب، ص17-39</ref>.
براى ورود به مباحث مرتبط با حج، مناسك حج، جايگاه كعبه در اين مناسك و براى سخن گفتن از تكميل‌كننده حج كه زيارت پيامبر(ص) در مدينه است و همچنين براى بحث پيرامون ساير موضوعات مرتبط با اين مناسكِ زيبا و انسان‌ساز، همانند همه موضوعات اصلى و اساسى، ذكر مقدّماتى به‌عنوان آگاهى‌هاى پايه و ايجاد زمينه آماده ساختن ذهن و معرفى زمينه و بستر انجام مناسك براى ورود به بحث اصلى ضرورت دارد. بدين منظور در بخش اول، به ذكر كلياتى در باب مكان، زمان و سابقه موضوع پرداخته شده است <ref>متن كتاب، ص17-39</ref>.


در بخش دوم، به معرفى اجمالى اجزاء و مواضع و مكان‌هايى كه حاجى در آنها حاضر خواهد شد، پرداخته شده است. مراد از «اجزاء» در اين بخش كتاب، اجزاء كالبدى و مادىِ مكان‌هايى است كه حاجيان يا اعمالشان به‌نحوى با آنها مرتبط هستند. به نظر نويسنده ذكر اين اجزاء و آشنايى با ويژگى‌ها و مختصات برخى معانى آنها، از آن جهت اهميت دارد كه اوّلاً روند و توالى و سلسله مراتب مناسك روشن‌تر مى‌شود و ثانياً آشنايى با اين مكان‌ها كه «ظرف» يك سرى اعمال و مناسك روحانى و معنوى و عبادى و جمعى هستند، ضرورتى است كه مى‌تواند برخى حكمت‌هاى اعمال و مناسك را روشن نمايد. طبيعى است كه ذكر همه موضوعات مربوط به هريك از اجزاء و عناصر، هركدام پژوهش‌هاى مستقلّى را طلب مى‌كند كه از حوصله كتاب خارج است؛ لذا در اين بخش، نويسنده تنها از باب آشنايى و زمينه‌سازى مباحث بعدى، به ذكر مختصر نكاتى بسنده كرده است. از جمله مكان‌هاى معرفى‌شده، عبارتند از: ميقات، حرم، مكه مكرمه، مسجد الحرام، كعبه معظمه، مقام ابراهيم(ع)، حجر اسماعيل(ع)، صفا و مروه، صحراى عرفات، مشعر الحرام، منى، جمرات و... <ref>همان، ص43-81</ref>.
در بخش دوم، به معرفى اجمالى اجزاء و مواضع و مكان‌هايى كه حاجى در آنها حاضر خواهد شد، پرداخته شده است. مراد از «اجزاء» در اين بخش كتاب، اجزاء كالبدى و مادىِ مكان‌هايى است كه حاجيان يا اعمالشان به‌نحوى با آنها مرتبط هستند. به نظر نويسنده ذكر اين اجزاء و آشنايى با ويژگى‌ها و مختصات برخى معانى آنها، از آن جهت اهميت دارد كه اوّلاً روند و توالى و سلسله مراتب مناسك روشن‌تر مى‌شود و ثانياً آشنايى با اين مكان‌ها كه «ظرف» يك سرى اعمال و مناسك روحانى و معنوى و عبادى و جمعى هستند، ضرورتى است كه مى‌تواند برخى حكمت‌هاى اعمال و مناسك را روشن نمايد. طبيعى است كه ذكر همه موضوعات مربوط به هريك از اجزاء و عناصر، هركدام پژوهش‌هاى مستقلّى را طلب مى‌كند كه از حوصله كتاب خارج است؛ لذا در اين بخش، نويسنده تنها از باب آشنايى و زمينه‌سازى مباحث بعدى، به ذكر مختصر نكاتى بسنده كرده است. از جمله مكان‌هاى معرفى‌شده، عبارتند از: ميقات، حرم، مكه مكرمه، مسجد الحرام، كعبه معظمه، مقام ابراهيم(ع)، حجر اسماعيل(ع)، صفا و مروه، صحراى عرفات، مشعر الحرام، منى، جمرات و... <ref>همان، ص43-81</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
در بخش چهارم، مختصرى در مورد مدينه كه به تأكيد روايات، زيارت مشاهد متبركه آن، تكميل‌كننده حج مى‌باشد، پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن از حج و كعبه، بدون ياد كردن از كسى كه سنت الهى حج را زنده كرد، حج ابراهيمى را به عالميان آموخت، پرچم توحيد ابراهيمى را در عالم برافراشت، كعبه را از لوث وجود بت‌ها تطهير كرد، مكه را از شرك و بت‌پرستى رهايى بخشيد، صراط مستقيم الهى و رهروى در آن را به عالميان آموخت و در يك كلام، خاتم پيامبران الهى و آخرين سفير و رابط مستقيم خداوند و بندگانش بود، ابتر و ناقص خواهد بود؛ كه خود فرموده است: پس از انجام مناسك حجّ به زيارت ما بياييد و حجّ خود را با زيارت ما تمام كنيد <ref>همان، ص147-148</ref>.
در بخش چهارم، مختصرى در مورد مدينه كه به تأكيد روايات، زيارت مشاهد متبركه آن، تكميل‌كننده حج مى‌باشد، پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن از حج و كعبه، بدون ياد كردن از كسى كه سنت الهى حج را زنده كرد، حج ابراهيمى را به عالميان آموخت، پرچم توحيد ابراهيمى را در عالم برافراشت، كعبه را از لوث وجود بت‌ها تطهير كرد، مكه را از شرك و بت‌پرستى رهايى بخشيد، صراط مستقيم الهى و رهروى در آن را به عالميان آموخت و در يك كلام، خاتم پيامبران الهى و آخرين سفير و رابط مستقيم خداوند و بندگانش بود، ابتر و ناقص خواهد بود؛ كه خود فرموده است: پس از انجام مناسك حجّ به زيارت ما بياييد و حجّ خود را با زيارت ما تمام كنيد <ref>همان، ص147-148</ref>.


به اعتقاد نويسنده، شتافتن به مدينه و زيارت پيامبر (ص) و فرزندانش(ع) در آن شهر، ريشه در سخنان پيامبر اكرم(ص) و ائمّه (ع) دارد. در خبر است كه پيامبر (ص) فرموده است: «هركه به حجّ آيد و مرا در مدينه زيارت نكند، بر من ستم كرده است». از امام محمّدباقر (ع) نيز منقول است كه: «همانا مردم دستور دارند كه گرد كعبه طواف كنند و سپس سوى ما كوچ كنند و ولايت و دوستى خود را به ما اعلام دارند و يارى خود را نسبت به ما عرضه كنند» <ref>همان، ص148</ref>.
به اعتقاد نويسنده، شتافتن به مدينه و زيارت پيامبر(ص) و فرزندانش(ع) در آن شهر، ريشه در سخنان پيامبر اكرم(ص) و ائمّه (ع) دارد. در خبر است كه پيامبر(ص) فرموده است: «هركه به حجّ آيد و مرا در مدينه زيارت نكند، بر من ستم كرده است». از امام محمّدباقر (ع) نيز منقول است كه: «همانا مردم دستور دارند كه گرد كعبه طواف كنند و سپس سوى ما كوچ كنند و ولايت و دوستى خود را به ما اعلام دارند و يارى خود را نسبت به ما عرضه كنند» <ref>همان، ص148</ref>.


در بخش پنجم، به ذكر بسيار مختصرِ يكى از ويژگى‌هاى پيامبر (ص) و زيبايى آن حضرت پرداخته شده است. پيامبر (ص) جامع جميع صفات عالى انسانى است. علاوه بر آن، او اسوه حسنه بشريت است؛ بنابراين، پرداختن به آن حضرت و شناخت ويژگى‌ها و صفاتش، وظيفه جويندگان راه فلاح است. درعين‌حال، از آنجا كه پرداختن به هريك از اين موضوعات، خود تأليفات مفصّل متعدّد و البتّه دانش و آگاهى و علم جامعى طلب مى‌كند، كه از توان و حوصله كتاب خارج است، در اين بخش فقط به دريافت‌هاى كوتاهى از زيبايى وجود او، كه واضح و روشن هستند، اشاره شده و از ميان همه صفات او، به ذكر اجمالى از زيبايى‌اش بسنده شده است <ref>همان، ص177-209</ref>.
در بخش پنجم، به ذكر بسيار مختصرِ يكى از ويژگى‌هاى پيامبر(ص) و زيبايى آن حضرت پرداخته شده است. پيامبر(ص) جامع جميع صفات عالى انسانى است. علاوه بر آن، او اسوه حسنه بشريت است؛ بنابراين، پرداختن به آن حضرت و شناخت ويژگى‌ها و صفاتش، وظيفه جويندگان راه فلاح است. درعين‌حال، از آنجا كه پرداختن به هريك از اين موضوعات، خود تأليفات مفصّل متعدّد و البتّه دانش و آگاهى و علم جامعى طلب مى‌كند، كه از توان و حوصله كتاب خارج است، در اين بخش فقط به دريافت‌هاى كوتاهى از زيبايى وجود او، كه واضح و روشن هستند، اشاره شده و از ميان همه صفات او، به ذكر اجمالى از زيبايى‌اش بسنده شده است <ref>همان، ص177-209</ref>.


در آخرين بخش، به‌عنوان سخن پايانى، به جمع‌بندى مطالب و گزارش چگونگى پايان سفر حج پرداخته شده است <ref>همان، ص215</ref>.
در آخرين بخش، به‌عنوان سخن پايانى، به جمع‌بندى مطالب و گزارش چگونگى پايان سفر حج پرداخته شده است <ref>همان، ص215</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش