پرش به محتوا

فرائد الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد'
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «')
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
خط ۵۷: خط ۵۷:
#قطع قطاع: اين نيز از مباحثى است كه شيخ آن را جامه اصولى پوشاند و گر نه، گذشتگان آن را تنها در لابه‌لاى مباحث فقهى مورد بررسى قرار مى‌دادند.
#قطع قطاع: اين نيز از مباحثى است كه شيخ آن را جامه اصولى پوشاند و گر نه، گذشتگان آن را تنها در لابه‌لاى مباحث فقهى مورد بررسى قرار مى‌دادند.
#علم اجمالى: بحث علم اجمالى، در ادامه مباحث قطع و تقسيم آن به علم اجمالى در ثبوت تكليف و سقوط آن و به تعبير ديگر، تأثير علم اجمالى در اشتغال و امتثال نيز از تازه‌هاى فرائد الاصول است.
#علم اجمالى: بحث علم اجمالى، در ادامه مباحث قطع و تقسيم آن به علم اجمالى در ثبوت تكليف و سقوط آن و به تعبير ديگر، تأثير علم اجمالى در اشتغال و امتثال نيز از تازه‌هاى فرائد الاصول است.
#مصلحت سلوكيه: شيخ انصارى، به دنبال مسئله امكان تعبد به ظن، به وجه تعبد آن پرداخته و دو راه تصوير مى‌كند. مصلحت سلوكيه، دومين راهى است كه ابداع و تصوير كرده و در نهايت نيز شيوه مختار ايشان قرار گرفته و به ايراد ابن قبه جواب مى‌دهد.
#مصلحت سلوكيه: شيخ انصارى، به دنبال مسئله امكان تعبدبه ظن، به وجه تعبدآن پرداخته و دو راه تصوير مى‌كند. مصلحت سلوكيه، دومين راهى است كه ابداع و تصوير كرده و در نهايت نيز شيوه مختار ايشان قرار گرفته و به ايراد ابن قبه جواب مى‌دهد.
#حجيت ظواهر: شيخ، بحث حجيت ظاهر قرآن را كه در كلام پيشينيان نيز وجود داشت، همراه با دو نوآورى طرح كرد: نخست آنكه بحث حجيت ظواهر را به‌طور عام مطرح ساخت و به ظواهر قرآن مختص نكرد، گر چه شبهه عدم حجيت قرآن را طرح كرده و بدان به تفصيل پاسخ داد و ديگر تقسيم اصول لفظيه به دو نوع: آنچه در راه به دست آوردن مراد متكلم به كار گرفته مى‌شود و آنچه در تشخيص و تعيين موضوع‌له واژه‌ها به كار مى‌رود.
#حجيت ظواهر: شيخ، بحث حجيت ظاهر قرآن را كه در كلام پيشينيان نيز وجود داشت، همراه با دو نوآورى طرح كرد: نخست آنكه بحث حجيت ظواهر را به‌طور عام مطرح ساخت و به ظواهر قرآن مختص نكرد، گر چه شبهه عدم حجيت قرآن را طرح كرده و بدان به تفصيل پاسخ داد و ديگر تقسيم اصول لفظيه به دو نوع: آنچه در راه به دست آوردن مراد متكلم به كار گرفته مى‌شود و آنچه در تشخيص و تعيين موضوع‌له واژه‌ها به كار مى‌رود.
#حجيت ظن در اصول دين: ايشان، پنجمين تنبيه از تنبيهات انسداد را حجيت ظن در اصول دين قرار داده و بحث نسبتاً مبسوطى در اين زمينه ارائه داده است.
#حجيت ظن در اصول دين: ايشان، پنجمين تنبيه از تنبيهات انسداد را حجيت ظن در اصول دين قرار داده و بحث نسبتاً مبسوطى در اين زمينه ارائه داده است.
#نظريه حكومت و ورود: اين نظريه از ابتكارهاى اصولى شيخ به شمار مى‌آيد. اين نظريه كه بار مفهومى خاصى را در اصول دارد، از اهميت و نقش كاربردى در حل تعارض ادله و استنباط احكام دارد. با مطالعه سخنان شيخ انصارى، در باره نظريه حكومت، اين نتيجه به دست مى‌آيد: هر گاه مقتضاى لفظى يكى از دو دليل، نظارت بر دليل ديگر باشد؛ يعنى بدون حكمى از عقل، لسان دليل به گونه‌اى است كه موضوع دليل ديگر تبيين و تفسير مى‌شود، شيخ، نسبت بين اين دو دليل را حكومت ناميده است. دليل ناظر را حاكم و دليل ديگر را محكوم مى‌نامد. البته در قاعده حكومت، چه به نحو توسعه و چه به نحو تضييق، نفى يا اثبات حكم به وسيله دليل حاكم، در قالب نفى يا اثبات تعبدى موضوع، صورت مى‌گيرد.
#نظريه حكومت و ورود: اين نظريه از ابتكارهاى اصولى شيخ به شمار مى‌آيد. اين نظريه كه بار مفهومى خاصى را در اصول دارد، از اهميت و نقش كاربردى در حل تعارض ادله و استنباط احكام دارد. با مطالعه سخنان شيخ انصارى، در باره نظريه حكومت، اين نتيجه به دست مى‌آيد: هر گاه مقتضاى لفظى يكى از دو دليل، نظارت بر دليل ديگر باشد؛ يعنى بدون حكمى از عقل، لسان دليل به گونه‌اى است كه موضوع دليل ديگر تبيين و تفسير مى‌شود، شيخ، نسبت بين اين دو دليل را حكومت ناميده است. دليل ناظر را حاكم و دليل ديگر را محكوم مى‌نامد. البته در قاعده حكومت، چه به نحو توسعه و چه به نحو تضييق، نفى يا اثبات حكم به وسيله دليل حاكم، در قالب نفى يا اثبات تعبدى موضوع، صورت مى‌گيرد.
#:شيخ، براى تبيين مفهوم «ورود»، تعريفى ارائه نكرده است، بلكه بيشتر، در قالب مثال آن را مى‌نمايد. البته دو فرق اساسى ميان قاعده حكومت و ورود وجود دارد كه عبارتند از: 1. در قاعده حكومت، دليل حاكم در قالب نفى موضوع، بعضى افراد را از دايره حكم دليل محكوم خارج مى‌كند و در قاعده ورود، دليل وارد، موضوع دليل مورود را به كلى از بين مى‌برد. 2. در قاعده حكومت، دليل حاكم، موضوع دليل محكوم را به‌طور تعبد و ادعا نفى مى‌كند، اما دليل وارد، موضوع دليل مورود را در حقيقت از ميان برمى‌دارد، هر چند كه پذيرش دليل وارد با ملاحظه تعبد مى‌باشد. ابتكار [[شيخ انصارى]] در ارائه اين نظريه، دريچه جديدى در شيوه استنباط احكام گشود و راهى نو، در به كارگيرى درست عناصر و پايه‌هاى اجتهاد، نشان داد.
#:شيخ، براى تبيين مفهوم «ورود»، تعريفى ارائه نكرده است، بلكه بيشتر، در قالب مثال آن را مى‌نمايد. البته دو فرق اساسى ميان قاعده حكومت و ورود وجود دارد كه عبارتند از: 1. در قاعده حكومت، دليل حاكم در قالب نفى موضوع، بعضى افراد را از دايره حكم دليل محكوم خارج مى‌كند و در قاعده ورود، دليل وارد، موضوع دليل مورود را به كلى از بين مى‌برد. 2. در قاعده حكومت، دليل حاكم، موضوع دليل محكوم را به‌طور تعبدو ادعا نفى مى‌كند، اما دليل وارد، موضوع دليل مورود را در حقيقت از ميان برمى‌دارد، هر چند كه پذيرش دليل وارد با ملاحظه تعبدمى‌باشد. ابتكار [[شيخ انصارى]] در ارائه اين نظريه، دريچه جديدى در شيوه استنباط احكام گشود و راهى نو، در به كارگيرى درست عناصر و پايه‌هاى اجتهاد، نشان داد.
#از ديگر برجستگى‌هاى كتاب، توان مؤلف بر طراحى موضوعات جديد و تازه و گسترده ساختن مباحث است. وى، در هر مسئله به دسته‌بندى و ابداع مى‌پردازد. ايشان، در بحث استصحاب دو عنوان افزوده است: يكى، مبادى تصورى بحث و ديگرى، نسبت استصحاب با ساير ادله. اين دو مطلب، در پژوهش‌هاى قبل از شيخ به شكل مستقل و بارز طرح نگشته بود. بر اين اساس بايد گفت مبحث استصحاب نزد [[شيخ انصارى]] هشت عنوان دارد: 1. تعريف. 2. مبادى تصورى. 3. اقسام استصحاب. 4. اقوال. 5. ادله. 6. تنبيهات. 7. خاتمه. 8. نسبت استصحاب با ساير ادله.
#از ديگر برجستگى‌هاى كتاب، توان مؤلف بر طراحى موضوعات جديد و تازه و گسترده ساختن مباحث است. وى، در هر مسئله به دسته‌بندى و ابداع مى‌پردازد. ايشان، در بحث استصحاب دو عنوان افزوده است: يكى، مبادى تصورى بحث و ديگرى، نسبت استصحاب با ساير ادله. اين دو مطلب، در پژوهش‌هاى قبل از شيخ به شكل مستقل و بارز طرح نگشته بود. بر اين اساس بايد گفت مبحث استصحاب نزد [[شيخ انصارى]] هشت عنوان دارد: 1. تعريف. 2. مبادى تصورى. 3. اقسام استصحاب. 4. اقوال. 5. ادله. 6. تنبيهات. 7. خاتمه. 8. نسبت استصحاب با ساير ادله.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش