۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وى به لقب «ناصر الدين» شهرت داشته و اين لقب را شاگردان وى براى ايشان انتخاب نمودهاند و بيشتر تاريخ نويسان وى را بدين لقب بيان كردهاند.البته بايد دانست كه اين لقب(ناصر الدين) بيشتر بر | وى به لقب «ناصر الدين» شهرت داشته و اين لقب را شاگردان وى براى ايشان انتخاب نمودهاند و بيشتر تاريخ نويسان وى را بدين لقب بيان كردهاند.البته بايد دانست كه اين لقب(ناصر الدين) بيشتر بر پادشاهان، حاكمان و زمامداران اطلاق مىشده ولى دانشمندان اين لقب را براى خود انتخاب نمىنمودهاند بلكه شاگردان و پيروان آنان اين لقب را براى آنان بر مىگزيدند. | ||
كنيۀ وی «ابوالخير» و به قول بعضی «ابوسعيد»است و البته لازم نيست وى را فرزندى بدين نام باشد تا كنيه وى قرار گيرد. | كنيۀ وی «ابوالخير» و به قول بعضی «ابوسعيد»است و البته لازم نيست وى را فرزندى بدين نام باشد تا كنيه وى قرار گيرد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
زندگى وى در بيضا محل تولدش بوده است.اين شهر يكى از شهرهاى استان فارس در جنوب ايران نزديك به خليج فارس است. | زندگى وى در بيضا محل تولدش بوده است.اين شهر يكى از شهرهاى استان فارس در جنوب ايران نزديك به خليج فارس است. | ||
شيراز و ديگر شهرهاى ايران بعد از پذيرش اسلام همواره مهد علم و دانش بوده و دانشمندان اسلامى در اين ديار رشد نمودهاند و اين مطلب از منابع و تراجم به خوبى استفاده ميشود حتى در اين زمينه شهرها و روستاهاى ايران بر شهرهاى مهم اسلامى | شيراز و ديگر شهرهاى ايران بعد از پذيرش اسلام همواره مهد علم و دانش بوده و دانشمندان اسلامى در اين ديار رشد نمودهاند و اين مطلب از منابع و تراجم به خوبى استفاده ميشود حتى در اين زمينه شهرها و روستاهاى ايران بر شهرهاى مهم اسلامى عراق،شام، حجاز، مصر و غيره...پيشى گرفت. | ||
به خاطر اين جو علمى از طرفى و به خاطر استعداد فطرى ذهنى، عقلى و روحى از طرف ديگر، بيضاوى از جوانى نبوغ بزرگى از خود نشان داد و در مدت كوتاهى در شمار دانشمندان بزرگ اسلامى قرار گرفت و در بيضا و شيراز شهرت بسزايى يافت. | به خاطر اين جو علمى از طرفى و به خاطر استعداد فطرى ذهنى، عقلى و روحى از طرف ديگر، بيضاوى از جوانى نبوغ بزرگى از خود نشان داد و در مدت كوتاهى در شمار دانشمندان بزرگ اسلامى قرار گرفت و در بيضا و شيراز شهرت بسزايى يافت. |
ویرایش