۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ى«' به 'ی «') |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
مؤلف، عرض حالى به بايسنغر نوشته و در آن آورده كه پس از اميرزاده پيرمحمد و اميرزاده اسكندر، در پناه دولت او درآمده و رقيبان بارها انگيز بدگويىاش نموده و مؤثر واقع نيفتاده است. در اوانى كه نسبت به بايسنغر سوء قصدى واقع شد، گروهى به حمله اتهام گرفتار آمدند؛ از جمله صائن الدين است. وى پس از رفع گرفتارى، شرح حال خود به بايسنغر مىنويسد و در پايان آن اشاره به بيان دو سخن مىكند و در دومين سخن، از صوفيان و درويشانى كه دكان مشيخت باز كرده مذمت بسيار مىكند و از بحثهايى كه خود با مشايخ اين طايفه نموده، ياد مىكند. در مطاوى كلماتش دو اشاره دارد: يكى راجع به ظهور خاتم الولايه است و ديگرى اشاره به اعتقاد درويشان در مورد اين ظهور و اينكه اختيار عالم در اين وقت به دست درويشان خواهد افتاد و اينكه از اغلب مردمى كه خود را نسبت به اهل عرفان مىكنند همين فهم مىشود كه انخلاع از تكاليف شرعى را شعار خود كردهاند و حال آنكه اين تكاليف، از اهم شعاير سالك محسوب مىباشد. | مؤلف، عرض حالى به بايسنغر نوشته و در آن آورده كه پس از اميرزاده پيرمحمد و اميرزاده اسكندر، در پناه دولت او درآمده و رقيبان بارها انگيز بدگويىاش نموده و مؤثر واقع نيفتاده است. در اوانى كه نسبت به بايسنغر سوء قصدى واقع شد، گروهى به حمله اتهام گرفتار آمدند؛ از جمله صائن الدين است. وى پس از رفع گرفتارى، شرح حال خود به بايسنغر مىنويسد و در پايان آن اشاره به بيان دو سخن مىكند و در دومين سخن، از صوفيان و درويشانى كه دكان مشيخت باز كرده مذمت بسيار مىكند و از بحثهايى كه خود با مشايخ اين طايفه نموده، ياد مىكند. در مطاوى كلماتش دو اشاره دارد: يكى راجع به ظهور خاتم الولايه است و ديگرى اشاره به اعتقاد درويشان در مورد اين ظهور و اينكه اختيار عالم در اين وقت به دست درويشان خواهد افتاد و اينكه از اغلب مردمى كه خود را نسبت به اهل عرفان مىكنند همين فهم مىشود كه انخلاع از تكاليف شرعى را شعار خود كردهاند و حال آنكه اين تكاليف، از اهم شعاير سالك محسوب مىباشد. | ||
7. اعتقادات: صائن الدين در اين رساله همان حديثى را كه در | 7. اعتقادات: صائن الدين در اين رساله همان حديثى را كه در رسالهی «تحفه علائيه» نقل شده، مورد شرح و بررسى قرار مىدهد و لطايف آن را در قالب چهار بحث ايراد مىكند: | ||
بحث اول، در باره عالم ارواح و عالم غيب؛ | بحث اول، در باره عالم ارواح و عالم غيب؛ |
ویرایش