پرش به محتوا

فرائد الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'م«' به 'م «'
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف')
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «')
خط ۶۱: خط ۶۱:
#حجيت ظن در اصول دين: ايشان، پنجمين تنبيه از تنبيهات انسداد را حجيت ظن در اصول دين قرار داده و بحث نسبتاً مبسوطى در اين زمينه ارائه داده است.
#حجيت ظن در اصول دين: ايشان، پنجمين تنبيه از تنبيهات انسداد را حجيت ظن در اصول دين قرار داده و بحث نسبتاً مبسوطى در اين زمينه ارائه داده است.
#نظريه حكومت و ورود: اين نظريه از ابتكارهاى اصولى شيخ به شمار مى‌آيد. اين نظريه كه بار مفهومى خاصى را در اصول دارد، از اهميت و نقش كاربردى در حل تعارض ادله و استنباط احكام دارد. با مطالعه سخنان شيخ انصارى، در باره نظريه حكومت، اين نتيجه به دست مى‌آيد: هر گاه مقتضاى لفظى يكى از دو دليل، نظارت بر دليل ديگر باشد؛ يعنى بدون حكمى از عقل، لسان دليل به گونه‌اى است كه موضوع دليل ديگر تبيين و تفسير مى‌شود، شيخ، نسبت بين اين دو دليل را حكومت ناميده است. دليل ناظر را حاكم و دليل ديگر را محكوم مى‌نامد. البته در قاعده حكومت، چه به نحو توسعه و چه به نحو تضييق، نفى يا اثبات حكم به وسيله دليل حاكم، در قالب نفى يا اثبات تعبدى موضوع، صورت مى‌گيرد.
#نظريه حكومت و ورود: اين نظريه از ابتكارهاى اصولى شيخ به شمار مى‌آيد. اين نظريه كه بار مفهومى خاصى را در اصول دارد، از اهميت و نقش كاربردى در حل تعارض ادله و استنباط احكام دارد. با مطالعه سخنان شيخ انصارى، در باره نظريه حكومت، اين نتيجه به دست مى‌آيد: هر گاه مقتضاى لفظى يكى از دو دليل، نظارت بر دليل ديگر باشد؛ يعنى بدون حكمى از عقل، لسان دليل به گونه‌اى است كه موضوع دليل ديگر تبيين و تفسير مى‌شود، شيخ، نسبت بين اين دو دليل را حكومت ناميده است. دليل ناظر را حاكم و دليل ديگر را محكوم مى‌نامد. البته در قاعده حكومت، چه به نحو توسعه و چه به نحو تضييق، نفى يا اثبات حكم به وسيله دليل حاكم، در قالب نفى يا اثبات تعبدى موضوع، صورت مى‌گيرد.
#:شيخ، براى تبيين مفهوم«ورود»، تعريفى ارائه نكرده است، بلكه بيشتر، در قالب مثال آن را مى‌نمايد. البته دو فرق اساسى ميان قاعده حكومت و ورود وجود دارد كه عبارتند از: 1. در قاعده حكومت، دليل حاكم در قالب نفى موضوع، بعضى افراد را از دايره حكم دليل محكوم خارج مى‌كند و در قاعده ورود، دليل وارد، موضوع دليل مورود را به كلى از بين مى‌برد. 2. در قاعده حكومت، دليل حاكم، موضوع دليل محكوم را به‌طور تعبد و ادعا نفى مى‌كند، اما دليل وارد، موضوع دليل مورود را در حقيقت از ميان برمى‌دارد، هر چند كه پذيرش دليل وارد با ملاحظه تعبد مى‌باشد. ابتكار [[شيخ انصارى]] در ارائه اين نظريه، دريچه جديدى در شيوه استنباط احكام گشود و راهى نو، در به كارگيرى درست عناصر و پايه‌هاى اجتهاد، نشان داد.
#:شيخ، براى تبيين مفهوم «ورود»، تعريفى ارائه نكرده است، بلكه بيشتر، در قالب مثال آن را مى‌نمايد. البته دو فرق اساسى ميان قاعده حكومت و ورود وجود دارد كه عبارتند از: 1. در قاعده حكومت، دليل حاكم در قالب نفى موضوع، بعضى افراد را از دايره حكم دليل محكوم خارج مى‌كند و در قاعده ورود، دليل وارد، موضوع دليل مورود را به كلى از بين مى‌برد. 2. در قاعده حكومت، دليل حاكم، موضوع دليل محكوم را به‌طور تعبد و ادعا نفى مى‌كند، اما دليل وارد، موضوع دليل مورود را در حقيقت از ميان برمى‌دارد، هر چند كه پذيرش دليل وارد با ملاحظه تعبد مى‌باشد. ابتكار [[شيخ انصارى]] در ارائه اين نظريه، دريچه جديدى در شيوه استنباط احكام گشود و راهى نو، در به كارگيرى درست عناصر و پايه‌هاى اجتهاد، نشان داد.
#از ديگر برجستگى‌هاى كتاب، توان مؤلف بر طراحى موضوعات جديد و تازه و گسترده ساختن مباحث است. وى، در هر مسئله به دسته‌بندى و ابداع مى‌پردازد. ايشان، در بحث استصحاب دو عنوان افزوده است: يكى، مبادى تصورى بحث و ديگرى، نسبت استصحاب با ساير ادله. اين دو مطلب، در پژوهش‌هاى قبل از شيخ به شكل مستقل و بارز طرح نگشته بود. بر اين اساس بايد گفت مبحث استصحاب نزد [[شيخ انصارى]] هشت عنوان دارد: 1. تعريف. 2. مبادى تصورى. 3. اقسام استصحاب. 4. اقوال. 5. ادله. 6. تنبيهات. 7. خاتمه. 8. نسبت استصحاب با ساير ادله.
#از ديگر برجستگى‌هاى كتاب، توان مؤلف بر طراحى موضوعات جديد و تازه و گسترده ساختن مباحث است. وى، در هر مسئله به دسته‌بندى و ابداع مى‌پردازد. ايشان، در بحث استصحاب دو عنوان افزوده است: يكى، مبادى تصورى بحث و ديگرى، نسبت استصحاب با ساير ادله. اين دو مطلب، در پژوهش‌هاى قبل از شيخ به شكل مستقل و بارز طرح نگشته بود. بر اين اساس بايد گفت مبحث استصحاب نزد [[شيخ انصارى]] هشت عنوان دارد: 1. تعريف. 2. مبادى تصورى. 3. اقسام استصحاب. 4. اقوال. 5. ادله. 6. تنبيهات. 7. خاتمه. 8. نسبت استصحاب با ساير ادله.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش