۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''الرسالة الثانية في الغيبة'''، يكى از چهار رساله مختصرى است كه مرحوم، [[شيخ مفيد]] (بغداد 336 - 413ق، بغداد)، در موضوع غيبت حضرت مهدى(عج) به زبان عربى نوشته و در آن به يك پرسش پاسخ داده است: «با توجه به اختلافى كه در باره امام زمان هست، چه دليلى بر وجود او داريد»؟. نام پرسشگر مشخص نشده است. بحث [[شيخ مفيد]]، هرچند مختصر است، ولى از نظر روشى، جامع است و با بهرهگيرى از علم كلام، فقه و آيات و روايات پاسخى قانعكننده عرضه كرده است. نظر [[شيخ مفيد]] اين است كه روايات در مورد وجود حضرت مهدى(ع) و همچنين غيبت ايشان، جزو متواترات است كه جاى هيچ شك و ترديدى ندارد. | '''الرسالة الثانية في الغيبة'''، يكى از چهار رساله مختصرى است كه مرحوم، [[شيخ مفيد]] (بغداد 336 - 413ق، بغداد)، در موضوع غيبت حضرت مهدى (عج) به زبان عربى نوشته و در آن به يك پرسش پاسخ داده است: «با توجه به اختلافى كه در باره امام زمان هست، چه دليلى بر وجود او داريد»؟. نام پرسشگر مشخص نشده است. بحث [[شيخ مفيد]]، هرچند مختصر است، ولى از نظر روشى، جامع است و با بهرهگيرى از علم كلام، فقه و آيات و روايات پاسخى قانعكننده عرضه كرده است. نظر [[شيخ مفيد]] اين است كه روايات در مورد وجود حضرت مهدى (ع) و همچنين غيبت ايشان، جزو متواترات است كه جاى هيچ شك و ترديدى ندارد. | ||
اين اثر را آقاى علاء آل جعفر تصحيح كرده و آقاى [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] مقدمهاى به زبان عربى برايش نوشته و كنگره جهانى [[شيخ مفيد]] آن را به مناسبت هزارمين سالگرد درگذشت [[شيخ مفيد]] منتشر كرده است. | اين اثر را آقاى علاء آل جعفر تصحيح كرده و آقاى [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] مقدمهاى به زبان عربى برايش نوشته و كنگره جهانى [[شيخ مفيد]] آن را به مناسبت هزارمين سالگرد درگذشت [[شيخ مفيد]] منتشر كرده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در باره محتواى اثر حاضر، گفتنىها فراوان است، از جمله: | در باره محتواى اثر حاضر، گفتنىها فراوان است، از جمله: | ||
#نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى(عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازدهامامى را مىشناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همتها در جاهاى گوناگون زندگى مىكنند و همديگر را نمىشناسند، ولى همگى در اين موضوع همعقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و بهصورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على(ع) نقل مىكنند كه امام دوازدهم غيبت مىكند و اهل باطل در او شك مىكنند و نقل مىكنند كه غيبت واقع مىشود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مىشود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگىهايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بىاعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، بهطورىكه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>. | #نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى (عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازدهامامى را مىشناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همتها در جاهاى گوناگون زندگى مىكنند و همديگر را نمىشناسند، ولى همگى در اين موضوع همعقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و بهصورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على (ع) نقل مىكنند كه امام دوازدهم غيبت مىكند و اهل باطل در او شك مىكنند و نقل مىكنند كه غيبت واقع مىشود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مىشود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگىهايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بىاعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، بهطورىكه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>. | ||
#نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان (ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مىگوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمهاش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بىاعتبارى همه اخبار مىشود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان (ع) را نقل نكردهاند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند. | #نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان (ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مىگوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمهاش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بىاعتبارى همه اخبار مىشود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان (ع) را نقل نكردهاند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند. | ||
#نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان (ع) سروده است: | #نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان (ع) سروده است: | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#:{{ب|''بأن ولي الأمر يفقد لا يرى''|2=''ستيرا كفعل الخائف المترقب''}} | #:{{ب|''بأن ولي الأمر يفقد لا يرى''|2=''ستيرا كفعل الخائف المترقب''}} | ||
#:{{ب|''له غيبة لا بد من أن يغيبها''|2=''فصلى عليه الله من متغيب''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''له غيبة لا بد من أن يغيبها''|2=''فصلى عليه الله من متغيب''}}{{پایان شعر}} | ||
#:«و اينگونه از وصىّ محمد(ص)؛ يعنى از اميرالمؤمنين على(ع)، براى ما روايت شده است - و هرگز دروغى نگفته است - كه ولىّ خدا مفقود مىشود و ديده نمىشود... براى او غيبتى است كه ضرورى است و بايد انجام شود پس صلوات خدا بر آن غايب. | #:«و اينگونه از وصىّ محمد(ص)؛ يعنى از اميرالمؤمنين على (ع)، براى ما روايت شده است - و هرگز دروغى نگفته است - كه ولىّ خدا مفقود مىشود و ديده نمىشود... براى او غيبتى است كه ضرورى است و بايد انجام شود پس صلوات خدا بر آن غايب. | ||
[[شيخ مفيد]] بعد از نقل اين اشعار تأكيد مىكند: بنگريد به قول اين سيد كه چگونه قاطعانه مىگويد و اين نيست جز بهخاطر اينكه بهصورت قاطع و متواتر اين روايات براى او ثابت شده است... <ref>ر.ك: همان، ص14 - 15</ref>. | [[شيخ مفيد]] بعد از نقل اين اشعار تأكيد مىكند: بنگريد به قول اين سيد كه چگونه قاطعانه مىگويد و اين نيست جز بهخاطر اينكه بهصورت قاطع و متواتر اين روايات براى او ثابت شده است... <ref>ر.ك: همان، ص14 - 15</ref>. |
ویرایش