۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''دروس اتحاد عاقل به معقول'''، نوشته استاد [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، به زبان فارسى و | '''دروس اتحاد عاقل به معقول'''، نوشته استاد [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]]، به زبان فارسى و درباره يكى از مهمترين مسائل حكمى است كه فهم بسيارى از معارف قرآنى، در مسير تكامل انسانى و هضم كثيرى از اسرار احاديث و روايات صادره از اهل بيت وحى(ع)، بر آن متفرع است؛ يعنى مسئله اتحاد عاقل به معقول. | ||
حضرت استاد، در مقدمه كتاب اتحاد عاقل به معقول، راجع به چگونگى تأليف آن، چنين مىنگارد: «از آن رو كه حكيمان گفتهاند:نفس را مشغول بدار و گر نه او تو را مشغول مىكند، دأب راقم سطور اين بود كه هر گاه تعطيلى حوزه علميه تهران يا قم اقبال مىنمود، در شهرش، بلد طيب آمل، به انبساط بساط درس و بحث با تنى چند از خواص صاحبدل متمتع بود و به بركات آن ذوات محترم خير مآل و نفوس شيقه به كمال، از اين مأدبه الهى مائدههايى عايد اين كمترين مىشد كه چند رساله در فنون موضوعات به سلك تحرير درآورد و از آن جمله، همين صحيفه است كه نمودارى از آن محضر است، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. | حضرت استاد، در مقدمه كتاب اتحاد عاقل به معقول، راجع به چگونگى تأليف آن، چنين مىنگارد: «از آن رو كه حكيمان گفتهاند:نفس را مشغول بدار و گر نه او تو را مشغول مىكند، دأب راقم سطور اين بود كه هر گاه تعطيلى حوزه علميه تهران يا قم اقبال مىنمود، در شهرش، بلد طيب آمل، به انبساط بساط درس و بحث با تنى چند از خواص صاحبدل متمتع بود و به بركات آن ذوات محترم خير مآل و نفوس شيقه به كمال، از اين مأدبه الهى مائدههايى عايد اين كمترين مىشد كه چند رساله در فنون موضوعات به سلك تحرير درآورد و از آن جمله، همين صحيفه است كه نمودارى از آن محضر است، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
استاد، با نقل و بررسى آراى كسانى كه بحث اتحاد عاقل به معقول را پروراندهاند و يا به نحوى | استاد، با نقل و بررسى آراى كسانى كه بحث اتحاد عاقل به معقول را پروراندهاند و يا به نحوى درباره آن ابراز نظر كردهاند، تحقيق جامعى را درباره مسئله مزبور ارائه مىكند، آنگاه به فروعى كه خود نسبت به برخى از مسائل اصلند، ولى از مسئله اتحاد عاقل به معقول منشعبند، اشاره كرده و در مورد هر كدام بر حسب مقام، به بحث و تحقيق مىپردازد. | ||
كسى كه به عمق دروس كتاب دست يابد، خواهد فهميد كه جزا، نفس عمل است و آدمى، بهشت و جهنم را از اين نشئه با خود مىبرد و نيز به اين نكته خواهد رسيد كه علم و عمل عرض نيستند، بلكه هر دو جوهر و انسانسازند و همچنين خواهد دانست كه ملكات نفسانى هر كسى، مواد صور برزخى اوست و آدمى هيچگاه بىبدن نيست، جز آنكه بدنها در طول همند و تفاوتشان به كمال و نقص است و خلاصه كلام، آنكه تصديق خواهد كرد كه طلعت دل آراى دين و قرآن و روايات در پس پردههايى ضخيم كه در جهالتها و غفلتها ريشه دارند، پنهان مانده و خود را هنوز هم كه هنوز است به كسى جز تعدادى اندك، نشان نداده است. | كسى كه به عمق دروس كتاب دست يابد، خواهد فهميد كه جزا، نفس عمل است و آدمى، بهشت و جهنم را از اين نشئه با خود مىبرد و نيز به اين نكته خواهد رسيد كه علم و عمل عرض نيستند، بلكه هر دو جوهر و انسانسازند و همچنين خواهد دانست كه ملكات نفسانى هر كسى، مواد صور برزخى اوست و آدمى هيچگاه بىبدن نيست، جز آنكه بدنها در طول همند و تفاوتشان به كمال و نقص است و خلاصه كلام، آنكه تصديق خواهد كرد كه طلعت دل آراى دين و قرآن و روايات در پس پردههايى ضخيم كه در جهالتها و غفلتها ريشه دارند، پنهان مانده و خود را هنوز هم كه هنوز است به كسى جز تعدادى اندك، نشان نداده است. |
ویرایش