۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
«الحق المبين فى تصويب المجتهدين و تخطئة الاخباريين»، تأليف [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر كاشف الغطاء]]، به زبان عربى است. نويسنده، در اين اثر، به بررسى آراء علماى اصولى و اخبارى پرداخته است. در حاشيه چاپ سنگى اين اثر، كتاب ديگرى به نام «فاروق الحق» به قلم سيد محمد دزفولى نگارش شده است. در واقع شيخ جعفر | «الحق المبين فى تصويب المجتهدين و تخطئة الاخباريين»، تأليف [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر كاشف الغطاء]]، به زبان عربى است. نويسنده، در اين اثر، به بررسى آراء علماى اصولى و اخبارى پرداخته است. در حاشيه چاپ سنگى اين اثر، كتاب ديگرى به نام «فاروق الحق» به قلم سيد محمد دزفولى نگارش شده است. در واقع شيخ جعفر در «الحق المبين»، فرقهاى ميان اخباريان و اصوليان را مورد بررسى قرار داده و سيد محمد دزفولى در «فاروق الحق»، اختلافات را به 86 رسانيده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
9. اصوليان، هم در شبهه حكميه تحريميه و هم در شبهه حكميه وجوبيه، اصالة البرائة را جارى مىدانند، اما اخباريان تنها در مورد دوم با آنان موافقند؛ | 9. اصوليان، هم در شبهه حكميه تحريميه و هم در شبهه حكميه وجوبيه، اصالة البرائة را جارى مىدانند، اما اخباريان تنها در مورد دوم با آنان موافقند؛ | ||
10. اخباريان بر خلاف اصوليان، در هنگام تعارض اخبار، ترجيح را با تمسك به برائت اصليه جايز نمىشمارند، چنانكه استرابادى | 10. اخباريان بر خلاف اصوليان، در هنگام تعارض اخبار، ترجيح را با تمسك به برائت اصليه جايز نمىشمارند، چنانكه استرابادى در «الفوائد المدنية» مىگويد: «من معتقدم كه تمسك به برائت اصليه بهطور كلى، تا پيش از اكمال دين صحيح بود، ليكن پس از آنكه دين به سرحد كمال رسيد، براى برائت مزبور محلى باقى نماند، زيرا اخبار متواتر از ائمه(ع) در هر واقعهاى كه مردم نيازمند بدان هستند، رسيده و تا روز قيامت حقايق موضوعات ثابت گرديده و نيز براى هر گونه اختلافى كه دو نفر با هم دارند، حكمى تعيين شده است»؛ | ||
11. اخباريان، گونههايى از قياس چون قياس اولويت، قياس منصوص العلة و نيز تنقيح مناط را كه اصوليان آنها را معتبر مىشمارند، در شمار قياسهاى نهى شده در احاديث، شمردهاند و آنها را باطل مىانگارند. | 11. اخباريان، گونههايى از قياس چون قياس اولويت، قياس منصوص العلة و نيز تنقيح مناط را كه اصوليان آنها را معتبر مىشمارند، در شمار قياسهاى نهى شده در احاديث، شمردهاند و آنها را باطل مىانگارند. | ||
ویرایش