۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
||
| خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
#:جاافتادگىها بسيار است از جمله: | #:جاافتادگىها بسيار است از جمله: | ||
#:الف)- ص 331 سطر 18: كلمه «بدون» جا افتاده است: | #:الف)- ص 331 سطر 18: كلمه «بدون» جا افتاده است: | ||
#:«و [بدون] حضور خدمتگزارى كه براى او خدمت نمايد». | #: «و [بدون] حضور خدمتگزارى كه براى او خدمت نمايد». | ||
#:ب)- ص 270 سطر 11: واو عطفى جا افتاده است: | #:ب)- ص 270 سطر 11: واو عطفى جا افتاده است: | ||
#:«دولت جهانى آن حضرت، آخرين دولت روزگار [و] از نشانههاى وقوع قيامت است». | #: «دولت جهانى آن حضرت، آخرين دولت روزگار [و] از نشانههاى وقوع قيامت است». | ||
#:و اما برخى آشفتگىها: | #:و اما برخى آشفتگىها: | ||
#:الف)- بر عليه / 195 و... گ عليه؛ | #:الف)- بر عليه / 195 و... گ عليه؛ | ||
| خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
#لغزشهاى لغوى: | #لغزشهاى لغوى: | ||
#:كه خوشبختانه تعدادشان اندك است: | #:كه خوشبختانه تعدادشان اندك است: | ||
#:«الناصر لدين الله، وى همان كسى است كه به تعمير سرداب شريف دستور داد». | #: «الناصر لدين الله، وى همان كسى است كه به تعمير سرداب شريف دستور داد». | ||
#:كلمه «تعمير» عربى و مصدر از باب تفعيل است، به معناى زيادعمركردن؛ بنابراين، به جاى اين كلمه، مناسب آن بود كه از كلماتى همچون آبادى، عمران، مرمّت و نظاير آن استفاده مىشد. | #:كلمه «تعمير» عربى و مصدر از باب تفعيل است، به معناى زيادعمركردن؛ بنابراين، به جاى اين كلمه، مناسب آن بود كه از كلماتى همچون آبادى، عمران، مرمّت و نظاير آن استفاده مىشد. | ||
#لغزشهاى ترجمهاى: | #لغزشهاى ترجمهاى: | ||
| خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
#:{{پایان شعر}} | #:{{پایان شعر}} | ||
#:مترجم محترم، بيت بالا را چنين ترجمه كرده است: | #:مترجم محترم، بيت بالا را چنين ترجمه كرده است: | ||
#:«و در نشان دادن سيماى تابناك مهدى، اين گفته پيامبر(ص) كه «مهدى از من است»؛ يعنى جزئى از وجود مقدس او و پارهتن زهراى اطهر است و (در شرف انتساب) گوهر پاك ذاتش بدايتا از او نشأت گرفته و بدو منتهى مىگردد، كفايت مىكند. / ص 36. | #: «و در نشان دادن سيماى تابناك مهدى، اين گفته پيامبر(ص) كه «مهدى از من است»؛ يعنى جزئى از وجود مقدس او و پارهتن زهراى اطهر است و (در شرف انتساب) گوهر پاك ذاتش بدايتا از او نشأت گرفته و بدو منتهى مىگردد، كفايت مىكند. / ص 36. | ||
#:ناگفته پيداست كه ضمير بضعتِهِ به پيامبر(ص) برمىگردد و كلمه «الزهراء» هم از نظر نحوى، بَدَل براى «بضعه» است؛ در نتيجه، ترجمه اين مىشود كه: مهدى(ع) از پاره تن پيامبر(ص)؛ يعنى از حضرت زهراست(س)... و نه آنكه جزئى از وجود مقدس او و پاره تن زهراى اطهر است. | #:ناگفته پيداست كه ضمير بضعتِهِ به پيامبر(ص) برمىگردد و كلمه «الزهراء» هم از نظر نحوى، بَدَل براى «بضعه» است؛ در نتيجه، ترجمه اين مىشود كه: مهدى(ع) از پاره تن پيامبر(ص)؛ يعنى از حضرت زهراست(س)... و نه آنكه جزئى از وجود مقدس او و پاره تن زهراى اطهر است. | ||
#برخى مسائل مربوط به ترجمه: | #برخى مسائل مربوط به ترجمه: | ||
ویرایش