۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به حوادثى كه به بخت و اتفاق روى مىدهند توجه مىكند.با اين كه آدمى اين گونه پيشامدها را تدبير نتواند كرد و در برابر آنها كارى از او ساخته نيست.گزارش اين گونه رويدادهاى تاريخى بدان روى است كه باز به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] «انسان اينگونه از حادثهها را نيز در شمار آرد و در دل و گمان خويش نگاه دارد، تا در نزد او از دفتر پيش آمدها و آنچه روى دادن مانندش را چشم مىدارد نيفتد، هر چند از پيش آمد بد جز به يارى خدا بركنار نتوان بود، و به پيش آمد نيك جز به كارسازى او اميد نتوان بست.» | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است،در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ]] (320-421 ه)، رشيد الدين فضل الله(645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيد الدين فضل الله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات،يا الفوز الأصغر،يا تهذيب الاخلاق،يا جاويدان خرد،يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاريخنويسى بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است،در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] ]] (320-421 ه)، رشيد الدين فضل الله (645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيد الدين فضل الله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات،يا الفوز الأصغر،يا تهذيب الاخلاق،يا جاويدان خرد،يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | ||
«وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز،چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | «وى كه از ريشهاى ايرانى برآمده است،يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزديك دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز،چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
#ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر ثابت بن قرّه صابى حرّانى (221-288 ه)دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى)تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.(كلودكاهن،دانشنامه ايران و اسلام)،دليل بر اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتاب ثابت بن سنان سود جسته تصريح خود [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است(ج 5، حوادث سال 319 ه). | #ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر ثابت بن قرّه صابى حرّانى (221-288 ه)دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى)تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.(كلودكاهن،دانشنامه ايران و اسلام)،دليل بر اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتاب ثابت بن سنان سود جسته تصريح خود [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است(ج 5، حوادث سال 319 ه). | ||
#:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23)گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزديك ديد.» | #:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23)گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزديك ديد.» | ||
#:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص 8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده(به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول)در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال)تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. | #:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص 8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده (به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول)در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال)تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. | ||
#[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به عنوان منبعى براى تجارب الامم.بارى، منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا پيش از سال 340 هجرى هر چه باشد، از آن پس، وضع به گونهاى ديگر است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] هنگامى كه حوادث سال 340 هجرى را آغاز مىكند خود گويد: | #[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به عنوان منبعى براى تجارب الامم.بارى، منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا پيش از سال 340 هجرى هر چه باشد، از آن پس، وضع به گونهاى ديگر است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] هنگامى كه حوادث سال 340 هجرى را آغاز مىكند خود گويد: | ||
#:«بيشتر گزارشهايى كه پس از اين سال مىآورم از مشاهدهها و ديدههاى خود من،يا گزارشى است همسنگ ديدههاى من كه از ديگران شنيدهام.زيرا همچون استاد رئيس ابوالفضل محمد بن الحسين بن العميد-كه خدا از او خشنود باد-در اين يا آن واقعه، تدبيرهاى خويش را، و پيش آمدهايى را كه براى وى رخ داده، به من خبر داده است.گزارش چنين كسى در اين كه بدان اعتماد كنم و به راستى آن اطمينان يابم، از ديدههاى خود من كمتر نتواند بود.نيز مانند ابومحمد مهلّبى-كه رحمت خدا بر او باد-بيشتر حوادث روزگارش را براى من بازگفته است، و اين به علت طول صحبت و كثرت مجالست با وى بوده است.بسيارى از بزرگان عصر اين دو تن، خبرهايى به من دادهاند كه از آنها پند توان گرفت.من همه رخدادهايى را كه در ياد دارم، و آن چه را كه از ديگران شنيده،يا خود آزمودهام، همه را به خواست خدا باز خواهم گفت.» | #:«بيشتر گزارشهايى كه پس از اين سال مىآورم از مشاهدهها و ديدههاى خود من،يا گزارشى است همسنگ ديدههاى من كه از ديگران شنيدهام.زيرا همچون استاد رئيس ابوالفضل محمد بن الحسين بن العميد-كه خدا از او خشنود باد-در اين يا آن واقعه، تدبيرهاى خويش را، و پيش آمدهايى را كه براى وى رخ داده، به من خبر داده است.گزارش چنين كسى در اين كه بدان اعتماد كنم و به راستى آن اطمينان يابم، از ديدههاى خود من كمتر نتواند بود.نيز مانند ابومحمد مهلّبى-كه رحمت خدا بر او باد-بيشتر حوادث روزگارش را براى من بازگفته است، و اين به علت طول صحبت و كثرت مجالست با وى بوده است.بسيارى از بزرگان عصر اين دو تن، خبرهايى به من دادهاند كه از آنها پند توان گرفت.من همه رخدادهايى را كه در ياد دارم، و آن چه را كه از ديگران شنيده،يا خود آزمودهام، همه را به خواست خدا باز خواهم گفت.» | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
#:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها بود،در عمل ناكام ماندند و اين سه بخش همچنان متروك ماند.چاپ عكسى كايتانى همراه با ملحقاتى است به زبان انگليسى از اين قرار:در بخش نخست، مقدمه كايتانى (5 صفحه)، سخنى از آمدروز)zordemA(درباره [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (13 صفحه)فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونى)inoleM.G(لسترنج)egnartseL.G(فهرست مطالب و فهرست اعلام را پيش از چاپ يك بار ديده بوده است. | #:نسخه اياصوفيا و خاورشناسان:خاورشناس كايتانى)inateaC(بخشهاى نخست و پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را از سوى بنياد گيب به طور عكسى)elimiscaf(منتشر كرد.(ليدن، به ترتيب در سالهاى 1909،1913،1917 م.)بنياد گيب تصميم داشت كه پس از نشر عكسى بخش 5 و 6 كه ادامه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] به حساب مىآمد و جاى خالى آن بيشتر احساس مىشد، بخشهاى ميانى اين اثر (بخشهاى 2،3،4)را نيز دنبال كند)vix.P,ecaferP,aniteaC(تا سرانجام و در شرايط مساعد به تصحيح همه بخشها بپردازد.ولى كايتانى و يارانش در بنياد گيب به دلايلى كه شرايط دشوار جنگ اول، از آنها بود،در عمل ناكام ماندند و اين سه بخش همچنان متروك ماند.چاپ عكسى كايتانى همراه با ملحقاتى است به زبان انگليسى از اين قرار:در بخش نخست، مقدمه كايتانى (5 صفحه)، سخنى از آمدروز)zordemA(درباره [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (13 صفحه)فهرست مطالب و فهرست اعلام بخش اول به قلم ملونى)inoleM.G(لسترنج)egnartseL.G(فهرست مطالب و فهرست اعلام را پيش از چاپ يك بار ديده بوده است. | ||
#:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)،فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم،جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع ظهير الدين روذراورى (مشتمل بر سالهاى 369 تا 389 هجرى)را همراه با بخش هشتم تاريخ ابوالحسين هلال بن المحسّن بن ابراهيم صابى كاتب (مشتمل بر سالهاى 389 تا 393)در يك مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود.(قاهره 1914-1916)آمدروز در نيمه راه تصحيح ذيل درگذشت كه مارگليوث نيمه دوم آن را تصحيح كرد و كار را به پايان برد(مارگليوث، مقدمه).I.P(پس، همه آنچه آمدروز و در نهايت مارگليوث تصحيح و چاپ كردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الأمم بود با افزودن يك مجلد الحاقى (ذيل روذراورى+بخش هشتم تاريخ هلال صابى). | #:در بخش پنجم، مقدمهاى از كايتانى (4 صفحه)،فهرست مطالب و فهرست اعلام.اما در بخش ششم،جز مقدمه لسترنج(2 صفحه)چيزى پيوست نشده است.آمدروز بخشهاى پنجم و ششم نسخه اياصوفيا را با حذف 56 صفحه از آغاز بخش پنجم و الحاق 28 صفحه نخست بخش ششم به انتهاى بخش پنجم منتشر كرد و ذيل تجارب الأمم نوشته ابوشجاع ظهير الدين روذراورى (مشتمل بر سالهاى 369 تا 389 هجرى)را همراه با بخش هشتم تاريخ ابوالحسين هلال بن المحسّن بن ابراهيم صابى كاتب (مشتمل بر سالهاى 389 تا 393)در يك مجلد، به دو مجلد پنجم و ششم افزود.(قاهره 1914-1916)آمدروز در نيمه راه تصحيح ذيل درگذشت كه مارگليوث نيمه دوم آن را تصحيح كرد و كار را به پايان برد(مارگليوث، مقدمه).I.P(پس، همه آنچه آمدروز و در نهايت مارگليوث تصحيح و چاپ كردند دو مجلد پنجم و ششم تجارب الأمم بود با افزودن يك مجلد الحاقى (ذيل روذراورى+بخش هشتم تاريخ هلال صابى). | ||
#:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه(11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | #:ترجمه انگليسى مارگليوث:دو بخش پايانى پنجم و ششم و بخش الحاقى (روذراوى+هلال)را مارگليوث)htuoilograM(ترجمه كرد و يك مقدمه (11 صفحه) و فهرست در 144 صفحه بدان افزود كه مقدمه و فهرست در يك مجلد جداگانه است. | ||
#:ترجمه مارگليوث همراه با متن عربى به چاپ رسيده است.(آكسفورد 1920-1921 م.). | #:ترجمه مارگليوث همراه با متن عربى به چاپ رسيده است.(آكسفورد 1920-1921 م.). | ||
#نسخه كامل ملك به شماره 4145.نسخهاى است از لحاظ كميت كامل.در يك جلد رحلى بزرگ و در 1014 صفحه.آغاز و انجام آن با آغاز بخش نخست و پايان بخش ششم نسخه اياصوفيا برابر است.نام كتاب محمود طباطبايى اردستانى است.تاريخ استنساخ 1294 قمرى.خوش خط ولى پر غلط است.علاوه بر بياض كه در آغاز آن بسيار است، سراسر نسخه آكنده از تصحيف و اشتباه است.اين نسخه به تنهايى قابل اعتماد نيست. | #نسخه كامل ملك به شماره 4145.نسخهاى است از لحاظ كميت كامل.در يك جلد رحلى بزرگ و در 1014 صفحه.آغاز و انجام آن با آغاز بخش نخست و پايان بخش ششم نسخه اياصوفيا برابر است.نام كتاب محمود طباطبايى اردستانى است.تاريخ استنساخ 1294 قمرى.خوش خط ولى پر غلط است.علاوه بر بياض كه در آغاز آن بسيار است، سراسر نسخه آكنده از تصحيف و اشتباه است.اين نسخه به تنهايى قابل اعتماد نيست. | ||
#نسخه ناقص ملك.به شماره 4324.تعداد برگ 231(462 ص)قطع وزيرى، نام كاتب محمد بن داود حسينى مشهدى.تاريخ استنساخ 1307 قمرى.آغاز: «و دخلت سنة احدى و مائة...»پايان: «فلم يؤثر شيئا فلما نظر...تمت...»اين نسخه حوادث سال 101 تا 256 هجرى را در بر مىگيرد.ظاهرا مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است كه مجلد اول و سوم آن مفقود است. | #نسخه ناقص ملك.به شماره 4324.تعداد برگ 231(462 ص)قطع وزيرى، نام كاتب محمد بن داود حسينى مشهدى.تاريخ استنساخ 1307 قمرى.آغاز: «و دخلت سنة احدى و مائة...»پايان: «فلم يؤثر شيئا فلما نظر...تمت...»اين نسخه حوادث سال 101 تا 256 هجرى را در بر مىگيرد.ظاهرا مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است كه مجلد اول و سوم آن مفقود است. | ||
#نسخه ناقص آستانقدس.(به شماره 4090)،دانشگاه تهران، مركزى، ميكروفيلم شماره 1638 و عكس شماره 6188/3(سه بخش)،257 برگ،514 صفحه(جمع سه بخش)-آغاز و پايان آن برابر با نسخه ناقص ملك است.تاريخ كتابت 1297.اين نسخه نيز مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است. | #نسخه ناقص آستانقدس.(به شماره 4090)،دانشگاه تهران، مركزى، ميكروفيلم شماره 1638 و عكس شماره 6188/3(سه بخش)،257 برگ،514 صفحه (جمع سه بخش)-آغاز و پايان آن برابر با نسخه ناقص ملك است.تاريخ كتابت 1297.اين نسخه نيز مجلد ميانى دوره سه جلدى تجارب الامم است. | ||
#نسخه پاريس.)1B.A,refehS.8385,barA.taN.lbiB,siraP(نسخهاى است ناقص مشتمل بر حوادث 249 تا 315 هجرى.(كايتانى، مقدمه lllX) | #نسخه پاريس.)1B.A,refehS.8385,barA.taN.lbiB,siraP(نسخهاى است ناقص مشتمل بر حوادث 249 تا 315 هجرى.(كايتانى، مقدمه lllX) | ||
#بادليان.)408.oN.liru;753,hsraM(اين نسخه نيز ناقص است و فقط حوادث 340 تا 365 هجرى را در بر مىگيرد. | #بادليان.)408.oN.liru;753,hsraM(اين نسخه نيز ناقص است و فقط حوادث 340 تا 365 هجرى را در بر مىگيرد. |
ویرایش