۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آذرنوش، آذرتاش' به 'آذرنوش، آذرتاش') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''لطائف الذخيرة و طرائف الجزيرة'''، تلخیصی است از اسعد بن مهذب بن زکریا بن ابیملیح، معروف به ابن مماتی (متوفی 606ق) از کتاب «[[الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة]]» اثر[[ابن بسام، علی بن بسام|ابوالحسن علی بن بسام شنترینی]] که با تحقیق نسیم مجلی، به زیور طبع، آراسته گردیده است. | '''لطائف الذخيرة و طرائف الجزيرة'''، تلخیصی است از اسعد بن مهذب بن زکریا بن ابیملیح، معروف به ابن مماتی (متوفی 606ق) از کتاب «[[الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة]]» اثر[[ابن بسام، علی بن بسام|ابوالحسن علی بن بسام شنترینی]] که با تحقیق نسیم مجلی، به زیور طبع، آراسته گردیده است. | ||
«[[الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة]]»، کتابی است که نویسنده در آن، اشعار شاعران و نیز نثر نویسندگان قرن پنجم و شرح حال انبوهی از خلفا، امیران و وزیران را آورده است. انگیزه ابن بسام در تألیف «الذخيرة» بنا به گفته خود وی، عشق شدید به سرزمین نیاکان است. حضور فرهنگ خاورزمین در اندلس و اعتماد و اعتقاد بیش از حد مردم به آن، کار را به جایی کشانده بود که اندلسیان در هرچه شرقی بود، به دیده اعجاب مینگریستند و در مقابل آن خویشتن را حقیر میانگاشتند. حال آنکه دیار اندلس خود به چهرههای تابناک علم و ادب آکنده است. وی از بیم گمنام ماندن مشاهیر آن دیار دست به کار تألیف این کتاب ارزشمند میشود. این کتاب علاوه بر جنبه ادبى، از اهمیت تاریخى وسیعى نیز برخوردار است؛ زیرا کتاب هم شرح حال انبوهى از خلفا و وزیران و امیران را در بر دارد و هم به رابطه شاعران و کاتبان با دربارهای اندلس و حوادث تاریخى اشاره کرده است. این کار نه بر حسب تصادف، که به عمد و از سر هوشیاری صورت گرفته است؛ زیرا او خود گوید که «برخى از محنتهایى را که گریبانگیر سده 5ق بوده، شرح کرده و پرده از روی فتنههای آن برگرفته است...». نویسنده بااینهمه دانش و هوش، جانب فروتنى را رها نکرده، مىگوید که او چیز بدیع و غریبى نیاورده و ادعا نمىکند که طرحى نو درافکنده است <ref>آذرنوش، | «[[الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة]]»، کتابی است که نویسنده در آن، اشعار شاعران و نیز نثر نویسندگان قرن پنجم و شرح حال انبوهی از خلفا، امیران و وزیران را آورده است. انگیزه ابن بسام در تألیف «الذخيرة» بنا به گفته خود وی، عشق شدید به سرزمین نیاکان است. حضور فرهنگ خاورزمین در اندلس و اعتماد و اعتقاد بیش از حد مردم به آن، کار را به جایی کشانده بود که اندلسیان در هرچه شرقی بود، به دیده اعجاب مینگریستند و در مقابل آن خویشتن را حقیر میانگاشتند. حال آنکه دیار اندلس خود به چهرههای تابناک علم و ادب آکنده است. وی از بیم گمنام ماندن مشاهیر آن دیار دست به کار تألیف این کتاب ارزشمند میشود. این کتاب علاوه بر جنبه ادبى، از اهمیت تاریخى وسیعى نیز برخوردار است؛ زیرا کتاب هم شرح حال انبوهى از خلفا و وزیران و امیران را در بر دارد و هم به رابطه شاعران و کاتبان با دربارهای اندلس و حوادث تاریخى اشاره کرده است. این کار نه بر حسب تصادف، که به عمد و از سر هوشیاری صورت گرفته است؛ زیرا او خود گوید که «برخى از محنتهایى را که گریبانگیر سده 5ق بوده، شرح کرده و پرده از روی فتنههای آن برگرفته است...». نویسنده بااینهمه دانش و هوش، جانب فروتنى را رها نکرده، مىگوید که او چیز بدیع و غریبى نیاورده و ادعا نمىکند که طرحى نو درافکنده است <ref>[[آذرنوش، آذرتاش]]؛ ارزنده، مهران، 1377، ج3، ص111</ref>. | ||
اصل کتاب در چهار قسم، در چهار جلد تنظیم شده، اما ابن مماتی مطالب آن را در یک جلد، در سه فن، تلخیص نموده است. در فن نخست، به اشعار شعرایی همچون: ابوعمر احمد بن دراج قسطی، وزیر ابومغیره عبدالوهاب بن عزام، ذوالوزارتین ابوالولید بن زیدون، ابوعبدالله بن حناط کفیف، ابومحمد صقلی، ابوالولید حسان ابیمصیصی و ابومروان بن عبدالملک بن رزین پرداخته شده <ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-169</ref>. | اصل کتاب در چهار قسم، در چهار جلد تنظیم شده، اما ابن مماتی مطالب آن را در یک جلد، در سه فن، تلخیص نموده است. در فن نخست، به اشعار شعرایی همچون: ابوعمر احمد بن دراج قسطی، وزیر ابومغیره عبدالوهاب بن عزام، ذوالوزارتین ابوالولید بن زیدون، ابوعبدالله بن حناط کفیف، ابومحمد صقلی، ابوالولید حسان ابیمصیصی و ابومروان بن عبدالملک بن رزین پرداخته شده <ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-169</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# آذرنوش، | # [[آذرنوش، آذرتاش]]؛ ارزنده، مهران، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی و همکاران (چاپ دوم)، تهران، 1377، ج3، ص110 تا 112. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش