۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر الدين ' به 'صدرالدين ') |
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
جلال الدين بلخى، معروف به مولوى معنوى: كمالات آن جناب، محتاج به تحرير و تقدير نيست. مثنوى او معروف است. ديوانى مبسوط نيز به نام شيخ شمس الدين تبريزى تمام فرمودهاند. وفاتش، در سنه672 بوده است. | جلال الدين بلخى، معروف به مولوى معنوى: كمالات آن جناب، محتاج به تحرير و تقدير نيست. مثنوى او معروف است. ديوانى مبسوط نيز به نام شيخ شمس الدين تبريزى تمام فرمودهاند. وفاتش، در سنه672 بوده است. | ||
[[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] : از مشاهير علماى عظام و از اكابر عرفاى والامقام بوده و او را جناب شيخ محى الدين تربيت فرمود. مولوى را با وى، كمال وداد و اتحاد مىبود، چنانكه روزى مولوى به محفل آن جناب وارد شد؛ وى، بنا بر تعظيم، مسند خود را به مولوى بازگذاشت و خود به كنار رفت. مولوى، بر مسند شيخ ننشست. او گفت: چرا بر روى مسند ننشستى. مولوى گفت: خدا را چه جواب دهم كه بر سجاده تو نشينم. جناب شيخ سجاده را به دور افكند؛ گفت: سجادهاى كه تو را نشايد، ما را نيز نشايد. | [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]: از مشاهير علماى عظام و از اكابر عرفاى والامقام بوده و او را جناب شيخ محى الدين تربيت فرمود. مولوى را با وى، كمال وداد و اتحاد مىبود، چنانكه روزى مولوى به محفل آن جناب وارد شد؛ وى، بنا بر تعظيم، مسند خود را به مولوى بازگذاشت و خود به كنار رفت. مولوى، بر مسند شيخ ننشست. او گفت: چرا بر روى مسند ننشستى. مولوى گفت: خدا را چه جواب دهم كه بر سجاده تو نشينم. جناب شيخ سجاده را به دور افكند؛ گفت: سجادهاى كه تو را نشايد، ما را نيز نشايد. | ||
[[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نيشابورى]]: جناب شيخ، از اكابر اين طبقه است و در علو حال وى، كسى را مجال سخن نيست. شيخ فريد الدين محمد، در ابتدا مانند آباى معظم خود، صاحب ثروت و مكنت و جامع فضائل و حاوى خصائل و در حكمت الهى و طبيعى بىنظير و همتا و عطارخانههاى نيشابور همگى متعلق به جناب شيخ بوده و خود در داروخانهى خاصه، همه روزه بيماران را معالجه مىفرمود و بعد از فراغت از معالجات، به نظم مثنويات مىپرداخت. | [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نيشابورى]]: جناب شيخ، از اكابر اين طبقه است و در علو حال وى، كسى را مجال سخن نيست. شيخ فريد الدين محمد، در ابتدا مانند آباى معظم خود، صاحب ثروت و مكنت و جامع فضائل و حاوى خصائل و در حكمت الهى و طبيعى بىنظير و همتا و عطارخانههاى نيشابور همگى متعلق به جناب شيخ بوده و خود در داروخانهى خاصه، همه روزه بيماران را معالجه مىفرمود و بعد از فراغت از معالجات، به نظم مثنويات مىپرداخت. |
ویرایش