۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ك' به '، ك') |
جز (جایگزینی متن - '،آ' به '، آ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
از نظر شيعه را معرفى مىكند(كسانى كه از شيعيان حضرت على (ع)و از صحابه بودهاند)مانند:سعيد بن جبير، عبد اللّه بن عباس،جابر بن عبد اللّه انصارى، ابىّ بن كعب، ابوصالح تابعى،طاووس بن كيسان و... | از نظر شيعه را معرفى مىكند(كسانى كه از شيعيان حضرت على (ع)و از صحابه بودهاند)مانند:سعيد بن جبير، عبد اللّه بن عباس،جابر بن عبد اللّه انصارى، ابىّ بن كعب، ابوصالح تابعى،طاووس بن كيسان و... | ||
آنگاه مفسران اهل سنت را نام برده آنها را معرفى مىكنددر پايان فصل موضوعاتى همچون، مدارس تفسير، تفاوت بين تفسير و | آنگاه مفسران اهل سنت را نام برده آنها را معرفى مىكنددر پايان فصل موضوعاتى همچون، مدارس تفسير، تفاوت بين تفسير و تاويل، آيا علم تاويل اختصاص به خدا دارد؟، تفسير به مأثور و معرفى برخى از تفاسير مأثور، وجود دارد | ||
فصل چهارم:اين فصل كه از مهمترين مباحث كتاب مىباشد دربارۀ وحى سخن مىگويد وى در ابتدا معانى وحى را ذكر نموده آنگاه تلقى وحى را با استفاده از روايتى از حضرت على (ع)توضيح داده سپس نزول وحى و مدت آن را با استفاده از آيات قرآن تشريح نموده است در قسمتى ديگر از اين فصل به كاتبان وحى اشاره نموده و اين موضوع را بررسى نموده كه برخى كه معاويه را به عنوان كاتب وحى محسوب نمودهاند،دچار اشتباه شدهاند چونكه معاوية كاتب وحى نبوده بلكه كاتب صدقات و برخى ديگر از امور بوده است در پايان فصل مسالۀ انقطاع وحى را بررسى كرده است | فصل چهارم:اين فصل كه از مهمترين مباحث كتاب مىباشد دربارۀ وحى سخن مىگويد وى در ابتدا معانى وحى را ذكر نموده آنگاه تلقى وحى را با استفاده از روايتى از حضرت على (ع)توضيح داده سپس نزول وحى و مدت آن را با استفاده از آيات قرآن تشريح نموده است در قسمتى ديگر از اين فصل به كاتبان وحى اشاره نموده و اين موضوع را بررسى نموده كه برخى كه معاويه را به عنوان كاتب وحى محسوب نمودهاند،دچار اشتباه شدهاند چونكه معاوية كاتب وحى نبوده بلكه كاتب صدقات و برخى ديگر از امور بوده است در پايان فصل مسالۀ انقطاع وحى را بررسى كرده است | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
آنها توضيح مىدهد در ادامه سورهها و آياتى كه مكررا نازل شده است را متذكر مىشود | آنها توضيح مىدهد در ادامه سورهها و آياتى كه مكررا نازل شده است را متذكر مىشود | ||
فصل هشتم:اين فصل اختصاص به نسخ دارد كه ابتدا معناى لغوى و اصطلاحى نسخ را ذكر | فصل هشتم:اين فصل اختصاص به نسخ دارد كه ابتدا معناى لغوى و اصطلاحى نسخ را ذكر نموده، آنگاه مسالۀ جواز نسخ | ||
را همراه با ادلۀ وقوع آن بيان كرده است.در ادامه نسخدر شرايع ديگر مثل يهود و نصارى بررسى شده است. | را همراه با ادلۀ وقوع آن بيان كرده است.در ادامه نسخدر شرايع ديگر مثل يهود و نصارى بررسى شده است. |
ویرایش