۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
مباحث الفاظ | مباحث الفاظ | ||
مقصود از مباحث الفاظ، تشخيص ظهور الفاظ از يك ناحيه عام است، خواه اين ظهور، در اثر وضع باشد و خواه، در اثر اطلاق. حاصل اين بحث، دستيابى به صغريات اصالت ظهور مىباشد. در اين مباحث، هيئتهاى مفرد و جمله كه معناى ظاهر آنها مورد شك و نزاع است، مورد بررسى قرار مىگيرد. در اين بخش، | مقصود از مباحث الفاظ، تشخيص ظهور الفاظ از يك ناحيه عام است، خواه اين ظهور، در اثر وضع باشد و خواه، در اثر اطلاق. حاصل اين بحث، دستيابى به صغريات اصالت ظهور مىباشد. در اين مباحث، هيئتهاى مفرد و جمله كه معناى ظاهر آنها مورد شك و نزاع است، مورد بررسى قرار مىگيرد. در اين بخش، درباره مشتق، اوامر، تقسيمات واجب، نواهى، مفاهيم، دلالت اقتضاء، عام و خاص، مطلق و مقيد و مجمل و مبين بحث مىشود. | ||
ملازمات عقلى | ملازمات عقلى | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
هدف اصلى اين بخش، مشخص ساختن امورى است كه براى دليل و حجت بودن بر احكام شرعى صلاحيت دارند تا با تمسك به آنها، به احكام واقعى خداوند دست يابيم كه اگر جز اين شود معذور خواهيم بود. مباحث اين بخش، هدف نهايى اصول فقه را تشكيل داده، كبرياتى را فراهم مىآورد كه نتايج مباحث مقصد اول و دوم به منزله صغريات آنها هستند؛ مثلاً در بحث الفاظ، اثبات شد كه صيغه افعل، ظاهر در وجوب است(اين را صغرا قرار مىدهيم) و در اينجا اثبات مىشود كه هر ظاهرى حجت است(اين را كبرا قرار مىدهيم) و نتيجه مىگيريم كه صيغه افعل، حجت در وجوب است. اين نتيجه، به دست فقيه رسيده و از آن، در استنباط احكام، بهرهمند مىشود. | هدف اصلى اين بخش، مشخص ساختن امورى است كه براى دليل و حجت بودن بر احكام شرعى صلاحيت دارند تا با تمسك به آنها، به احكام واقعى خداوند دست يابيم كه اگر جز اين شود معذور خواهيم بود. مباحث اين بخش، هدف نهايى اصول فقه را تشكيل داده، كبرياتى را فراهم مىآورد كه نتايج مباحث مقصد اول و دوم به منزله صغريات آنها هستند؛ مثلاً در بحث الفاظ، اثبات شد كه صيغه افعل، ظاهر در وجوب است(اين را صغرا قرار مىدهيم) و در اينجا اثبات مىشود كه هر ظاهرى حجت است(اين را كبرا قرار مىدهيم) و نتيجه مىگيريم كه صيغه افعل، حجت در وجوب است. اين نتيجه، به دست فقيه رسيده و از آن، در استنباط احكام، بهرهمند مىشود. | ||
به نظر مؤلف، موضوع اين مقصد، ذات دليل است نه دليل با وصف دليل بودن. وى، بعد از ذكر مباحث مقدماتى، | به نظر مؤلف، موضوع اين مقصد، ذات دليل است نه دليل با وصف دليل بودن. وى، بعد از ذكر مباحث مقدماتى، درباره حجيت كتاب خدا، سنت، اجماع، ظواهر، شهرت، سيره و قياس سخن گفته و سپس تعادل و تراجيح را مورد تحقيق قرار مىدهد. | ||
مباحث اصول عملى | مباحث اصول عملى |
ویرایش