۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
اين اثر را آقاى علاء آل جعفر تصحيح كرده و آقاى [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] مقدمهاى به زبان عربى برايش نوشته و كنگره جهانى [[شيخ مفيد]] آن را به مناسبت هزارمين سالگرد درگذشت [[شيخ مفيد]] منتشر كرده است. | اين اثر را آقاى علاء آل جعفر تصحيح كرده و آقاى [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] مقدمهاى به زبان عربى برايش نوشته و كنگره جهانى [[شيخ مفيد]] آن را به مناسبت هزارمين سالگرد درگذشت [[شيخ مفيد]] منتشر كرده است. | ||
در مورد اثر حاضر، گفتنى است كه حجم اندك آن نبايد ما را از ارزش والاى آن و كيفيت محتوايش غافل سازد؛ زيرا آگاهان به تاريخ انديشه اسلامى، بهخوبى مىدانند كه [[شيخ مفيد]] و آثار علمىاش تاكنون نقش بسيار سرنوشتسازى در تاريخ علوم اسلامى ايفا كرده و كتاب حاضر نيز همچنان جزو بهترين پاسخهاى شيعه به پرسشهاى مبحث غيبت امام زمان(ع) است و همانطوركه استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] در مورد اثر حاضر بيان كرده است، مطالب اثر حاضر نقش زيربنايى براى توليد آثار علمى ديگر، از جمله «المقنع في الغيبة» نوشته [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] شاگرد [[شيخ مفيد]]، ايفا كرده است. | در مورد اثر حاضر، گفتنى است كه حجم اندك آن نبايد ما را از ارزش والاى آن و كيفيت محتوايش غافل سازد؛ زيرا آگاهان به تاريخ انديشه اسلامى، بهخوبى مىدانند كه [[شيخ مفيد]] و آثار علمىاش تاكنون نقش بسيار سرنوشتسازى در تاريخ علوم اسلامى ايفا كرده و كتاب حاضر نيز همچنان جزو بهترين پاسخهاى شيعه به پرسشهاى مبحث غيبت امام زمان (ع) است و همانطوركه استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد محمدرضا حسينى جلالى]] در مورد اثر حاضر بيان كرده است، مطالب اثر حاضر نقش زيربنايى براى توليد آثار علمى ديگر، از جمله «المقنع في الغيبة» نوشته [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] شاگرد [[شيخ مفيد]]، ايفا كرده است. | ||
زمان و مكان نگارش اين اثر مشخص نشده است، ولى از تاريخى كه از قول اشكالكننده در اواخر بحث آمده، معلوم مىشود كه اين مطالب در حدود سال 400ق، گفته و نوشته شده است. | زمان و مكان نگارش اين اثر مشخص نشده است، ولى از تاريخى كه از قول اشكالكننده در اواخر بحث آمده، معلوم مىشود كه اين مطالب در حدود سال 400ق، گفته و نوشته شده است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
كتاب حاضر، در واقع رسالهاى كمبرگ، ولى پُربار است كه بهصورت پرسش و پاسخ فراهم شده و بهصورت كتاب ساماندهى نشده است و به همين جهت ويژگىهاى ساختارى كتاب را نيز دارا نيست و تقسيم به بخش و فصل و درس و... نشده است. از نظر روشى مىتوان گفت كه اثر حاضر، اجتهادى و جامع است؛ يعنى [[شيخ مفيد]] در آن از روشهاى فقهى، كلامى، حديثى و ادبى و... آگاهانه استفاده كرده است. | كتاب حاضر، در واقع رسالهاى كمبرگ، ولى پُربار است كه بهصورت پرسش و پاسخ فراهم شده و بهصورت كتاب ساماندهى نشده است و به همين جهت ويژگىهاى ساختارى كتاب را نيز دارا نيست و تقسيم به بخش و فصل و درس و... نشده است. از نظر روشى مىتوان گفت كه اثر حاضر، اجتهادى و جامع است؛ يعنى [[شيخ مفيد]] در آن از روشهاى فقهى، كلامى، حديثى و ادبى و... آگاهانه استفاده كرده است. | ||
زبان و ادبيات كتاب، عربى قديمى رسمى و عالمانه است كه در بين آشنايان با علوم اسلامى مانند كلام و فقه و... در حوزههاى علميه شيعه متداول بوده و كمابيش اكنون نيز رايج است، جز در يك مورد كه به نظر مىرسد عبارتى عاميانه است: بعد از آنكه [[شيخ مفيد]] در پاسخ اشكالكننده معتزلى در مورد طولانى بودن عمر حضرت امام زمان(عج) تأكيد كرده است كه براى ما ثابت شده است كه زمين خالى از حجت نمىماند، عبارت اشكالكننده به اين صورت آمده است: «مُسَلَّمٌ لك ذلك ثم أيش»؟ (متن كتاب، ص16)؛ مشكل در اينجا كلمه «أيش» است كه در تصويرهايى كه مصحح محترم از دو نسخه خطى آورده نيز به همين صورت است (ر.ك: مقدمه كتاب، ص6 و ص8). اين كلمه را در كتابهاى اصلى و معتبر لغت عربى بهوسيله نرمافزار «قاموس النور» از توليدات سودمند مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى (نور) جستجو كردم و متأسفانه پيدا نشد. به نظر مىرسد كه اين واژه، عربى كتابى و رسمى نيست. «ترجمهگرهاى برخطّ» نيز در برگردان معنا درماندند و سرانجام بعد از مشورت با چند نفر از استادان عربىدان و با توجه به سياق و قرينهى جوابى كه [[شيخ مفيد]] مطرح كرده است، اين نتيجه به دست آمد كه اين كلمه عاميانه است و مخفف اين عبارت است: «أيّ شيء تقول»؟ يا «أيّ شيء يكون»؟ بنابراين، «ثمّ أيش»؟؛ يعنى: سپس چه مىگويى؟ يا سپس چه مىشود؟؛ در نتيجه، كلّ عبارت «مُسَلَّمٌ لك ذلك ثم أيش»؟ به اين صورت ترجمه مىشود كه پرسشگر مىگويد: آن مطلب، قبول است، سپس چه مىگويى؟ | زبان و ادبيات كتاب، عربى قديمى رسمى و عالمانه است كه در بين آشنايان با علوم اسلامى مانند كلام و فقه و... در حوزههاى علميه شيعه متداول بوده و كمابيش اكنون نيز رايج است، جز در يك مورد كه به نظر مىرسد عبارتى عاميانه است: بعد از آنكه [[شيخ مفيد]] در پاسخ اشكالكننده معتزلى در مورد طولانى بودن عمر حضرت امام زمان (عج) تأكيد كرده است كه براى ما ثابت شده است كه زمين خالى از حجت نمىماند، عبارت اشكالكننده به اين صورت آمده است: «مُسَلَّمٌ لك ذلك ثم أيش»؟ (متن كتاب، ص16)؛ مشكل در اينجا كلمه «أيش» است كه در تصويرهايى كه مصحح محترم از دو نسخه خطى آورده نيز به همين صورت است (ر.ك: مقدمه كتاب، ص6 و ص8). اين كلمه را در كتابهاى اصلى و معتبر لغت عربى بهوسيله نرمافزار «قاموس النور» از توليدات سودمند مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى (نور) جستجو كردم و متأسفانه پيدا نشد. به نظر مىرسد كه اين واژه، عربى كتابى و رسمى نيست. «ترجمهگرهاى برخطّ» نيز در برگردان معنا درماندند و سرانجام بعد از مشورت با چند نفر از استادان عربىدان و با توجه به سياق و قرينهى جوابى كه [[شيخ مفيد]] مطرح كرده است، اين نتيجه به دست آمد كه اين كلمه عاميانه است و مخفف اين عبارت است: «أيّ شيء تقول»؟ يا «أيّ شيء يكون»؟ بنابراين، «ثمّ أيش»؟؛ يعنى: سپس چه مىگويى؟ يا سپس چه مىشود؟؛ در نتيجه، كلّ عبارت «مُسَلَّمٌ لك ذلك ثم أيش»؟ به اين صورت ترجمه مىشود كه پرسشگر مىگويد: آن مطلب، قبول است، سپس چه مىگويى؟ | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
#نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى(عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازدهامامى را مىشناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همتها در جاهاى گوناگون زندگى مىكنند و همديگر را نمىشناسند، ولى همگى در اين موضوع همعقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و بهصورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على(ع) نقل مىكنند كه امام دوازدهم غيبت مىكند و اهل باطل در او شك مىكنند و نقل مىكنند كه غيبت واقع مىشود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مىشود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگىهايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بىاعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، بهطورىكه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>. | #نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى(عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازدهامامى را مىشناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همتها در جاهاى گوناگون زندگى مىكنند و همديگر را نمىشناسند، ولى همگى در اين موضوع همعقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و بهصورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على(ع) نقل مىكنند كه امام دوازدهم غيبت مىكند و اهل باطل در او شك مىكنند و نقل مىكنند كه غيبت واقع مىشود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مىشود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگىهايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بىاعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، بهطورىكه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>. | ||
#نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان(ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مىگوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمهاش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بىاعتبارى همه اخبار مىشود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان(ع) را نقل نكردهاند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند. | #نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان (ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مىگوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمهاش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بىاعتبارى همه اخبار مىشود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان (ع) را نقل نكردهاند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند. | ||
#نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان(ع) سروده است: | #نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان (ع) سروده است: | ||
#:{{شعر}} | #:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''و كذا روينا عن وصي محمد''|2=''و ما كان في ما قاله بالمتكذب''}} | #:{{ب|''و كذا روينا عن وصي محمد''|2=''و ما كان في ما قاله بالمتكذب''}} |
ویرایش