۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
سال تولد اسكافى همچون ديگر جزئيات زندگىاش روشن نيست و دانستههاى ما از سرگذشت وى به اشارههاى جسته گريختهاى محدود مىشود كه در لابهلاى روايتهاى منابع تاريخى و كلامى به چشم مىخورد. | سال تولد اسكافى همچون ديگر جزئيات زندگىاش روشن نيست و دانستههاى ما از سرگذشت وى به اشارههاى جسته گريختهاى محدود مىشود كه در لابهلاى روايتهاى منابع تاريخى و كلامى به چشم مىخورد. | ||
ظاهراً در جوانى به علم كلام علاقهمند مىشود و در حوزه درسى متكلمان به فراگيرى اين علم مىپردازد. ديرى نمىپايد كه پدر و مادرش به سبب تنگى معيشت، او را وادار مىكنند كه درس و بحث را كنار گذاشته، به پيشه خياطى بپردازد، اما جعفر بن حرب (د 236ق)، متكلم نامدار مكتب بغداد كه به استعداد او پى برده بود، محروم ماندن وى را از تحصيل برنتافت و با پرداخت مقدارى پول به خانوادهاش بهطور ماهيانه، شرايط ادامه تحصيل را براى اسكافى فراهم كرد. از جملههاى ستايشآميزى كه ابن نديم | ظاهراً در جوانى به علم كلام علاقهمند مىشود و در حوزه درسى متكلمان به فراگيرى اين علم مىپردازد. ديرى نمىپايد كه پدر و مادرش به سبب تنگى معيشت، او را وادار مىكنند كه درس و بحث را كنار گذاشته، به پيشه خياطى بپردازد، اما جعفر بن حرب (د 236ق)، متكلم نامدار مكتب بغداد كه به استعداد او پى برده بود، محروم ماندن وى را از تحصيل برنتافت و با پرداخت مقدارى پول به خانوادهاش بهطور ماهيانه، شرايط ادامه تحصيل را براى اسكافى فراهم كرد. از جملههاى ستايشآميزى كه ابن نديم درباره اسكافى به كار برده، چنين برمىآيد كه در دانشاندوزى و كسب كمالات پيشرفت حيرتانگيزى داشته است. | ||
اسكافى از قرار معلوم در دوران خلافت معتصم عباسى (218 - 227ق) شهرت و اعتبارى يافته بود، چرا كه معتصم او را به دربار پذيرفته بود و احترام بسيارى برايش قائل بود؛ چندانكه وقتى اسكافى در مجلس معتصم سخن مىگفت، همه خود را موظف مىدانستند كه تا پايان سخنرانى خاموش بمانند. برخى روايتها نشان مىدهند كه اسكافى تا واپسين سالهاى عمرش همچنان اين اعتبار را حفظ كرده بود. | اسكافى از قرار معلوم در دوران خلافت معتصم عباسى (218 - 227ق) شهرت و اعتبارى يافته بود، چرا كه معتصم او را به دربار پذيرفته بود و احترام بسيارى برايش قائل بود؛ چندانكه وقتى اسكافى در مجلس معتصم سخن مىگفت، همه خود را موظف مىدانستند كه تا پايان سخنرانى خاموش بمانند. برخى روايتها نشان مىدهند كه اسكافى تا واپسين سالهاى عمرش همچنان اين اعتبار را حفظ كرده بود. |
ویرایش