پرش به محتوا

روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف '
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
خط ۴۵: خط ۴۵:
'''روضات الجنات فى اوصاف مدينه هرات'''، اثر معين‌الدين محمد الزمجى الاسفزارى از نمونه‌هاى برجسته نگارش و نثر قرن نهم و از منابع بسيار مفيد و معتبر تدوين تاريخ اجتماعى و جغرافياى تاريخى خراسان و به خصوص «ربع هرات» به شمار مى‌رود كه توسط محمد كاظم امامى تصحيح، و انتشارات دانشگاه تهران در دو جلد كه جلد اول آن در سال 1338 و جلد دوم آن در سال 1339 عهده‌دار انتشار آن شده است.
'''روضات الجنات فى اوصاف مدينه هرات'''، اثر معين‌الدين محمد الزمجى الاسفزارى از نمونه‌هاى برجسته نگارش و نثر قرن نهم و از منابع بسيار مفيد و معتبر تدوين تاريخ اجتماعى و جغرافياى تاريخى خراسان و به خصوص «ربع هرات» به شمار مى‌رود كه توسط محمد كاظم امامى تصحيح، و انتشارات دانشگاه تهران در دو جلد كه جلد اول آن در سال 1338 و جلد دوم آن در سال 1339 عهده‌دار انتشار آن شده است.


مولف با ذكر شاهد از اشعار فارسى و عربى بر سليس بودن كتاب و نمكين بودن زبانِ كتاب افزوده است و مصحح نيز هر كجا كه لازم دانسته مسايل مبهم را در پاورقى توضيح داده است و كاستى‌هاى نسخه مورد استفاده با رجوعع به نسخ ديگر جبران كرده و آن‌ها را در قلاب [] شرح كرده است.
مؤلف  با ذكر شاهد از اشعار فارسى و عربى بر سليس بودن كتاب و نمكين بودن زبانِ كتاب افزوده است و مصحح نيز هر كجا كه لازم دانسته مسايل مبهم را در پاورقى توضيح داده است و كاستى‌هاى نسخه مورد استفاده با رجوعع به نسخ ديگر جبران كرده و آن‌ها را در قلاب [] شرح كرده است.


== انگيزه تألیف==
== انگيزه تألیف==




مولف در سبب تألیف اثرش مى‌نويسد: «غرض آن كه چون اين مدينه السلام با احترام و قبه الاسلام عالى مقام را در اين ايام افاضت انجام جمعيت تمام و جامعيت ما لا كلام حاصل گشت بنده... را هميشه در خاطر مى‌گذشت كه بعضى از آثار و اوصاف و احوال اين مدينه با سكينه... در قيد تألیف و سلك تحريز كشد. اين تألیف به تشويق خواه قوام‌الدين نظام‌الدين وزيز سلطان حسين باقرا انجام شد.
مؤلف  در سبب تألیف اثرش مى‌نويسد: «غرض آن كه چون اين مدينه السلام با احترام و قبه الاسلام عالى مقام را در اين ايام افاضت انجام جمعيت تمام و جامعيت ما لا كلام حاصل گشت بنده... را هميشه در خاطر مى‌گذشت كه بعضى از آثار و اوصاف و احوال اين مدينه با سكينه... در قيد تألیف و سلك تحريز كشد. اين تألیف به تشويق خواه قوام‌الدين نظام‌الدين وزيز سلطان حسين باقرا انجام شد.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۶۰: خط ۶۰:




مصحح در مقدمه‌ى نسبتا طولانى و ارزشمند خود به اين مباحث پرداخته است، زندگانى مولف بنا به روايت معين‌الدين اسفزارى، تاريخ آغاز و پايان تدوين روضات‌الجنات، درباره‌ى زندگانى پدر مولف، تحصيلات، تخلص و مذهب مولانا اسفزارى، مآخذ كتاب كه مهم‌ترين آن‌ها عبارتند از تاريخ هرات تألیف ابواسحق ياسين، تاريخ هرات از ثقه‌الدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]]، كرت نامه منظوم ربيعى قوشنجى و تاريخ نامه‌ى هرات سيفى هروى... محمد اسحاق درباره‌ى موضوع بخش اول كتاب يادآورى مى‌كند: قسمتى از كتاب روضات‌الجنات كه مشتمل بر يك مقدمه، حواشى، فهرست اسامى و... فهرست كتب مورد استفاده و متن كتاب است از يك ديباچه و پنج روضعه تشكيل شده است.
مصحح در مقدمه‌ى نسبتا طولانى و ارزشمند خود به اين مباحث پرداخته است، زندگانى مؤلف  بنا به روايت معين‌الدين اسفزارى، تاريخ آغاز و پايان تدوين روضات‌الجنات، درباره‌ى زندگانى پدر مؤلف ، تحصيلات، تخلص و مذهب مولانا اسفزارى، مآخذ كتاب كه مهم‌ترين آن‌ها عبارتند از تاريخ هرات تألیف ابواسحق ياسين، تاريخ هرات از ثقه‌الدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]]، كرت نامه منظوم ربيعى قوشنجى و تاريخ نامه‌ى هرات سيفى هروى... محمد اسحاق درباره‌ى موضوع بخش اول كتاب يادآورى مى‌كند: قسمتى از كتاب روضات‌الجنات كه مشتمل بر يك مقدمه، حواشى، فهرست اسامى و... فهرست كتب مورد استفاده و متن كتاب است از يك ديباچه و پنج روضعه تشكيل شده است.


كتاب با ستايش حضرت رب اعلى، با اين عبارت آغاز مى‌شود: «بسم الله الكريم المجيب عليه توكلت و اليه انيب». سپس سخن به نعت خلفاى راشدين مى‌پردازد، آنگاه با عنان «دعاى حضرت پادشاه» و «دعاى حضرات شاهزادگان كامكار» و «دعاى دولت امراى ملك آراى عالى راى» زبان به نعت سلطان حسين بايقرا مى‌گشايد و به توصيف بلده‌ى طيبه هرات مى‌پردازد.
كتاب با ستايش حضرت رب اعلى، با اين عبارت آغاز مى‌شود: «بسم الله الكريم المجيب عليه توكلت و اليه انيب». سپس سخن به نعت خلفاى راشدين مى‌پردازد، آنگاه با عنان «دعاى حضرت پادشاه» و «دعاى حضرات شاهزادگان كامكار» و «دعاى دولت امراى ملك آراى عالى راى» زبان به نعت سلطان حسين بايقرا مى‌گشايد و به توصيف بلده‌ى طيبه هرات مى‌پردازد.
خط ۶۶: خط ۶۶:
كتاب از 27 روضه و هر روضه مشتمل بر چند چمن نهاده آمد.
كتاب از 27 روضه و هر روضه مشتمل بر چند چمن نهاده آمد.


روضه‌ى اول «در بيان بناى شهر هرات و لطافت آن حميت عن الافات»، مولف درباره‌ى بناى هرات هشت روايت توشته كه از آن‌ها هفت روايت بناى شهر را به پادشاهان پيشدادى ايران نسبت مى‌دهد و روايت هشتم كه از حضرت رسالت(ص) نقل است، بناى هرات را به حضرت خضر نبى و ذوالقرنين نسبت مى‌دهد.
روضه‌ى اول «در بيان بناى شهر هرات و لطافت آن حميت عن الافات»، مؤلف  درباره‌ى بناى هرات هشت روايت توشته كه از آن‌ها هفت روايت بناى شهر را به پادشاهان پيشدادى ايران نسبت مى‌دهد و روايت هشتم كه از حضرت رسالت(ص) نقل است، بناى هرات را به حضرت خضر نبى و ذوالقرنين نسبت مى‌دهد.


روضه‌ى دوم، «در كيفيت اوضاع بلده فلك ارتفاع» است و مشتمل بر دو چمن: چمن اول در بيان شهربندى كه اكنون معمور است و در جانب جنوبى شميران و قهندز افتاده، چمن دوم در ذكر بعضى از مضافات و از بدايع و عمارات. در اين دو چمن صحبت از جغرافياى تاريخ خراسان و فضيلت خراسانيان و به خصوص شيخ [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] است.
روضه‌ى دوم، «در كيفيت اوضاع بلده فلك ارتفاع» است و مشتمل بر دو چمن: چمن اول در بيان شهربندى كه اكنون معمور است و در جانب جنوبى شميران و قهندز افتاده، چمن دوم در ذكر بعضى از مضافات و از بدايع و عمارات. در اين دو چمن صحبت از جغرافياى تاريخ خراسان و فضيلت خراسانيان و به خصوص شيخ [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
روضه‌ى سوم «در بيان فضيلت مملكت خراسان و اخبار كه در باب آن مملكت مرويست» كه مشتمل بر دو چمن است. چمن دوم در ذكر فضيلت بلده‌ى فاخره‌ى طيبه هرات است.
روضه‌ى سوم «در بيان فضيلت مملكت خراسان و اخبار كه در باب آن مملكت مرويست» كه مشتمل بر دو چمن است. چمن دوم در ذكر فضيلت بلده‌ى فاخره‌ى طيبه هرات است.


روضه‌ى چهارم، مشتمل بر چهار چمن است در ذكر «فضيلت و ولايات و توابع و مضافات آن». چمن اول درباره‌ى رودخانه هرات و چشمه‌ساران و مزارع است. در چمن دوم، مولف به جغرافياى تاريخ ولايت اسفزار كه مولد مولف است، به تفصيل سخن گفته است. چمن سوم، در ذكر قصبه‌ى فوشنج، شكيديان، كوسويه و مزرعه فلبندان است. مولف درباره فوشنج مى‌نويسد: به پشنگ بن افراسياب متعلق است و گويند در آن جا ابراهيم خليل رباط و مسجدى بنا كرد. چمن چهارم، در ذكر باغيس، لنگر امير غياث، قلعه نوتو و ولايت كرخ است، از جمله آمده است كه «از بادغيس همه‌ى عمارات هرات چوب پوش است و آن درخت اورس است در غايت محكمى و سبكى».
روضه‌ى چهارم، مشتمل بر چهار چمن است در ذكر «فضيلت و ولايات و توابع و مضافات آن». چمن اول درباره‌ى رودخانه هرات و چشمه‌ساران و مزارع است. در چمن دوم، مؤلف  به جغرافياى تاريخ ولايت اسفزار كه مولد مؤلف  است، به تفصيل سخن گفته است. چمن سوم، در ذكر قصبه‌ى فوشنج، شكيديان، كوسويه و مزرعه فلبندان است. مؤلف  درباره فوشنج مى‌نويسد: به پشنگ بن افراسياب متعلق است و گويند در آن جا ابراهيم خليل رباط و مسجدى بنا كرد. چمن چهارم، در ذكر باغيس، لنگر امير غياث، قلعه نوتو و ولايت كرخ است، از جمله آمده است كه «از بادغيس همه‌ى عمارات هرات چوب پوش است و آن درخت اورس است در غايت محكمى و سبكى».


روضه‌ى پنجم، درباره‌ى «ولايات كه دورتر است از توابع هرات و مشتمل بر چهار چمن است. چمن اول در بعضى خصايص «قبه‌الاسلام بلخ» اندخود، شيرغان، مروشاهجان، ابيورد، نسا و ضمايم آن. در فضيلت بلخ همين بس كه ابراهيم ادهم و فضل برميك بخى زاده‌اند. چمن دوم، در ذكر «مشهد مقدس و بعضى خصايص خواف و غيره» است. بخش عمده، اين چمن درباره‌ى جغرافياى تاريخى مشهد و تاريخ امام رضا(ع) مى‌باشد. چمن سوم «در ذكر ترشيز،جوين، بحرآباد، اسفراين جرجان و طبرستان» است. از جمله ولايات اين چمن، جوين كه از بقاع مبارك است و ابوالمعالى جوينى كه امام الحرمين مشهور، از آن ولايت است. چمن چهارم، «در ذكر قهستان، سجستان، فراه، قندهار، گرمسير، غور و غرجستان» است.
روضه‌ى پنجم، درباره‌ى «ولايات كه دورتر است از توابع هرات و مشتمل بر چهار چمن است. چمن اول در بعضى خصايص «قبه‌الاسلام بلخ» اندخود، شيرغان، مروشاهجان، ابيورد، نسا و ضمايم آن. در فضيلت بلخ همين بس كه ابراهيم ادهم و فضل برميك بخى زاده‌اند. چمن دوم، در ذكر «مشهد مقدس و بعضى خصايص خواف و غيره» است. بخش عمده، اين چمن درباره‌ى جغرافياى تاريخى مشهد و تاريخ امام رضا(ع) مى‌باشد. چمن سوم «در ذكر ترشيز،جوين، بحرآباد، اسفراين جرجان و طبرستان» است. از جمله ولايات اين چمن، جوين كه از بقاع مبارك است و ابوالمعالى جوينى كه امام الحرمين مشهور، از آن ولايت است. چمن چهارم، «در ذكر قهستان، سجستان، فراه، قندهار، گرمسير، غور و غرجستان» است.
خط ۹۴: خط ۹۴:
روضه دوازدهم، به حادثه بوجاى اين دانشمند و اقدامات براى آبادانى مجدد هرات پرداخته است.
روضه دوازدهم، به حادثه بوجاى اين دانشمند و اقدامات براى آبادانى مجدد هرات پرداخته است.


روضه سيزدهم، در ذكر مرگ سلطان بايسنقر است، در چمن اول اين روضه مولف به حادثه كارد زدن به شاهرخ ميرزا مى‌پردازد. چمن دوم پردازشى از شيوع بيمارى وبا و چمن سوم ذكر مرگ شاهرخ است.
روضه سيزدهم، در ذكر مرگ سلطان بايسنقر است، در چمن اول اين روضه مؤلف  به حادثه كارد زدن به شاهرخ ميرزا مى‌پردازد. چمن دوم پردازشى از شيوع بيمارى وبا و چمن سوم ذكر مرگ شاهرخ است.


روضه‌ى چهاردهم، با عنوان «در بيان آبادانى هرات...» مولف با نقل مطالب جهانگشاى جوينى آبادانى شهر با به امير عزالدين نسبت مى‌دهد.
روضه‌ى چهاردهم، با عنوان «در بيان آبادانى هرات...» مؤلف  با نقل مطالب جهانگشاى جوينى آبادانى شهر با به امير عزالدين نسبت مى‌دهد.


روضه‌ى پانزده با عنوان «وقايعى كه بعد از وقات شاهرخ سلطان در مدينه هرات» سه چمن مى‌گشايد، كه در هر سه چمن سخن از پادشاهى ميرزا الغ بيگ است.
روضه‌ى پانزده با عنوان «وقايعى كه بعد از وقات شاهرخ سلطان در مدينه هرات» سه چمن مى‌گشايد، كه در هر سه چمن سخن از پادشاهى ميرزا الغ بيگ است.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
روضه‌ى هفدهم با عنوان «جلوس بابر ميرزا كرت ثانى»، در پنج چمن به زندگى سياسى و سرانجام مرگ وى اختصاص دارد. در پايان چمن پنجم خبر از جلوس ابراهيم ميرزا مى‌دهد.
روضه‌ى هفدهم با عنوان «جلوس بابر ميرزا كرت ثانى»، در پنج چمن به زندگى سياسى و سرانجام مرگ وى اختصاص دارد. در پايان چمن پنجم خبر از جلوس ابراهيم ميرزا مى‌دهد.


روضه‌ى هجدهم، با عنوان در ذكر توجه سلطان ابوسعيد به خراسان و تمكن يافتن بر سرير ملك مى‌باشد، مولف در يك مقدمه و يك چمن به لشكركشى‌ها و سلطنت اميرزاده شاهرخ مى‌پردازد.
روضه‌ى هجدهم، با عنوان در ذكر توجه سلطان ابوسعيد به خراسان و تمكن يافتن بر سرير ملك مى‌باشد، مؤلف  در يك مقدمه و يك چمن به لشكركشى‌ها و سلطنت اميرزاده شاهرخ مى‌پردازد.


روضه‌ى نوزدهم، «در جلوس پادشاه تركمان جهانشاه ميرزا بر سرير سلطنت خراسان» است، مولف در اين روضه درباره‌ى حوادث روزگار سلطنت سلطان ابوسعيد و لشكركشى جهانشاه قره قويونلو به خراسان و تسخير اين خطه، مى‌پردازد.
روضه‌ى نوزدهم، «در جلوس پادشاه تركمان جهانشاه ميرزا بر سرير سلطنت خراسان» است، مؤلف  در اين روضه درباره‌ى حوادث روزگار سلطنت سلطان ابوسعيد و لشكركشى جهانشاه قره قويونلو به خراسان و تسخير اين خطه، مى‌پردازد.


روضه‌ى بيستم، با عنوان «جلوس سلطان سعيد كرت ثانى بر سرير كامرانى» نويسنده درباره‌ى مبارزات سلطان ابوسعيد و نيز ولادت شاهزاده بايسنقر ميرزا در چهار چمن پردازشى نيكو ارائه مى‌دهد.
روضه‌ى بيستم، با عنوان «جلوس سلطان سعيد كرت ثانى بر سرير كامرانى» نويسنده درباره‌ى مبارزات سلطان ابوسعيد و نيز ولادت شاهزاده بايسنقر ميرزا در چهار چمن پردازشى نيكو ارائه مى‌دهد.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
روضه‌ى بيست و چهارم، با عنوان «در بيان بعضى وقايعى كه در مبادى جلوس همايون واقع شد»، در طى دو چمن از مسايل مهم از جمل سخنرانى سيد على واحدالعين بر منبر و اعلام مذهب شيعه و نقص اهل سنت و جماعت سخن مى‌گويد.
روضه‌ى بيست و چهارم، با عنوان «در بيان بعضى وقايعى كه در مبادى جلوس همايون واقع شد»، در طى دو چمن از مسايل مهم از جمل سخنرانى سيد على واحدالعين بر منبر و اعلام مذهب شيعه و نقص اهل سنت و جماعت سخن مى‌گويد.


روضه‌ى بيست و پنجم، «در ذكر جلوس بادگار محمد ميرزا» است، در تنها چمن اين روضه مولف به ايلغار سلطان حسين بايقرا به هرات و قتل يادگار محمد ميرزا و فرار تراكمه از هرات مى‌پردازد.
روضه‌ى بيست و پنجم، «در ذكر جلوس بادگار محمد ميرزا» است، در تنها چمن اين روضه مؤلف  به ايلغار سلطان حسين بايقرا به هرات و قتل يادگار محمد ميرزا و فرار تراكمه از هرات مى‌پردازد.


با توجه به اين كه كتاب فاقد شرح روضه‌ى بيست و هفتم است، روضه بيست و ششم آخرين روضه‌ى اين كتاب لا محاله محسوب مى‌شود كه با عنوان «در ارتفاع دولت حضرت سلطان از افق تاييدات ربانى و برآمدن بر اوج سريز جانبانى كرت ثانى».
با توجه به اين كه كتاب فاقد شرح روضه‌ى بيست و هفتم است، روضه بيست و ششم آخرين روضه‌ى اين كتاب لا محاله محسوب مى‌شود كه با عنوان «در ارتفاع دولت حضرت سلطان از افق تاييدات ربانى و برآمدن بر اوج سريز جانبانى كرت ثانى».
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
بخش اول:فائت و مستدركات حواشى، در اين بخش مصحح با ارجاعات مطمئن به معرفى بيشتر مشاهير، امكنه و كتب مهم و توضيح پاره‌اى از وقايع پرداخته است.
بخش اول:فائت و مستدركات حواشى، در اين بخش مصحح با ارجاعات مطمئن به معرفى بيشتر مشاهير، امكنه و كتب مهم و توضيح پاره‌اى از وقايع پرداخته است.


بخش دوم حواشى، به ذكر فرهنگ لغات مغولى و تركى اختصاص دارد و مصحح در اين بخش كلمات نامأنوس را به فارسى معنى كرده، در بخش‌هاى سوم و چهارم فهرست اعلام و نام جاى‌ها را تشكيل مى‌دهد. بخش پنجم، به نقل كتب با ذكر صفحه مورد ارجاع مربوط است. در بخش ششم، مولف فهرست ابواب و فصول مجلد دوم بيان كرده است.
بخش دوم حواشى، به ذكر فرهنگ لغات مغولى و تركى اختصاص دارد و مصحح در اين بخش كلمات نامأنوس را به فارسى معنى كرده، در بخش‌هاى سوم و چهارم فهرست اعلام و نام جاى‌ها را تشكيل مى‌دهد. بخش پنجم، به نقل كتب با ذكر صفحه مورد ارجاع مربوط است. در بخش ششم، مؤلف  فهرست ابواب و فصول مجلد دوم بيان كرده است.


همچنين كتاب، داراى فهرست اسماء رجال و اماكن و ملل و قبايل، فرق، كتب و... است. مصحح دو صفحه را در اول و آخر كتاب به تصوير نسخه و متن اصلى اختصاص داده است.
همچنين كتاب، داراى فهرست اسماء رجال و اماكن و ملل و قبايل، فرق، كتب و... است. مصحح دو صفحه را در اول و آخر كتاب به تصوير نسخه و متن اصلى اختصاص داده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش