۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
جز (جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
به نظر مؤلف، رسول و نبى تفاوت چندانى با هم ندارند؛ جز اينكه رسول، شريعت دارد و مأمور به تبليغ آن در ميان قومى خاص است، اما نبى پيرو شريعتِ رسول زمان خود است و تبليغ ندارد، مگر آنكه كسى از او بپرسد. اشتراك رسول و نبى در اين است كه هر دو به سبب وجود وحى الهى معصومند و پذيرش دعوت ايشان بر همگان واجب است و رد بر هر يك از آنها، موجب كفر و كيفر اخروى است، اما«ولى» هيچيك از اين ويژگىها را ندارد، مگر آنكه به مرتبه محدث برسد. | به نظر مؤلف، رسول و نبى تفاوت چندانى با هم ندارند؛ جز اينكه رسول، شريعت دارد و مأمور به تبليغ آن در ميان قومى خاص است، اما نبى پيرو شريعتِ رسول زمان خود است و تبليغ ندارد، مگر آنكه كسى از او بپرسد. اشتراك رسول و نبى در اين است كه هر دو به سبب وجود وحى الهى معصومند و پذيرش دعوت ايشان بر همگان واجب است و رد بر هر يك از آنها، موجب كفر و كيفر اخروى است، اما«ولى» هيچيك از اين ويژگىها را ندارد، مگر آنكه به مرتبه محدث برسد. | ||
محدث، از ديد ترمذى، آن ولىاى است كه حديث بر وى الهام مىشود و به كمك حق از خطا معصوم است. به نظر ترمذى، وظيفه اصلى انبيا انذار مردمان و مطالبه تكاليف شرعى است و با پايان گرفتن جهان و آغاز قيامت، اين وظيفه به پايان مىرسد، اما ولايت تا ابد ادامه دارد و چه بسا به همين دليل خداوند خود را به | محدث، از ديد ترمذى، آن ولىاى است كه حديث بر وى الهام مىشود و به كمك حق از خطا معصوم است. به نظر ترمذى، وظيفه اصلى انبيا انذار مردمان و مطالبه تكاليف شرعى است و با پايان گرفتن جهان و آغاز قيامت، اين وظيفه به پايان مىرسد، اما ولايت تا ابد ادامه دارد و چه بسا به همين دليل خداوند خود را به صفت «ولى» ستوده است، اما به صفت نبى يا رسول، نه. البته اين امر، بههيچوجه نشانه برترى اوليا بر انبيا نيست، زيرا هر نبى و رسولى در درجه اول، «ولى» است و ولايتِ نبى و رسول، همان جنبه پنهان و دائمى وجود آنان و فراگيرتر از نبوت و رسالت ايشان است. در واقع، وظيفه تبليغ دين، صرفاً جنبه ظاهرى و موقت وجود نبى و رسول است. | ||
همانگونه كه به تصريح قرآن كريم، انبيا، درجات متفاوتى دارند، اوليا نيز همه در يك رتبه نيستند. در بين اوليا، بالاترين رتبه از آن محدثان است كه ترمذى شمارش را مشخص نكرده است، پس از آن، ابدال يا بُدلا قرار دارند كه هفت نفرند، آنگاه نوبت به صديقان مىرسد كه چهل نفرند و همگى از اهل بيت ذكرِ پيامبرند، نه از اهل بيت نَسبى او، زيرا رسول خدا براى برپايى ذكر خالص و ناب خداوند مبعوث شده است و هر كسى به اين ذكر پناه بياورد، از آل پيامبر و اهل بيت او به شمار مىرود. سخن پيامبر نيز كه فرموده است: «اهل بيتِ من، امان براى امت من هستند و هنگامى كه از دنيا بروند، آنچه امت من وعده داده شدهاند، بر آنان وارد خواهد آمد»، شاهد همين مطلب است كه مقصود از اهل بيت پيامبر، فرزندان نسبى او نيستند، زيرا محال است از آنان حتى يك نفر هم باقى نماند با اينكه شمار آنان بهقدرى زياد است كه قابل احصا نيستند. | همانگونه كه به تصريح قرآن كريم، انبيا، درجات متفاوتى دارند، اوليا نيز همه در يك رتبه نيستند. در بين اوليا، بالاترين رتبه از آن محدثان است كه ترمذى شمارش را مشخص نكرده است، پس از آن، ابدال يا بُدلا قرار دارند كه هفت نفرند، آنگاه نوبت به صديقان مىرسد كه چهل نفرند و همگى از اهل بيت ذكرِ پيامبرند، نه از اهل بيت نَسبى او، زيرا رسول خدا براى برپايى ذكر خالص و ناب خداوند مبعوث شده است و هر كسى به اين ذكر پناه بياورد، از آل پيامبر و اهل بيت او به شمار مىرود. سخن پيامبر نيز كه فرموده است: «اهل بيتِ من، امان براى امت من هستند و هنگامى كه از دنيا بروند، آنچه امت من وعده داده شدهاند، بر آنان وارد خواهد آمد»، شاهد همين مطلب است كه مقصود از اهل بيت پيامبر، فرزندان نسبى او نيستند، زيرا محال است از آنان حتى يك نفر هم باقى نماند با اينكه شمار آنان بهقدرى زياد است كه قابل احصا نيستند. |
ویرایش