۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ك' به '، ك') |
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ابوعمرودانى، عثمان بن سعيد بن عثمان اموى قرطبى دانى (371-شوال 444 ق981/-فوريۀ 1053 م)، مقرى و محدث بزرگ اندلس.خاندان وى كه از موالى حاكمان اموى اندلس بودند، از روستاى قوته راشه واقع در حومۀ قرطبه برخاستند(نك:[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، 405/2؛ذهبى، معرفة،325/1).ابوعمرو به ابن صيرفى نيز شهرت داشته است(حميدى،483/2). | ابوعمرودانى، عثمان بن سعيد بن عثمان اموى قرطبى دانى (371-شوال 444 ق981/-فوريۀ 1053 م)، مقرى و محدث بزرگ اندلس.خاندان وى كه از موالى حاكمان اموى اندلس بودند، از روستاى قوته راشه واقع در حومۀ قرطبه برخاستند(نك:[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، 405/2؛ذهبى، معرفة،325/1).ابوعمرو به ابن صيرفى نيز شهرت داشته است(حميدى،483/2). | ||
اطلاعات اندكى كه از شرح حال ابوعمرو داريم برگرفته از نوشتهاى به قلم خود اوست كه ياقوت آن را نقل كرده است(125/12-127).بنابر اين گزارش و ديگر منابع، ابوعمرو در 14 سالگى تحصيل علم را آغاز كرد.نخست ساليانى به حلقۀ درس عالمان و محدثان بزرگ قرطبه پيوست، تا آنكه در محرم 397 راهى مشرق شد(حميدى، همانجا؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2،407).وى 4 ماه در قيروان اقامت كرد و نزد جمعى از شيوخ آن ديار حديث فرا گرفت(همو،406/2؛ياقوت، 126/12؛ذهبى، تاريخ،384/11).در شوال همان سال به مصر در آمد و تا موسم حج 398 ق در آنجا ماندگار شد( | اطلاعات اندكى كه از شرح حال ابوعمرو داريم برگرفته از نوشتهاى به قلم خود اوست كه ياقوت آن را نقل كرده است(125/12-127).بنابر اين گزارش و ديگر منابع، ابوعمرو در 14 سالگى تحصيل علم را آغاز كرد.نخست ساليانى به حلقۀ درس عالمان و محدثان بزرگ قرطبه پيوست، تا آنكه در محرم 397 راهى مشرق شد(حميدى، همانجا؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2،407).وى 4 ماه در قيروان اقامت كرد و نزد جمعى از شيوخ آن ديار حديث فرا گرفت(همو،406/2؛ياقوت، 126/12؛ذهبى، تاريخ،384/11).در شوال همان سال به مصر در آمد و تا موسم حج 398 ق در آنجا ماندگار شد(ياقوت،ذهبى، همانجاها). | ||
در همين سال حج گزارد و در مكه اقامت كرد و از محدثان برجستۀ حجاز حديث،فقه، ادبيات و دانشهاى ديگر آموخت([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، همانجا؛ياقوت،127/12).آنگاه از مكه به مصر بازگشت و پس از اندك زمانى راهى مغرب شد و در مسير سفر چند ماهى در قيروان اقامت گزيد(همانجا). | در همين سال حج گزارد و در مكه اقامت كرد و از محدثان برجستۀ حجاز حديث،فقه، ادبيات و دانشهاى ديگر آموخت([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، همانجا؛ياقوت،127/12).آنگاه از مكه به مصر بازگشت و پس از اندك زمانى راهى مغرب شد و در مسير سفر چند ماهى در قيروان اقامت گزيد(همانجا). | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
بازگشت ابوعمرو به قرطبه در 399 ق با آغاز شورش بربرها بر زمامداران اموى-كه به انقراض سلسلۀ آنان انجاميد-همزمان گرديد([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،407/2).حدود 4 سال در زادگاهش به سر برد و پس از آن 7 سال در سر قسطه اقامت كرد.سپس به وطّه و در 409 ق به دانيه سفر كرد و همان سال به ميورقه رفت و 8 سال در آنجا بماند. | بازگشت ابوعمرو به قرطبه در 399 ق با آغاز شورش بربرها بر زمامداران اموى-كه به انقراض سلسلۀ آنان انجاميد-همزمان گرديد([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،407/2).حدود 4 سال در زادگاهش به سر برد و پس از آن 7 سال در سر قسطه اقامت كرد.سپس به وطّه و در 409 ق به دانيه سفر كرد و همان سال به ميورقه رفت و 8 سال در آنجا بماند. | ||
سرانجام ابوعمرو در 417 ق به دانيه رفت و تا آخر عمر در همانجا زيست و به تعليم و تدريس و تأليف روزگار سپرى ساخت( | سرانجام ابوعمرو در 417 ق به دانيه رفت و تا آخر عمر در همانجا زيست و به تعليم و تدريس و تأليف روزگار سپرى ساخت(ياقوت، همانجا). | ||
ابوعمرو در نيمۀ شوال 444 در گذشت و بنا به وصيت خود او، ابومحمد عبدالله بن خميس انصارى بر او نماز گزارد و در مقبرۀ باب انداره به خاك سپرده شد([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]] | ابوعمرو در نيمۀ شوال 444 در گذشت و بنا به وصيت خود او، ابومحمد عبدالله بن خميس انصارى بر او نماز گزارد و در مقبرۀ باب انداره به خاك سپرده شد([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، همانجا؛ياقوت،127/12- 128؛ ابن ابار،801/2). | ||
دقت در ضبط، توانمندى حافظه و هوش سرشار را از ويژگيهاى ابوعمرو دانى برشمردهاند([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،406/2؛قفطى،341/2- 342؛ذهبى، سير،80/18).قطعاتى كه از ارجوزۀ اعتقادى وى در دست است، از تعصب شديد مذهبى و عرق دينى او حكايت دارد(نك: همان،81/18-83).زهد و پارسايى او را مىتوان تا حدودى تحت تأثير ويژگيهاى روحانى و سجاياى اخلاقى استادانش، به ويژه ابن ابى زمنين (ه م)دانست(نك:مرعشلى،28). | دقت در ضبط، توانمندى حافظه و هوش سرشار را از ويژگيهاى ابوعمرو دانى برشمردهاند([[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،406/2؛قفطى،341/2- 342؛ذهبى، سير،80/18).قطعاتى كه از ارجوزۀ اعتقادى وى در دست است، از تعصب شديد مذهبى و عرق دينى او حكايت دارد(نك: همان،81/18-83).زهد و پارسايى او را مىتوان تا حدودى تحت تأثير ويژگيهاى روحانى و سجاياى اخلاقى استادانش، به ويژه ابن ابى زمنين (ه م)دانست(نك:مرعشلى،28). | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
التيسير،14؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،غاية،339/1).از شيوخ ديگر وى در قرائت كه در مقدمۀ التيسير از آنان نام برده(ص 10-16)، ابوالفتح فارس بن احمد حمصى، ابوالقاسم خلف بن ابراهيم خاقانى و ابوالقاسم | التيسير،14؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،غاية،339/1).از شيوخ ديگر وى در قرائت كه در مقدمۀ التيسير از آنان نام برده(ص 10-16)، ابوالفتح فارس بن احمد حمصى، ابوالقاسم خلف بن ابراهيم خاقانى و ابوالقاسم | ||
عبد العزيز بن جعفر، معروف به ابن ابى غسّان را بايد نام برد.ابومسلم محمد بن احمد كاتب بغدادى نيز استاد ديگر وى در حديث و قرائت است كه ابوعمرو نزد او كتاب السبعۀ ابن مجاهد را استماع كرده است([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] | عبد العزيز بن جعفر، معروف به ابن ابى غسّان را بايد نام برد.ابومسلم محمد بن احمد كاتب بغدادى نيز استاد ديگر وى در حديث و قرائت است كه ابوعمرو نزد او كتاب السبعۀ ابن مجاهد را استماع كرده است([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همان،503/1-504). | ||
==شاگردان و راويان== | ==شاگردان و راويان== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
جمع كثيرى از مقريان، محدثان،فقيهان و اديبان اندلس، به ويژه اهل دانيه، از ابوعمرو بهرۀ علمى گرفتهاند.وى پس از بازگشت از سفر مشرق در ميورقه(نك:مرعشلى،30)، المريه (نك:ضبى،412)و ديگر شهرهاى اندلس، به خصوص دانيه، بر مسند افادت تكيه زد و شاگردان بسيارى را در علم قرائات و ديگر زمينهها | جمع كثيرى از مقريان، محدثان،فقيهان و اديبان اندلس، به ويژه اهل دانيه، از ابوعمرو بهرۀ علمى گرفتهاند.وى پس از بازگشت از سفر مشرق در ميورقه(نك:مرعشلى،30)، المريه (نك:ضبى،412)و ديگر شهرهاى اندلس، به خصوص دانيه، بر مسند افادت تكيه زد و شاگردان بسيارى را در علم قرائات و ديگر زمينهها | ||
پرورش داد(براى فهرست اسامى آنان،نك:ذهبى، معرفة،327/1، تذكرة،1120/3؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] | پرورش داد(براى فهرست اسامى آنان،نك:ذهبى، معرفة،327/1، تذكرة،1120/3؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همان،504/1). | ||
3 تن از مشهورترين آنان، مقريانى هستند كه خود در اندلس حوزههاى قرائت تشكيل دادهاند:يكى،فرزندش ابوالعباس احمد(د 471 ق)است كه پس از پدر در دانيه بر مسند اقراء تكيه زد(ابن بشكوال،65/1؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] | 3 تن از مشهورترين آنان، مقريانى هستند كه خود در اندلس حوزههاى قرائت تشكيل دادهاند:يكى،فرزندش ابوالعباس احمد(د 471 ق)است كه پس از پدر در دانيه بر مسند اقراء تكيه زد(ابن بشكوال،65/1؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همان،80/1)؛ديگرى، ابوداوود سليمان ابن نجاح مغربى،شيخ القراء بلنسيه(د 496 ق)است كه مدت مديدى در ملازمت ابوعمرو دانى به سر برد و بيشتر تأليفات وى را از خود او استماع كرد و آثار ابوعمرو دانى را در سراسر اندلس رواج داد(نك: [[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،203/1-204؛ ابن خير،28-29،34،72-74؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همان،316/1-317، النشر،58/1-61)؛سومى، ابوعبدالله محمد بن عيسى تجيبى طليطلى، معروف به مغامى(د 485 ق)است كه در اشبيليه به تدريس قرائت اشتغال داشت(نك:همو،غاية،224/2- 225). | ||
شهرت ابوعمرو دانى به عنوان مقرى و تأليفات مشهور او در علم قرائت، مقام علمى او را در حديث از نظرها دور داشته است.اين در حالى است كه منابع كهن از او به عنوان محدثى بزرگ كه از مغرب به | شهرت ابوعمرو دانى به عنوان مقرى و تأليفات مشهور او در علم قرائت، مقام علمى او را در حديث از نظرها دور داشته است.اين در حالى است كه منابع كهن از او به عنوان محدثى بزرگ كه از مغرب به | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
رونق فراوان حوزههاى تدريس قرائت در مشرق اسلامى، ابوعمرو دانى را كه در طلب دانش به شرق آمده بود، سخت شيفته گردانيد و او را بر آن داشت تا قرائت را رشتۀ تخصصى خود قرار دهد.وى در كتاب [[غاية النهاية في طبقات القراء|طبقات القراء]]،زندگى نامه و شيوخ و تلاميذ و فهرست آثار همۀ قاريان و مقريان را از صحابه و تابعين گرفته، تا عصر خود به ترتيب الفبايى گرد آورد(نك:ابن خير،72؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] | رونق فراوان حوزههاى تدريس قرائت در مشرق اسلامى، ابوعمرو دانى را كه در طلب دانش به شرق آمده بود، سخت شيفته گردانيد و او را بر آن داشت تا قرائت را رشتۀ تخصصى خود قرار دهد.وى در كتاب [[غاية النهاية في طبقات القراء|طبقات القراء]]،زندگى نامه و شيوخ و تلاميذ و فهرست آثار همۀ قاريان و مقريان را از صحابه و تابعين گرفته، تا عصر خود به ترتيب الفبايى گرد آورد(نك:ابن خير،72؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همان، 505/1)و همين تتبع و پى جويى سير تاريخى و تحول علم قرائات كه ابوعمرو در تأليف اين كتاب رنج آن را بر خود هموار ساخت،آنچنان دانش و بينشى، براى وى فراهم آورد كه توانست پس از ابن مجاهد (ه م)جايگاهى بلند در علم قرائات به خويش اختصاص دهد(نك: قسطلانى،109/1-114)؛چنانكه يك سده بعد، ابن خير اشبيلى از | ||
بين 76 فقره كتابهاى درسى قرائات كه نزد استادان و مشايخ خود خوانده،16 مورد از تأليفات ابوعمرو دانى را در فهرسۀ خود آورده است(ص 28-29،40-41،72-74).نيز بنا به گزارش ذهبى (تذكرة،1121/3، تاريخ،386/11)در طى قرنها،قاريان و مقريان همه بر نوشتههاى ابوعمرو اعتماد مىكرده و به تبحر وى در علوم قرآنى اذعان داشتهاند(نيز نك:ابن خلدون،347/1؛مقرى،341/2). | بين 76 فقره كتابهاى درسى قرائات كه نزد استادان و مشايخ خود خوانده،16 مورد از تأليفات ابوعمرو دانى را در فهرسۀ خود آورده است(ص 28-29،40-41،72-74).نيز بنا به گزارش ذهبى (تذكرة،1121/3، تاريخ،386/11)در طى قرنها،قاريان و مقريان همه بر نوشتههاى ابوعمرو اعتماد مىكرده و به تبحر وى در علوم قرآنى اذعان داشتهاند(نيز نك:ابن خلدون،347/1؛مقرى،341/2). | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
ابوعمرو خود نيز اختياراتى در قرائت داشت كه در برخى مواضع التيسير(ص 21،22،جم)گاه با ذكر ادلۀ گزينش خود، بدانها اشاره كرده است.ويژگيها و مزيتهاى التيسير، از قبيل جامع بودن، روان بودن | ابوعمرو خود نيز اختياراتى در قرائت داشت كه در برخى مواضع التيسير(ص 21،22،جم)گاه با ذكر ادلۀ گزينش خود، بدانها اشاره كرده است.ويژگيها و مزيتهاى التيسير، از قبيل جامع بودن، روان بودن | ||
متن، سهولت حفظ و يادگيرى و كارآمد بودن آن براى مبتديان و آموختگان از يك سو و راويانى كه مستقيما اين كتاب را از مؤلف آن روايت مىكردند از سوى ديگر، موجب شهرت اين كتاب گرديد.در حالى كه كتاب التذكرة فى القراءات الثمان، اثر ابن غلبون كه از جهت طرح و تبويب الگوى كار ابوعمرو در التيسير بوده، از محدودۀ مصر فراتر نرفته(نك:ه | متن، سهولت حفظ و يادگيرى و كارآمد بودن آن براى مبتديان و آموختگان از يك سو و راويانى كه مستقيما اين كتاب را از مؤلف آن روايت مىكردند از سوى ديگر، موجب شهرت اين كتاب گرديد.در حالى كه كتاب التذكرة فى القراءات الثمان، اثر ابن غلبون كه از جهت طرح و تبويب الگوى كار ابوعمرو در التيسير بوده، از محدودۀ مصر فراتر نرفته(نك:ه د، همانجا)و كتاب العنوان تأليف مقرى معاصر وى | ||
ابوطاهر اسماعيل بن خلف انصارى اندلسى(د 455 ق)كه حتى در چند مورد كاملتر و دقيقتر از التيسير بوده(زاهد،12-13)،چندان شهرتى كسب نكرده است. | ابوطاهر اسماعيل بن خلف انصارى اندلسى(د 455 ق)كه حتى در چند مورد كاملتر و دقيقتر از التيسير بوده(زاهد،12-13)،چندان شهرتى كسب نكرده است. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
ابوعمرو دانى در زمينۀ علوم قرآنى و حديث آثار سودمند فراوانى از خود بر جاى نهاده كه گويا شمار آنها افزون بر 100 عنوان بوده است(نك:ضبى،412؛ذهبى، | ابوعمرو دانى در زمينۀ علوم قرآنى و حديث آثار سودمند فراوانى از خود بر جاى نهاده كه گويا شمار آنها افزون بر 100 عنوان بوده است(نك:ضبى،412؛ذهبى، تذكرة، همانجا، معرفة،327/1- 328). | ||
الف-چاپى: | الف-چاپى: | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
1.الادغام الكبير، كه موضوع آن مجموعۀ ادغامهاى كبير ويژۀ قرائت ابوعمرو بصرى است و نسخههايى از آن در موزۀ بريتانيا، كتابخانۀ شهيد على در تركيه و كتابخانۀ جامع زيتونه در تونس موجود است(/720 I , S , LAG ;/42 XL , SAG؛ريو،شم 92)؛2.الاشارة بلطيف العبارة، كه نسخهاى از آن در اسكندريه(سيد،6/1)و نسخهاى ديگر در كتابخانۀ نجيب پاشا در تركيه موجود است(ششن،268/1؛ الفهرس الشامل، القراءات،30/1)؛3.الاهتداء فى الوقف و الابتداء. | 1.الادغام الكبير، كه موضوع آن مجموعۀ ادغامهاى كبير ويژۀ قرائت ابوعمرو بصرى است و نسخههايى از آن در موزۀ بريتانيا، كتابخانۀ شهيد على در تركيه و كتابخانۀ جامع زيتونه در تونس موجود است(/720 I , S , LAG ;/42 XL , SAG؛ريو،شم 92)؛2.الاشارة بلطيف العبارة، كه نسخهاى از آن در اسكندريه(سيد،6/1)و نسخهاى ديگر در كتابخانۀ نجيب پاشا در تركيه موجود است(ششن،268/1؛ الفهرس الشامل، القراءات،30/1)؛3.الاهتداء فى الوقف و الابتداء. | ||
نسخههايى از اين اثر در برخى كتابخانهها از جمله در كتابخانۀ ازهريه موجود است(مرعشلى،37)؛4.الايجاز و البيان فى اصول قراءة نافع. | نسخههايى از اين اثر در برخى كتابخانهها از جمله در كتابخانۀ ازهريه موجود است(مرعشلى،37)؛4.الايجاز و البيان فى اصول قراءة نافع. | ||
بخشهايى از آن در كتابخانۀ ملى پاريس موجود است(دوسلان،شم (3)592)؛5.البيان فى اختلاف ائمة الامصار و اتفاقهم فى عدد آى القرآن.نسخهاى از آن در دانشگاه رياض موجود است(اسحاق،34/1 -35)؛6.التحديد فى الاتقان و التجويد.3 نسخه از اين كتاب را بروكلمان نشان داده(S , | بخشهايى از آن در كتابخانۀ ملى پاريس موجود است(دوسلان،شم (3)592)؛5.البيان فى اختلاف ائمة الامصار و اتفاقهم فى عدد آى القرآن.نسخهاى از آن در دانشگاه رياض موجود است(اسحاق،34/1 -35)؛6.التحديد فى الاتقان و التجويد.3 نسخه از اين كتاب را بروكلمان نشان داده(S , LAG، همانجا)و يك نسخه نيز در آستان قدس(آستان،1/2)موجود است؛7.تذكرة الحافظ لتراجم القرّاء السبعة و اجتماعهم و اتفاقهم فى حروف الاختلاف.نسخهاى از آن در كتابخانۀ افيون قره حصار در تركيه موجود است(ششن،269/1)؛8. الترجمة.اين كتاب حاوى فهرست شيوخ ابوعمرو و سلسلۀ اسانيد قرائات اوست كه نسخهاى از آن در مجموعۀ قوله(/517 I , LAG)يافت مىشود؛9.التقريب النافع فى الطرق العشرة لنافع.نسخهاى از آن در | ||
كتابخانۀ ملى پاريس موجود است(دوسلان،شم(3)4532؛نيز نك: پرتسل،46)؛10.جامع البيان فى القراءات السبع(و طرقها)المشهورة (و الغريبة)( | كتابخانۀ ملى پاريس موجود است(دوسلان،شم(3)4532؛نيز نك: پرتسل،46)؛10.جامع البيان فى القراءات السبع(و طرقها)المشهورة (و الغريبة)(ذهبى، همان،327/1؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،غاية،505/1).اين كتاب در 30 باب تنظيم شده(براى عناوين ابواب،نك:بانكيپور،شم1214)و نسخههاى متعددى از آن در كتابخانههاى خدابخش،نور عثمانيه و دار الكتب مصر موجود است(/719 I , S , LAG ; LAG، همانجا؛ الفهرس الشامل، القراءات،75/1-76)؛11.السنن الواردة فى الفتن،يا الفتن و الملاحم([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همانجا)، كه نسخۀ خطى آن در كتابخانۀ ظاهريه و تصوير آن در كتابخانۀ مركز موجود است؛12.شرح القصيدة الخاقانية،شرحى است بر قصيدۀ ابومزاحم موسى بن عبيد الله خاقانى(د 325 ق)كه در 51 بيت،در تجويد و قرائات سروده شده و نسخههاى متعددى از آن موجود است(نك:مرعشلى،40-41)؛ | ||
13.مفردات القرّاء السبعة([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] | 13.مفردات القرّاء السبعة([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، همانجا).نسخهاى از آن در دار الكتب مصر موجود است(خديويه،114/1)؛14.الموضح فى الفتح و الامالة، كه در آن شيوۀ قرّاء سبعه و موارد اختلافشان را با يكديگر در موضوع اماله مورد بررسى قرار داده است(نك:پرتسل، 234).نسخههايى از اين كتاب در كتابخانههاى ازهريه(ازهريه،148/1)و ملى پاريس(دو سلان،شم(2)4202)موجود است؛15.نقط المصاحف.نسخههايى از اين اثر در كتابخانههاى ظاهريه،دانشگاه ابوظبى،دار الكتب مصر و كتابخانۀ ملى پاريس موجود است(الفهرس الشامل، رسم المصاحف،14؛براى عناوين ديگر آثار خطى و يافت نشده،نك:مرعشلى،35-44).[1] | ||
(1)منبع:دائرة المعارف بزرگ اسلامى،ج 6،ص 71-69، | (1)منبع:دائرة المعارف بزرگ اسلامى،ج 6،ص 71-69، | ||
ویرایش