۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
پايانبخش اين مواعظ، روايتى از رسول اكرم(ص) در سفارش به اميرالمؤمنين (ع)، فاطمه زهرا (س) و حسنين (ع) است كه آنها را اهل بيت خود معرفى و براى آنها و دوستانشان، دعا مىكند. | پايانبخش اين مواعظ، روايتى از رسول اكرم(ص) در سفارش به اميرالمؤمنين (ع)، فاطمه زهرا (س) و حسنين (ع) است كه آنها را اهل بيت خود معرفى و براى آنها و دوستانشان، دعا مىكند. | ||
متأسفانه كتاب از هيچگونه نظم خاصى برخوردار نيست؛ اگرچه، ابتدا روايت رسول اكرم(ص) آمده است و بر اساس ترتيب منطقى، بايد مواعظ ساير ائمه (ع) به ترتيب ذكر مىشد، ولى چنين نشده است، بلكه پس از ذكر موعظهاى از اميرالمؤمنين (ع)، مواعظى از پيامبر (ص) و ساير ائمه (ع)، بدون هيچ ترتيب خاصى پشت سر هم ذكر شده است. | متأسفانه كتاب از هيچگونه نظم خاصى برخوردار نيست؛ اگرچه، ابتدا روايت رسول اكرم(ص) آمده است و بر اساس ترتيب منطقى، بايد مواعظ ساير ائمه (ع) به ترتيب ذكر مىشد، ولى چنين نشده است، بلكه پس از ذكر موعظهاى از اميرالمؤمنين (ع)، مواعظى از پيامبر(ص) و ساير ائمه (ع)، بدون هيچ ترتيب خاصى پشت سر هم ذكر شده است. | ||
در برخى موارد نيز تحت عنوانى كه در كتاب ذكر شده، رواياتى كه با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلا تحت عنوان «مواعظ الصادق»، رواياتى از امام باقر (ع)، امام هادى (ع)، امام رضا (ع) و... نقل شده است؛ بنابراين، به نظر مىرسد تهيه فهرست موضوعى و فهرستى بر اساس گوينده روايات، براى كتاب ضرورى است <ref>همان، ص 400</ref>. | در برخى موارد نيز تحت عنوانى كه در كتاب ذكر شده، رواياتى كه با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلا تحت عنوان «مواعظ الصادق»، رواياتى از امام باقر (ع)، امام هادى (ع)، امام رضا (ع) و... نقل شده است؛ بنابراين، به نظر مىرسد تهيه فهرست موضوعى و فهرستى بر اساس گوينده روايات، براى كتاب ضرورى است <ref>همان، ص 400</ref>. | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
شيخ صدوق در پى جمعآورى مواعظ پيامبر (ص) و اهل بيت گرامىاش(ع) كتاب «المواعظ» را نگاشته است. وى در موارد بسيار اندك، از جمله در اواسط حديث اول، توضيحاتى كوتاه راجع به برخى لغات روايات، ذكر كرده است. در برخى از مواعظ، افراد خاصى مورد خطاب بودهاند؛ نظير وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين (ع)، سخنان [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] به زيد بن صوحان، وصاياى آن حضرت به محمد بن حنفيه، موعظه امام موسى بن جعفر (ع) به برخى از فرزندانش و بعضى نيز كلىاند و مخاطب خاصى ندارند <ref>همان، ص 401</ref>. | شيخ صدوق در پى جمعآورى مواعظ پيامبر(ص) و اهل بيت گرامىاش(ع) كتاب «المواعظ» را نگاشته است. وى در موارد بسيار اندك، از جمله در اواسط حديث اول، توضيحاتى كوتاه راجع به برخى لغات روايات، ذكر كرده است. در برخى از مواعظ، افراد خاصى مورد خطاب بودهاند؛ نظير وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين (ع)، سخنان [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] به زيد بن صوحان، وصاياى آن حضرت به محمد بن حنفيه، موعظه امام موسى بن جعفر (ع) به برخى از فرزندانش و بعضى نيز كلىاند و مخاطب خاصى ندارند <ref>همان، ص 401</ref>. | ||
در بخش نخست اين اثر، وصاياى رسول اكرم(ص) به [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] آمده است. در بخشى از اين وصايا، چنين آمده است: | در بخش نخست اين اثر، وصاياى رسول اكرم(ص) به [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] آمده است. در بخشى از اين وصايا، چنين آمده است: | ||
| خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
مواعظ [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در بخش پنجم آمده است. در روايتى زيبا، آن حضرت فرمودهاند: اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس اين همه حرص و ولع تو براى چيست؟ اگر روزى تقسيم شده است، پس حرص آزار براى چيست؟ اگر حساب روز قيامت حق است، پس خوشحالى چيست؟ اگر حساب مردم در روز قيامت به خداوند عرضه مىشود، پس مكر و حيله براى چيست؟ اگر شيطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مىكند، پس غفلت مردم، براى چيست؟ و... | مواعظ [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در بخش پنجم آمده است. در روايتى زيبا، آن حضرت فرمودهاند: اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس اين همه حرص و ولع تو براى چيست؟ اگر روزى تقسيم شده است، پس حرص آزار براى چيست؟ اگر حساب روز قيامت حق است، پس خوشحالى چيست؟ اگر حساب مردم در روز قيامت به خداوند عرضه مىشود، پس مكر و حيله براى چيست؟ اگر شيطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مىكند، پس غفلت مردم، براى چيست؟ و... | ||
برخى ديگر از وصيتهاى پيامبر (ص) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در بخش ششم و هفتم، گنجانده شده است كه از جمله آنها عبارتند از: | برخى ديگر از وصيتهاى پيامبر(ص) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در بخش ششم و هفتم، گنجانده شده است كه از جمله آنها عبارتند از: | ||
- رسول الله (ص): خوشا به حال كسى كه عمرش طولانى گردد و كارهايش به نيكى بگذرد و سرانجامش نيكو باشد و خداوند از وى راضى گردد و واى بر آن كسى كه زندگانىاش به طول انجامد و كارهايش بد باشد و پايان كارش بهخوبى نينجامد و خداوند را برخود خشمگين كند. | - رسول الله(ص): خوشا به حال كسى كه عمرش طولانى گردد و كارهايش به نيكى بگذرد و سرانجامش نيكو باشد و خداوند از وى راضى گردد و واى بر آن كسى كه زندگانىاش به طول انجامد و كارهايش بد باشد و پايان كارش بهخوبى نينجامد و خداوند را برخود خشمگين كند. | ||
- [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: هركس در هنگام ميل و رغبت به يك چيز و يا ترس از چيزى، خود را از شهوت و غضب، نگه دارد و به آنچه خداوند به او ارزانى داشته است، راضى باشد، پروردگار بدن او را بر آتش جهم حرام مىكند. | - [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: هركس در هنگام ميل و رغبت به يك چيز و يا ترس از چيزى، خود را از شهوت و غضب، نگه دارد و به آنچه خداوند به او ارزانى داشته است، راضى باشد، پروردگار بدن او را بر آتش جهم حرام مىكند. | ||
| خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
- امام موسى بن جعفر (ع): اى فرزند، از آن بترس كه خداوند تو را در حال معصيت مشاهده كند، درصورتىكه تو را از آن معصيت، نهى كرده باشد و بترس از اينكه طاعتى را كه خداوند تو را به انجام آن امر كرده است، ترك كرده باشى. | - امام موسى بن جعفر (ع): اى فرزند، از آن بترس كه خداوند تو را در حال معصيت مشاهده كند، درصورتىكه تو را از آن معصيت، نهى كرده باشد و بترس از اينكه طاعتى را كه خداوند تو را به انجام آن امر كرده است، ترك كرده باشى. | ||
- امام رضا (ع): پيامبر (ص) به على (ع) فرمود: هرگز با ترسو مشورت نكن كه او راه بيرون شدن از كارها را براى تو مشكل مىكند و... | - امام رضا (ع): پيامبر(ص) به على (ع) فرمود: هرگز با ترسو مشورت نكن كه او راه بيرون شدن از كارها را براى تو مشكل مىكند و... | ||
مؤلف در اين كتاب، در نقل سند روايات، به سه طريق عمل كرده است: | مؤلف در اين كتاب، در نقل سند روايات، به سه طريق عمل كرده است: | ||
| خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه (ع) درباره مقام و منزلت شيعيان آورده و آنها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مىداند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتابهاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله [[علامه مجلسى]] در بحار، از روايات آن بهره جستهاند. | مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه (ع) درباره مقام و منزلت شيعيان آورده و آنها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مىداند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتابهاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله [[علامه مجلسى]] در بحار، از روايات آن بهره جستهاند. | ||
اولين حديث اين كتاب، بيان مىكند كه گروهى درباره حضرت على (ع) از پيامبر (ص) سؤال كردند. حضرت خشمناك شد و فرمود: «چرا گروهى پيرامون كسى به جستوجو و پرسش پرداختهاند كه منزلتش نزد من، همچون منزلت من نزد خداست» <ref>همان، ص 396</ref>. | اولين حديث اين كتاب، بيان مىكند كه گروهى درباره حضرت على (ع) از پيامبر(ص) سؤال كردند. حضرت خشمناك شد و فرمود: «چرا گروهى پيرامون كسى به جستوجو و پرسش پرداختهاند كه منزلتش نزد من، همچون منزلت من نزد خداست» <ref>همان، ص 396</ref>. | ||
اين اثر، براى شناخت مقام و منزلت اهل بيت(ع)، شيعيان و پيروان ايشان، كتابى بس ارزشمند و بىنظير است؛ بهطورى كه خواننده با مطالعه آن به جايگاه واقعى شيعه در اسلام و نزد پيامبر (ص) و ائمه (ع) پى مىبرد. | اين اثر، براى شناخت مقام و منزلت اهل بيت(ع)، شيعيان و پيروان ايشان، كتابى بس ارزشمند و بىنظير است؛ بهطورى كه خواننده با مطالعه آن به جايگاه واقعى شيعه در اسلام و نزد پيامبر(ص) و ائمه (ع) پى مىبرد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
ویرایش