۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
2. آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهرهاى نبرده و منافق محسوب مىشود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مىآيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مىدهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مىبرد. | 2. آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهرهاى نبرده و منافق محسوب مىشود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مىآيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مىدهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مىبرد. | ||
3. كلمهى توحيد، اولش كفر و آخرش ايمان است. عالم عدل چون | 3. كلمهى توحيد، اولش كفر و آخرش ايمان است. عالم عدل چون در «لا اله» وقوف كردند، لذا در كفر واقع شدند، پس به آنان هشدار داده شد كه در منزل اول نمانيد و به منزل دوم كه منزل توحيد است، فرود آييد؛ در مقابل آنها، عالم فضل در منزل«الا الله» وقوف كرده و مؤمن شدند و مصداق آيه شريفه: '''«و المؤمنون كلٌّ آمَنَ بالله»''' واقع شدند. | ||
4. نخستين كسى كه در عالم عدل، در | 4. نخستين كسى كه در عالم عدل، در كفر «لا اله» قرار گرفت، ابليس بود و اولين كسى كه در عالم فضل، در ايمان «الا الله» واقع شد، حضرت آدم(ع) بود و البته چون ابليس سركرده گروه عالم عدل و آدم(ع) سركرده گروه عالم فضل است، لذا آدمى بايد هوشيار باشد كه به پدرش كه آدم(ع) است، ملحق شود، نه به ابليس. | ||
5. «لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده «الا الله» رسيد، وارد حصن شده است. | 5. «لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده «الا الله» رسيد، وارد حصن شده است. |
ویرایش