پرش به محتوا

تفسير نورالثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ك' به '، ك'
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه')
جز (جایگزینی متن - '،ك' به '، ك')
خط ۸۰: خط ۸۰:
تفسير هر سوره با نقل روايات فضيلت،خواص، آثار و ثواب قرائت آن آغاز مى‌شود.
تفسير هر سوره با نقل روايات فضيلت،خواص، آثار و ثواب قرائت آن آغاز مى‌شود.


روايات شأن نزول در مرحلۀ بعد مطرح مى‌شود و با توجه به اينكه بخش قابل توجهى از شأن نزولهاى منقول شيعى در تفسير قمى مى‌باشند، بطور طبيعى، روايات اين بخش بيشتر از اين تفسير است، البته مقدارى نيز از احتجاج،كافى، تفسير عياشى و...نقل مى‌نمايند.
روايات شأن نزول در مرحلۀ بعد مطرح مى‌شود و با توجه به اينكه بخش قابل توجهى از شأن نزولهاى منقول شيعى در تفسير قمى مى‌باشند، بطور طبيعى، روايات اين بخش بيشتر از اين تفسير است، البته مقدارى نيز از احتجاج، كافى، تفسير عياشى و...نقل مى‌نمايند.


پس از آن رواياتى كه ارتباط نسبتا مستقيمى با آيه دارند و مى‌توانند تفسيرى به معناى خاص مى‌باشند،نقل مى‌شود.رواياتى كه در بيان تأويل، مصداق يا تطبيق هستند در مرحلۀ بعد ذكر مى‌شوند و در نهايت احاديثى كه بيشتر موضوع متناسب با آيه را بيان مى‌كنند،نقل شده است.
پس از آن رواياتى كه ارتباط نسبتا مستقيمى با آيه دارند و مى‌توانند تفسيرى به معناى خاص مى‌باشند،نقل مى‌شود.رواياتى كه در بيان تأويل، مصداق يا تطبيق هستند در مرحلۀ بعد ذكر مى‌شوند و در نهايت احاديثى كه بيشتر موضوع متناسب با آيه را بيان مى‌كنند،نقل شده است.
خط ۹۴: خط ۹۴:
3-در خصال از امام باقر عليه السلام:ان اللّه تعالى خلق الشهور اثنى عشر شهرا و هى ثلثمأة و ستون يوما فحجر ستة ايام،خلق فيها السموات و الارض فمن ثم تقاصرت الشهور.
3-در خصال از امام باقر عليه السلام:ان اللّه تعالى خلق الشهور اثنى عشر شهرا و هى ثلثمأة و ستون يوما فحجر ستة ايام،خلق فيها السموات و الارض فمن ثم تقاصرت الشهور.


اين روايت ذيل آيه 36 سوره توبه:'''ان عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهرا فى كتاب اللّه يوم خلق السموات و الارض'''ج 2 صفحۀ 216 آمده است،كه گرچه امام(ع)در صدد تفسير آيه نيست امّا براى روشن شدن آيه به ما كمك خواهد كرد.
اين روايت ذيل آيه 36 سوره توبه:'''ان عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهرا فى كتاب اللّه يوم خلق السموات و الارض'''ج 2 صفحۀ 216 آمده است، كه گرچه امام(ع)در صدد تفسير آيه نيست امّا براى روشن شدن آيه به ما كمك خواهد كرد.


4-در تفسير'''«سخر اللّه منهم و لهم عذاب اليم»'''آيه 79 سورۀ توبه جلد دوم صفحۀ 247 حديث 255 از عيون الاخبار از امام رضا «عليه السلام» قال: «ان اللّه لا يسخر و لا يستهزء و لا يمكر و لا يخادع و لكنه تعالى يجازيهم جزاء السخرية و جزاء الاستهزاء و جزاء المكر و الخديعة، تعالى عما يقول الظالمون علوا كبيرا.مسلما امام(ع)در مقام تفسير اين آيه نبوده است.امّا اين روايت معناى مكر الهى، استهزاء الهى و خدعۀ الهى را براى ما تبيين نموده كه فى الواقع همان تفسير است.
4-در تفسير'''«سخر اللّه منهم و لهم عذاب اليم»'''آيه 79 سورۀ توبه جلد دوم صفحۀ 247 حديث 255 از عيون الاخبار از امام رضا «عليه السلام» قال: «ان اللّه لا يسخر و لا يستهزء و لا يمكر و لا يخادع و لكنه تعالى يجازيهم جزاء السخرية و جزاء الاستهزاء و جزاء المكر و الخديعة، تعالى عما يقول الظالمون علوا كبيرا.مسلما امام(ع)در مقام تفسير اين آيه نبوده است.امّا اين روايت معناى مكر الهى، استهزاء الهى و خدعۀ الهى را براى ما تبيين نموده كه فى الواقع همان تفسير است.
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
نزديك به اين مضمون در كتب روائى و تفسيرى عامه از جمله تفسير روائى در المنثور [[سيوطى]] جلد 1 صفحۀ 97 تا 103 ذيل تفسير'''«هاروت و ماروت»'''آيه 102 سورۀ بقره روايات زيادى از حضرت علی «عليه السّلام»، ابن عباس، ابن عمر، مجاهد و ديگران نقل شده است.
نزديك به اين مضمون در كتب روائى و تفسيرى عامه از جمله تفسير روائى در المنثور [[سيوطى]] جلد 1 صفحۀ 97 تا 103 ذيل تفسير'''«هاروت و ماروت»'''آيه 102 سورۀ بقره روايات زيادى از حضرت علی «عليه السّلام»، ابن عباس، ابن عمر، مجاهد و ديگران نقل شده است.


[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] نيز در تفسير خود جلد 1 ذيل آيه 102 سورۀ بقره آن روايات را از حضرت علی «عليه السّلام»، ابن عباس، ابن مسعود،كعب الاحبار و ديگران نقل مى‌كند.
[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] نيز در تفسير خود جلد 1 ذيل آيه 102 سورۀ بقره آن روايات را از حضرت علی «عليه السّلام»، ابن عباس، ابن مسعود، كعب الاحبار و ديگران نقل مى‌كند.


از ديدگاه محققين اينگونه روايات، از جمله اسرائيليات محسوب مى‌شود كه در تفاسير قرآن از جمله تفاسير شيعى نيز رسوخ كرده است، و با اعتقاد اسلامى(كه برگرفته از قرآن است) عصمت ملائكه، منافات دارد.
از ديدگاه محققين اينگونه روايات، از جمله اسرائيليات محسوب مى‌شود كه در تفاسير قرآن از جمله تفاسير شيعى نيز رسوخ كرده است، و با اعتقاد اسلامى(كه برگرفته از قرآن است) عصمت ملائكه، منافات دارد.
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:
24-قصۀ ذبيح بودن اسحاق(ع):سورۀ صافات آيات 99 تا 113.در كنار روايات فراوانى كه به ذبيح بودن حضرت اسماعيل(ع)تصريح دارد، رواياتى نيز در ذبيح بودن حضرت اسحاق(ع) نقل مى‌كند.بنابر نظر محققين روايات ذبيح دانستن حضرت اسحاق(ع)، ريشه در اسرائيليات دارد.
24-قصۀ ذبيح بودن اسحاق(ع):سورۀ صافات آيات 99 تا 113.در كنار روايات فراوانى كه به ذبيح بودن حضرت اسماعيل(ع)تصريح دارد، رواياتى نيز در ذبيح بودن حضرت اسحاق(ع) نقل مى‌كند.بنابر نظر محققين روايات ذبيح دانستن حضرت اسحاق(ع)، ريشه در اسرائيليات دارد.


25-قصۀ الياس:آيات 123 تا 132 صافات،كه عارى از اسرائيليات مى‌باشد.
25-قصۀ الياس:آيات 123 تا 132 صافات، كه عارى از اسرائيليات مى‌باشد.


26-قصۀ داود عليه السلام:آيات 21 تا 25 سورۀ«ص».در جلد 4 نور الثقلين در كنار رواياتى كه حضرت داود(ع)را از داستان همسر «أوريا بن حيان»، تبرئه مى‌نمايد، رواياتى نيز در اثبات آن از تفسير قمى نقل مى‌كند.كه مشابه اسرائيليات بعض تفاسير عامه مى‌باشد.
26-قصۀ داود عليه السلام:آيات 21 تا 25 سورۀ«ص».در جلد 4 نور الثقلين در كنار رواياتى كه حضرت داود(ع)را از داستان همسر «أوريا بن حيان»، تبرئه مى‌نمايد، رواياتى نيز در اثبات آن از تفسير قمى نقل مى‌كند.كه مشابه اسرائيليات بعض تفاسير عامه مى‌باشد.
خط ۳۲۰: خط ۳۲۰:
بحث مفسرين از علوم قرآنى معمولا در مقدمات تفاسير، مطرح مى‌شود و چون مؤلف مقدمه‌اى بر تفسير،در نور الثقلين ندارند، بطور طبيعى، بحث زيادى نسبت به علوم قرآنى مطرح نكرده‌اند.مطالب علوم قرآنى بطور مختصر و اشاره، لابلاى روايات نقل شده است.
بحث مفسرين از علوم قرآنى معمولا در مقدمات تفاسير، مطرح مى‌شود و چون مؤلف مقدمه‌اى بر تفسير،در نور الثقلين ندارند، بطور طبيعى، بحث زيادى نسبت به علوم قرآنى مطرح نكرده‌اند.مطالب علوم قرآنى بطور مختصر و اشاره، لابلاى روايات نقل شده است.


اثرى از مكى، مدنى بودن و تعداد آيات كه ابتداى سوره‌ها ذكر مى‌شود،در اين تفسير مشاهده نمى‌شود. فقط كلياتى در بعضى بحثهاى علوم قرآنى به مناسبت آيات، به شكل روايت مطرح مى‌شود،كه موارد ذيل بعنوان نمونه آن مى‌باشند:
اثرى از مكى، مدنى بودن و تعداد آيات كه ابتداى سوره‌ها ذكر مى‌شود،در اين تفسير مشاهده نمى‌شود. فقط كلياتى در بعضى بحثهاى علوم قرآنى به مناسبت آيات، به شكل روايت مطرح مى‌شود، كه موارد ذيل بعنوان نمونه آن مى‌باشند:


الف)نزول قرآن:اينكه نزول قرآن در شب قدر بوده به شكل دفعه‌اى بوده است و پس از آن بصورت تدريجى طى 20 سال ادامه داشته، اين امر در جلد 5 صفحۀ 558 حديث 30،ج 1 صفحه 311 ح 10 و حديث 9 و ج 5 صفحۀ 624 حديث 53 به شكل تكرارى.
الف)نزول قرآن:اينكه نزول قرآن در شب قدر بوده به شكل دفعه‌اى بوده است و پس از آن بصورت تدريجى طى 20 سال ادامه داشته، اين امر در جلد 5 صفحۀ 558 حديث 30،ج 1 صفحه 311 ح 10 و حديث 9 و ج 5 صفحۀ 624 حديث 53 به شكل تكرارى.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش