پرش به محتوا

دراسات في منهاج السنة لمعرفة ابن تيمية مدخل لشرح منهاج الكرامة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
همچنين [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اعتقاد شيعه در مورد افعال بندگان خدا خرده گرفته كه مى‌گويد: دلالت‌هاى فراوانى وجود دارد كه هر حادثى، خالقش خداست و فعل بندگان گنهكار از جمله حوادث است و هر ممكنى، وجود و عدم را مى‌پذيرد، پس اگر خدا بخواهد صورت مى‌پذيرد و اگر نخواهد نمى‌شود و فعل بنده از جمله ممكنات است.
همچنين [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اعتقاد شيعه در مورد افعال بندگان خدا خرده گرفته كه مى‌گويد: دلالت‌هاى فراوانى وجود دارد كه هر حادثى، خالقش خداست و فعل بندگان گنهكار از جمله حوادث است و هر ممكنى، وجود و عدم را مى‌پذيرد، پس اگر خدا بخواهد صورت مى‌پذيرد و اگر نخواهد نمى‌شود و فعل بنده از جمله ممكنات است.


مؤلف از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نقل مى‌كند كه درباره عصمت ائمه(ع) گفته است: «عصمت انبياء بدعت است و اولين كسى كه اين بدعت را گذاشت، ابن سباء بود و اين قول از ابن سباء و تابعينش معروف است.» سپس [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ادامه مى‌دهد كه عصمت ابوبكر و عمر، برتر از عصمت على(ع) است. در مورد تقيه گفته است كه رافضه انسان‌هاى منافقى هستند كه با مجوز تقيه، چيزى مى‌گويند كه به آن اعتقاد ندارند اما نويسنده به تمامى اين شبهات، به خوبى پاسخ داده است.
مؤلف از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نقل مى‌كند كه درباره عصمت ائمه(ع) گفته است: «عصمت انبياء بدعت است و اولين كسى كه اين بدعت را گذاشت، ابن سباء بود و اين قول از ابن سباء و تابعينش معروف است.» سپس [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ادامه مى‌دهد كه عصمت ابوبكر و عمر، برتر از عصمت على(ع) است. در مورد تقيه گفته است كه رافضه انسان‌هاى منافقى هستند كه با مجوز تقيه، چيزى مى‌گويند كه به آن اعتقاد ندارند اما نويسنده به تمامى اين شبهات، به خوبى پاسخ داده است.


مؤلف مى‌گويد كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، منكر شفاعت نيست بلكه از ظاهر عبارات او استفاده مى‌شود كه شفاعت بعد از دخول جهنم حاصل مى‌شود و مخصوص پيامبر است و افرادى را كه ذره‌اى از ايمان در قلبشان باشد از جهنم خارج مى‌كند.
مؤلف مى‌گويد كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، منكر شفاعت نيست بلكه از ظاهر عبارات او استفاده مى‌شود كه شفاعت بعد از دخول جهنم حاصل مى‌شود و مخصوص پيامبر است و افرادى را كه ذره‌اى از ايمان در قلبشان باشد از جهنم خارج مى‌كند.


در ادامه، مؤلف جواب مى‌دهد كه از ادله و روايات استفاده مى‌شود كه شفاعت مطلق است و محدود به بعد از جهنم نمى‌شود، بلكه قبل از آن را هم شامل مى‌گردد، مانند حديث معروفى كه رسول خدا (ص) فرمودند: «الشفاعه لاهل الكبائر من امتى».
در ادامه، مؤلف جواب مى‌دهد كه از ادله و روايات استفاده مى‌شود كه شفاعت مطلق است و محدود به بعد از جهنم نمى‌شود، بلكه قبل از آن را هم شامل مى‌گردد، مانند حديث معروفى كه رسول خدا (ص) فرمودند: «الشفاعه لاهل الكبائر من امتى».


باب سوم، در مورد عقيده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] درباره خلافت و امامت و افضليت ابوبكر و امامت او از قول [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و سپس به اجماع برخلاف عمر و عثمان اشاره شده است.
باب سوم، در مورد عقيده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] درباره خلافت و امامت و افضليت ابوبكر و امامت او از قول [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و سپس به اجماع برخلاف عمر و عثمان اشاره شده است.
خط ۸۵: خط ۸۵:
فصل پنجم، درباره اقوال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت حضرت زهرا (س) و اهل بيت(ع) است. وى تمام احاديثى كه در شان و فضيلت حضرت زهراست كذب دانسته مانند حديث معروف: «ان الله يغضب لغضبك».
فصل پنجم، درباره اقوال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت حضرت زهرا (س) و اهل بيت(ع) است. وى تمام احاديثى كه در شان و فضيلت حضرت زهراست كذب دانسته مانند حديث معروف: «ان الله يغضب لغضبك».


در فصل ششم، مؤلف به دروغ‌هايى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اولاد ائمه(ع) و اصحاب آن‌ها وارد كرده، اشاره مى‌كند مانند ابن عباس، ابوذر، مالك اشتر، هاشم مرقال، محمد بن ابى‌بكر.
در فصل ششم، مؤلف به دروغ‌هايى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اولاد ائمه(ع) و اصحاب آن‌ها وارد كرده، اشاره مى‌كند مانند ابن عباس، ابوذر، مالك اشتر، هاشم مرقال، محمد بن ابى‌بكر.


وى درباره حضرت ابوطالب، اسرار بر كفر او دارد و به قول مؤلف كتاب، هيچ دليلى بر اين امر جز بغضى كه نسبت به اميرالمومنين دارد، وجود ندارد.
وى درباره حضرت ابوطالب، اسرار بر كفر او دارد و به قول مؤلف كتاب، هيچ دليلى بر اين امر جز بغضى كه نسبت به اميرالمومنين دارد، وجود ندارد.


باب هفتم درباره عقيده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت به شيعيان است و اتهاماتى كه به آن‌ها زده است. وى مى‌گويد كه «الرفض» از شرك، الحاد و نفاق مشتق شده است، لكن گاهى بر آن‌ها ظاهر مى‌شود و گاهى مخفى است.(همان، ص464)
باب هفتم درباره عقيده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت به شيعيان است و اتهاماتى كه به آن‌ها زده است. وى مى‌گويد كه «الرفض» از شرك، الحاد و نفاق مشتق شده است، لكن گاهى بر آن‌ها ظاهر مى‌شود و گاهى مخفى است.(همان، ص464)
خط ۹۳: خط ۹۳:
در فصل هشتم، به سخنانى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره شده كه به تعريف از كسانى كه شيعيان و اهل بيت(ع) را مورد ذم قرار داده‌اند، پرداخته است. او از ناصبى‌ها و خوارج دفاع نموده و خلاصه هر كسى كه مخالف شيعيان باشد، با آن‌ها و اعتقادشان موافق است.
در فصل هشتم، به سخنانى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره شده كه به تعريف از كسانى كه شيعيان و اهل بيت(ع) را مورد ذم قرار داده‌اند، پرداخته است. او از ناصبى‌ها و خوارج دفاع نموده و خلاصه هر كسى كه مخالف شيعيان باشد، با آن‌ها و اعتقادشان موافق است.


باب نهم، به روش‌هايى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در «منهاج السنة» استفاده نموده، اشاره شده است. مثلا او بين مذاهب خلط نموده، بين كلام اهل سنت و شيعه به معارضه پرداخته، قياس و تنظير غير صحيح انجام داده، بسيارى از حقائق را تكذيب نموده، حقائق تاريخى و ثابت را منكر شده، مغالطه واضح و كذب واضح داشته، در برخى از جاها به طور كلى از بحث خارج شده، دست به سب و شتم زده، خود را به جهالت و عدم فهم زده است و در تمامى اين موارد، مؤلف به نمونه‌ها و مثال‌هايى اشاره كرده است.
باب نهم، به روش‌هايى كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در «منهاج السنة» استفاده نموده، اشاره شده است. مثلا او بين مذاهب خلط نموده، بين كلام اهل سنت و شيعه به معارضه پرداخته، قياس و تنظير غير صحيح انجام داده، بسيارى از حقائق را تكذيب نموده، حقائق تاريخى و ثابت را منكر شده، مغالطه واضح و كذب واضح داشته، در برخى از جاها به طور كلى از بحث خارج شده، دست به سب و شتم زده، خود را به جهالت و عدم فهم زده است و در تمامى اين موارد، مؤلف به نمونه‌ها و مثال‌هايى اشاره كرده است.


باب دهم درباره نظرات علماء درباره [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است.
باب دهم درباره نظرات علماء درباره [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش