۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ملك الشعراى بهار' به 'ملك الشعراى بهار ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اولين باب كتاب در شناختن ايزد تعالى است كه متنى چنين دارد: | اولين باب كتاب در شناختن ايزد تعالى است كه متنى چنين دارد: | ||
«آگاه باش اى پسر كه هيچ چيز نيست از بودنى و نابودنى و شايد بود كه آن شناخته مردم نگشت چنانكه اوست، جز آفريدگار جلّ جلاله كه شناخت را درو راه نيست و جزو همه شناخته گشت چه شناسنده خداى آنگه باشى كه ناشناس شوى و...».نكتههاى عبرتآموز او و نثر شيوا و ساده و روان و مؤثر نويسنده به قدرى قابل ملاحظه و ستودنى است كه در كنار آن ضعف او در كار شعر و شاعرى از خاطر فراموش مىشود. تنوّع موضوع ابواب كتاب و فوائد فراوانى كه از مطالعه آنها، بخصوص از نظر تحقيق در اوضاع و احوال اجتماعى، سياسى، اقتصادى، دينى، علمى و ادبى آن عصر، حاصل مىگردد اهمّيت كتاب را تا حدّى بالا مىبرد كه بايد با شادروان [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] | «آگاه باش اى پسر كه هيچ چيز نيست از بودنى و نابودنى و شايد بود كه آن شناخته مردم نگشت چنانكه اوست، جز آفريدگار جلّ جلاله كه شناخت را درو راه نيست و جزو همه شناخته گشت چه شناسنده خداى آنگه باشى كه ناشناس شوى و...».نكتههاى عبرتآموز او و نثر شيوا و ساده و روان و مؤثر نويسنده به قدرى قابل ملاحظه و ستودنى است كه در كنار آن ضعف او در كار شعر و شاعرى از خاطر فراموش مىشود. تنوّع موضوع ابواب كتاب و فوائد فراوانى كه از مطالعه آنها، بخصوص از نظر تحقيق در اوضاع و احوال اجتماعى، سياسى، اقتصادى، دينى، علمى و ادبى آن عصر، حاصل مىگردد اهمّيت كتاب را تا حدّى بالا مىبرد كه بايد با شادروان [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] همداستان شد و آن را «مجموعه تمدن اسلامى پيش از مغول» ناميد. | ||
دليل روشن ارزش معانى و لطف شيوه بيان قابوسنامه توجه و اقبالى است كه در طى قرنها از طرف فارسىزبانان و فارسىخوانان نصيب اين كتاب شده است چندان كه سنائى غزنوى در حديقة الحقيقه- كه نظم آن را در سال 525ق به پايان رسانيده- حكايتى از قابوسنامه را عيناً به نظم درآورده است و از آن پس محمد عوفى در جوامع الحكايات و لوامع الروايات، و قاضى احمد غفّارى در نگارستان، و محمد حبله رودى در جامع التمثيل، و فزونى استرآبادى در كتاب بحيره، و نظامى گنجوى در خسرو و شيرين، و بسيارى ديگر مطالبى از آن نقل كردهاند كه گاه با ذكر مأخذ است و گاه اگر چه از قابوسنامه يادى نكردهاند معلوم است كه از آن بهره بردهاند. | دليل روشن ارزش معانى و لطف شيوه بيان قابوسنامه توجه و اقبالى است كه در طى قرنها از طرف فارسىزبانان و فارسىخوانان نصيب اين كتاب شده است چندان كه سنائى غزنوى در حديقة الحقيقه- كه نظم آن را در سال 525ق به پايان رسانيده- حكايتى از قابوسنامه را عيناً به نظم درآورده است و از آن پس محمد عوفى در جوامع الحكايات و لوامع الروايات، و قاضى احمد غفّارى در نگارستان، و محمد حبله رودى در جامع التمثيل، و فزونى استرآبادى در كتاب بحيره، و نظامى گنجوى در خسرو و شيرين، و بسيارى ديگر مطالبى از آن نقل كردهاند كه گاه با ذكر مأخذ است و گاه اگر چه از قابوسنامه يادى نكردهاند معلوم است كه از آن بهره بردهاند. |
ویرایش