پرش به محتوا

كیمیای سعادت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ملك الشعراى بهار' به 'ملك الشعراى بهار '
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
جز (جایگزینی متن - 'ملك الشعراى بهار' به 'ملك الشعراى بهار ')
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
1. اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاه‌كارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينه‌هاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. [[همایی، جلال‌الدین|استاد همايى]]، در «غزالى‌نامه»، در باب شيوه‌ى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمه‌اى جامع‌تر از اين در باره‌ى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مى‌نوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى».
1. اين كتاب، علاوه بر اهميت خاص علمى و اخلاقى، از جهات ادبى، به ويژه انسجام و سلاست جملات و عبارات و شيوايى و فصاحت الفاظ و كلمات و زيبايى و ظرافت تركيبات و اصطلاحات از شاه‌كارهاى نثر كهن فارسى و از گنجينه‌هاى قيمتى دُرهاى لفظ درى است. [[همایی، جلال‌الدین|استاد همايى]]، در «غزالى‌نامه»، در باب شيوه‌ى نگارش غزالى چنين آورده است: «نثر فارسى غزالى بسيار شيوا و پخته و ساده و گيرا و پرمغز است و كلمه‌اى جامع‌تر از اين در باره‌ى شيوه نويسندگى اين بزرگ استاد نداريم كه غزالى درست فارسى يا فارسىِ درست مى‌نوشت، نه ترجمه عربى يا دساتير فارسى يا ملمع فارسى و عربى».


ملك الشعراى بهار، در باره‌ى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازه‌اى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.»
[[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]] ، در باره‌ى سبك فارسى وى به نكته جالب و تازه‌اى اشارت نموده است، بدين قرار: «امام غزالى، از جمله كسانى است كه در نثر فارسى انقلاب انداخته است و به سبب قدرت زيادى كه در فكر و قوّه عقليه داشته است، از آوردن كلمات و لغات و اصطلاحات تازه پروا نكرده و بنياد نثر قديم را دگرگون ساخته است.»


2. غزالى، در اين كتاب، در پى نظام‌آفرينى و برقرار كردن رابطه‌ى حلقه‌هاى استدلال با يك‌ديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مى‌گيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و هم‌چنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مى‌كند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است.
2. غزالى، در اين كتاب، در پى نظام‌آفرينى و برقرار كردن رابطه‌ى حلقه‌هاى استدلال با يك‌ديگر است و در عين حال از تمثيل و حكايت هم بهره مى‌گيرد. وى، همواره تناسب مباحث را از لحاظ كمى و هم‌چنين از لحاظ تقدّم و تأخر، رعايت مى‌كند؛ مقدّمه و موخّره در هر باب، سنجيده و نظام يافته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش