المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن ('
جز (جایگزینی متن - 'عزيز الله عطاردى' به 'عزيز الله عطاردى ')
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
خط ۵۳: خط ۵۳:
جلالت شأن مؤلف، به‌خودى‌خود اعتماد به كتاب‌هاى او را در بين عالمان شيعه موجب گرديده است و در صورت اثبات صحت انتساب بدو، بى‌نياز از اثبات اعتبار است. بسيارى از مجموعه‌هاى روايى، از جمله «[[الدمعة الساكبة]]»، «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]»، «[[وسائل الشيعة]]» و «[[مستدرك الوسائل]]» از كتب وى نقل حديث نموده‌اند.
جلالت شأن مؤلف، به‌خودى‌خود اعتماد به كتاب‌هاى او را در بين عالمان شيعه موجب گرديده است و در صورت اثبات صحت انتساب بدو، بى‌نياز از اثبات اعتبار است. بسيارى از مجموعه‌هاى روايى، از جمله «[[الدمعة الساكبة]]»، «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]»، «[[وسائل الشيعة]]» و «[[مستدرك الوسائل]]» از كتب وى نقل حديث نموده‌اند.


نويسنده، استفاده دوستان و مؤمنين از سخنان گوهربار معصومين(ع) را انگيزه خويش از تدوين كتاب، عنوان نموده است.
نويسنده، استفاده دوستان و مؤمنين از سخنان گوهربار معصومين (ع) را انگيزه خويش از تدوين كتاب، عنوان نموده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۰: خط ۶۰:
كتاب، با مقدمه‌اى از محقق در اشاره به زندگى‌نامه مؤلف آغاز و هر سه كتاب، در يك جلد ارائه گرديده است به شرح زير:
كتاب، با مقدمه‌اى از محقق در اشاره به زندگى‌نامه مؤلف آغاز و هر سه كتاب، در يك جلد ارائه گرديده است به شرح زير:


«المواعظ»: اين كتاب، داراى 163 روايت است كه برخى بسيار طولانى و بعضى كوتاهند. مواعظ رسول اكرم(ص) - 82 روايت - و پس از آن روايات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] - 49 روايت - بيشترين روايات اين مجموعه را تشكيل مى‌دهند. از اميرالمؤمنين(ع)، 16 روايت، از [[امام سجاد(ع)]]، 2 روايت، از امام رضا(ع)، 4 روايت و از امام هادى(ع)، امام باقر(ع) و امام حسين(ع)، هركدام، 1 روايت نقل شده است <ref>مدنى بجستانى، سيد محمود، ص 401</ref>.
«المواعظ»: اين كتاب، داراى 163 روايت است كه برخى بسيار طولانى و بعضى كوتاهند. مواعظ رسول اكرم(ص) - 82 روايت - و پس از آن روايات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] - 49 روايت - بيشترين روايات اين مجموعه را تشكيل مى‌دهند. از اميرالمؤمنين (ع)، 16 روايت، از [[امام سجاد(ع)]]، 2 روايت، از امام رضا(ع)، 4 روايت و از امام هادى(ع)، امام باقر(ع) و امام حسين (ع)، هركدام، 1 روايت نقل شده است <ref>مدنى بجستانى، سيد محمود، ص 401</ref>.


كتاب، پس از مقدمه‌اى كوتاه از مؤلف در اشاره به مضمون آن، با وصاياى بسيار مفصل رسول اكرم(ص) به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شروع شده و سپس با مواعظ ديگرى از آن حضرت و پس از آن با مواعظ [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و ساير ائمه(ع) ادامه مى‌يابد.
كتاب، پس از مقدمه‌اى كوتاه از مؤلف در اشاره به مضمون آن، با وصاياى بسيار مفصل رسول اكرم(ص) به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] شروع شده و سپس با مواعظ ديگرى از آن حضرت و پس از آن با مواعظ [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] و ساير ائمه(ع) ادامه مى‌يابد.


پايان‌بخش اين مواعظ، روايتى از رسول اكرم(ص) در سفارش به اميرالمؤمنين(ع)، فاطمه زهرا(س) و حسنين(ع) است كه آن‌ها را اهل بيت خود معرفى و براى آن‌ها و دوستانشان، دعا مى‌كند.
پايان‌بخش اين مواعظ، روايتى از رسول اكرم(ص) در سفارش به اميرالمؤمنين (ع)، فاطمه زهرا(س) و حسنين (ع) است كه آن‌ها را اهل بيت خود معرفى و براى آن‌ها و دوستانشان، دعا مى‌كند.


متأسفانه كتاب از هيچ‌گونه نظم خاصى برخوردار نيست؛ اگرچه، ابتدا روايت رسول اكرم(ص) آمده است و بر اساس ترتيب منطقى، بايد مواعظ ساير ائمه(ع) به ترتيب ذكر مى‌شد، ولى چنين نشده است، بلكه پس از ذكر موعظه‌اى از اميرالمؤمنين(ع)، مواعظى از پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع)، بدون هيچ ترتيب خاصى پشت سر هم ذكر شده است.
متأسفانه كتاب از هيچ‌گونه نظم خاصى برخوردار نيست؛ اگرچه، ابتدا روايت رسول اكرم(ص) آمده است و بر اساس ترتيب منطقى، بايد مواعظ ساير ائمه(ع) به ترتيب ذكر مى‌شد، ولى چنين نشده است، بلكه پس از ذكر موعظه‌اى از اميرالمؤمنين (ع)، مواعظى از پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع)، بدون هيچ ترتيب خاصى پشت سر هم ذكر شده است.


در برخى موارد نيز تحت عنوانى كه در كتاب ذكر شده، رواياتى كه با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلا تحت عنوان «مواعظ الصادق»، رواياتى از امام باقر(ع)، امام هادى(ع)، امام رضا(ع) و... نقل شده است؛ بنابراين، به نظر مى‌رسد تهيه فهرست موضوعى و فهرستى بر اساس گوينده روايات، براى كتاب ضرورى است <ref>همان، ص 400</ref>.
در برخى موارد نيز تحت عنوانى كه در كتاب ذكر شده، رواياتى كه با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلا تحت عنوان «مواعظ الصادق»، رواياتى از امام باقر(ع)، امام هادى(ع)، امام رضا(ع) و... نقل شده است؛ بنابراين، به نظر مى‌رسد تهيه فهرست موضوعى و فهرستى بر اساس گوينده روايات، براى كتاب ضرورى است <ref>همان، ص 400</ref>.
خط ۸۲: خط ۸۲:
«فضائل الشيعة»: كتاب كم‌حجم و كوچكى در باره فضايل شيعه است كه تمامى روايات آن، با اسناد متصل نقل شده‌اند و تنها سه روايت از بين آن‌ها (دو روايت از ابوحمزه و يكى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]])، روشن نيست كه آيا سندشان به دليل اشتراك با سند قبلى حذف شده است و يا اين روايات، بدون سند است <ref>همان، ص 395</ref>.
«فضائل الشيعة»: كتاب كم‌حجم و كوچكى در باره فضايل شيعه است كه تمامى روايات آن، با اسناد متصل نقل شده‌اند و تنها سه روايت از بين آن‌ها (دو روايت از ابوحمزه و يكى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]])، روشن نيست كه آيا سندشان به دليل اشتراك با سند قبلى حذف شده است و يا اين روايات، بدون سند است <ref>همان، ص 395</ref>.


در اين كتاب، 45 روايت ذكر شده است كه يكى از آن‌ها حديث قدسى، 16 روايت نبوى، 2 روايت از اميرالمؤمنين(ع)، 3 روايت از امام باقر(ع)، 22 روايت از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و 1 روايت از امام رضا(ع) است.
در اين كتاب، 45 روايت ذكر شده است كه يكى از آن‌ها حديث قدسى، 16 روايت نبوى، 2 روايت از اميرالمؤمنين (ع)، 3 روايت از امام باقر(ع)، 22 روايت از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و 1 روايت از امام رضا(ع) است.


اين كتاب، مانند ساير كتب صدوق، مشهور و معروف نيست، ولى انتساب آن به مؤلف و نقل بزرگان علماى شيعه از اين كتاب، همچون نقل [[علامه مجلسى]] و علامه [[حر عاملى]] و ديگران دليل بر استوارى و صحت انتساب اين كتاب به مؤلفش است <ref>همان، 396</ref>.
اين كتاب، مانند ساير كتب صدوق، مشهور و معروف نيست، ولى انتساب آن به مؤلف و نقل بزرگان علماى شيعه از اين كتاب، همچون نقل [[علامه مجلسى]] و علامه [[حر عاملى]] و ديگران دليل بر استوارى و صحت انتساب اين كتاب به مؤلفش است <ref>همان، 396</ref>.
خط ۸۸: خط ۸۸:
يكى از خصايص تأليفات شيخ صدوق، عربى بودن آن‌ها مى‌باشد. يك علت آن، ضعف زبان فارسى در آن دوره بوده است كه چندان قدرت و فصاحتى نداشت تا جواب‌گوى تعبيرات علمى باشد؛ چنان‌كه پس از هزار سال هنوز هم نمى‌توان بعضى از اصطلاحات فقهى و فلسفى را به زبان فارسى منتقل نمود و چاره‌اى جز بيان به لغت عربى نيست؛ مخصوصا آنكه كتب صدوق بيشتر متن روايات بوده و گفته و نظر شخصى كمتر دارد و براى امانت، همان بهتر بوده كه به عربى نگاشته شود؛ منتهى عربى ساده و شيوايى كه همه از آن بهره‌مند مى‌گردند و از پرداختن سجع و قافيه در آن پرهيز شده است.
يكى از خصايص تأليفات شيخ صدوق، عربى بودن آن‌ها مى‌باشد. يك علت آن، ضعف زبان فارسى در آن دوره بوده است كه چندان قدرت و فصاحتى نداشت تا جواب‌گوى تعبيرات علمى باشد؛ چنان‌كه پس از هزار سال هنوز هم نمى‌توان بعضى از اصطلاحات فقهى و فلسفى را به زبان فارسى منتقل نمود و چاره‌اى جز بيان به لغت عربى نيست؛ مخصوصا آنكه كتب صدوق بيشتر متن روايات بوده و گفته و نظر شخصى كمتر دارد و براى امانت، همان بهتر بوده كه به عربى نگاشته شود؛ منتهى عربى ساده و شيوايى كه همه از آن بهره‌مند مى‌گردند و از پرداختن سجع و قافيه در آن پرهيز شده است.


از ديگر خصايص تأليفات شيخ آن است كه در اصول عقايد و معارف پيرامون اصطلاحات عرفانى، فلسفى، كلامى و استدلالات منطقى نگاشته شده و روش ساده و بى‌پيرايه شريعت پيامبر اكرم(ص) و جانشينان(ع) او را كه به زبان ساده و برهان‌هاى همه‌فهم و استدلالات عقلى كه آفاقى و انفسى بوده، به كار بسته است و همان‌طور كه پيشوايان دين در عين آنكه مى‌توانستند مطالب خود را در قالب استدلالات و اصطلاحات پيچيده و مشكل ريخته و بيان كنند و نكردند، شيخ هم مسلما از چنين قلمى بهره‌مند بوده، ولى عالما و عامدا، استدلالات قرآنيه و اخبار ائمه معصومين(ع) را كافى دانسته و به كار مى‌بسته است، چون براى اداى اين‌گونه تعبيرات براى همگان، زبان و قلمى بهتر از آن نمى‌توان يافت.
از ديگر خصايص تأليفات شيخ آن است كه در اصول عقايد و معارف پيرامون اصطلاحات عرفانى، فلسفى، كلامى و استدلالات منطقى نگاشته شده و روش ساده و بى‌پيرايه شريعت پيامبر اكرم(ص) و جانشينان (ع) او را كه به زبان ساده و برهان‌هاى همه‌فهم و استدلالات عقلى كه آفاقى و انفسى بوده، به كار بسته است و همان‌طور كه پيشوايان دين در عين آنكه مى‌توانستند مطالب خود را در قالب استدلالات و اصطلاحات پيچيده و مشكل ريخته و بيان كنند و نكردند، شيخ هم مسلما از چنين قلمى بهره‌مند بوده، ولى عالما و عامدا، استدلالات قرآنيه و اخبار ائمه معصومين (ع) را كافى دانسته و به كار مى‌بسته است، چون براى اداى اين‌گونه تعبيرات براى همگان، زبان و قلمى بهتر از آن نمى‌توان يافت.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




شيخ صدوق در پى جمع‌آورى مواعظ پيامبر(ص) و اهل بيت گرامى‌اش(ع) كتاب «المواعظ» را نگاشته است. وى در موارد بسيار اندك، از جمله در اواسط حديث اول، توضيحاتى كوتاه راجع به برخى لغات روايات، ذكر كرده است. در برخى از مواعظ، افراد خاصى مورد خطاب بوده‌اند؛ نظير وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين(ع)، سخنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به زيد بن صوحان، وصاياى آن حضرت به محمد بن حنفيه، موعظه امام موسى بن جعفر(ع) به برخى از فرزندانش و بعضى نيز كلى‌اند و مخاطب خاصى ندارند <ref>همان، ص 401</ref>.
شيخ صدوق در پى جمع‌آورى مواعظ پيامبر(ص) و اهل بيت گرامى‌اش(ع) كتاب «المواعظ» را نگاشته است. وى در موارد بسيار اندك، از جمله در اواسط حديث اول، توضيحاتى كوتاه راجع به برخى لغات روايات، ذكر كرده است. در برخى از مواعظ، افراد خاصى مورد خطاب بوده‌اند؛ نظير وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين (ع)، سخنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] به زيد بن صوحان، وصاياى آن حضرت به محمد بن حنفيه، موعظه امام موسى بن جعفر(ع) به برخى از فرزندانش و بعضى نيز كلى‌اند و مخاطب خاصى ندارند <ref>همان، ص 401</ref>.


در بخش نخست اين اثر، وصاياى رسول اكرم(ص) به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] آمده است. در بخشى از اين وصايا، چنين آمده است:
در بخش نخست اين اثر، وصاياى رسول اكرم(ص) به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] آمده است. در بخشى از اين وصايا، چنين آمده است:


- هركس از انتقام دست بكشد و از آن چشم بپوشد، درصورتى‌كه قدرت بر انتقام داشته باشد، خداوند روز قيامت او را در محل امنى قرار خواهد داد و مزه عفو را خواهد چشيد.
- هركس از انتقام دست بكشد و از آن چشم بپوشد، درصورتى‌كه قدرت بر انتقام داشته باشد، خداوند روز قيامت او را در محل امنى قرار خواهد داد و مزه عفو را خواهد چشيد.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
- غيبت كردن مؤمن، نافرمانى كردن خداوند است.
- غيبت كردن مؤمن، نافرمانى كردن خداوند است.


در بخش سوم، سؤالات مردى از اهل شام از خدمت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] آمده است. در روايتى از امام موسى كاظم(ع) آمده است كه يكى از روزها، [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] با گروهى از ياران خود نشسته و آن‌ها را براى جنگ آماده مى‌كرد، در اين هنگام، پيرمردى كه گرد و غبار سفر در چهره‌اش بود، وارد شد.
در بخش سوم، سؤالات مردى از اهل شام از خدمت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] آمده است. در روايتى از امام موسى كاظم(ع) آمده است كه يكى از روزها، [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] با گروهى از ياران خود نشسته و آن‌ها را براى جنگ آماده مى‌كرد، در اين هنگام، پيرمردى كه گرد و غبار سفر در چهره‌اش بود، وارد شد.


مرد مسافر گفت: يا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] من از طرف شام مى‌آيم و شنيده‌ام در وجودت، فضايل بسيارى هست و گمان مى‌كنم كه به‌زودى كشته خواهى شد و اينك آنچه را خداوند به تو تعليم داده، به من تعليم فرما. از جمله فرمايشات اميرالمؤمنين به اين فرد، بدين قرار مى‌باشد: اى پيرمرد، هركس دو روزش مساوى باشد، در زندگى خود زيان ديده است و هركس كوشش خود را براى رسيدن به دنيا متمركز كند، از ادبار دنيا حسرت خواهد خورد و هرآن‌كس كه دو روز از ايام زندگى‌اش در شر و فساد بگذرد، از مواهب الهى محروم مى‌گردد.
مرد مسافر گفت: يا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] من از طرف شام مى‌آيم و شنيده‌ام در وجودت، فضايل بسيارى هست و گمان مى‌كنم كه به‌زودى كشته خواهى شد و اينك آنچه را خداوند به تو تعليم داده، به من تعليم فرما. از جمله فرمايشات اميرالمؤمنين به اين فرد، بدين قرار مى‌باشد: اى پيرمرد، هركس دو روزش مساوى باشد، در زندگى خود زيان ديده است و هركس كوشش خود را براى رسيدن به دنيا متمركز كند، از ادبار دنيا حسرت خواهد خورد و هرآن‌كس كه دو روز از ايام زندگى‌اش در شر و فساد بگذرد، از مواهب الهى محروم مى‌گردد.


در بخش چهارم، وصيت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به فرزندش محمد بن حنفيه جاى گرفته است. حضرت على(ع) در ضمن وصايايى به ايشان فرمود: اى فرزند من، از آمال و آرزوها دورى كن، آرزوهاى دور و دراز از حماقت سرچشمه گرفته و موجب مى‌شود كه آدمى امور آخرت را به تعويق اندازد و يكى از بهترين حظهاى انسان در زندگى، هم‌نشينى با مردمان شايسته است.
در بخش چهارم، وصيت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] به فرزندش محمد بن حنفيه جاى گرفته است. حضرت على(ع) در ضمن وصايايى به ايشان فرمود: اى فرزند من، از آمال و آرزوها دورى كن، آرزوهاى دور و دراز از حماقت سرچشمه گرفته و موجب مى‌شود كه آدمى امور آخرت را به تعويق اندازد و يكى از بهترين حظهاى انسان در زندگى، هم‌نشينى با مردمان شايسته است.


مواعظ [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در بخش پنجم آمده است. در روايتى زيبا، آن حضرت فرموده‌اند: اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس اين همه حرص و ولع تو براى چيست؟ اگر روزى تقسيم شده است، پس حرص آزار براى چيست؟ اگر حساب روز قيامت حق است، پس خوشحالى چيست؟ اگر حساب مردم در روز قيامت به خداوند عرضه مى‌شود، پس مكر و حيله براى چيست؟ اگر شيطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مى‌كند، پس غفلت مردم، براى چيست؟ و...
مواعظ [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در بخش پنجم آمده است. در روايتى زيبا، آن حضرت فرموده‌اند: اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس اين همه حرص و ولع تو براى چيست؟ اگر روزى تقسيم شده است، پس حرص آزار براى چيست؟ اگر حساب روز قيامت حق است، پس خوشحالى چيست؟ اگر حساب مردم در روز قيامت به خداوند عرضه مى‌شود، پس مكر و حيله براى چيست؟ اگر شيطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مى‌كند، پس غفلت مردم، براى چيست؟ و...
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
ب) تعدادى از روايات را با ذكر قسمتى از سند آورده است، مانند رواياتى كه از حسن بن محبوب، على بن حكم، عمرو بن شمر، محمد بن ابى عمير و يا يونس بن ظبيان نقل مى‌كند كه روشن است مؤلف نمى‌تواند بدون واسطه از اينها نقل كند، ولى سند مؤلف به اين افراد و يا كتاب‌هاى آنان، بيان نشده است.
ب) تعدادى از روايات را با ذكر قسمتى از سند آورده است، مانند رواياتى كه از حسن بن محبوب، على بن حكم، عمرو بن شمر، محمد بن ابى عمير و يا يونس بن ظبيان نقل مى‌كند كه روشن است مؤلف نمى‌تواند بدون واسطه از اينها نقل كند، ولى سند مؤلف به اين افراد و يا كتاب‌هاى آنان، بيان نشده است.


ج) رواياتى كه بدون سند و به‌صورت مرسل به معصومين(ع) نسبت داده شده است كه اكثر روايات كتاب را تشكيل مى‌دهد <ref>همان، ص 401</ref>.
ج) رواياتى كه بدون سند و به‌صورت مرسل به معصومين (ع) نسبت داده شده است كه اكثر روايات كتاب را تشكيل مى‌دهد <ref>همان، ص 401</ref>.


«صفات الشيعة»: حاوى تعداد زيادى از منقولات، احاديث و سخنان معصومين(ع) در توصيف شيعيان واقعى و مناقب و فضايل آن‌هاست. اين روايات از متون كهن روايى شيعه، مانند «امالى» طوسى، تفسير «نور الثقلين»، «بشارة المصطفى»، «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]»، «الكافى»، «امالى» صدوق و ديگر مجامع روايى نقل شده و مضامين مشترك آن‌ها اشاره به پيوند شيعه با ائمه(ع)، جايگاه بهشتى شيعيان، خلق شدن شيعيان از طينت ائمه(ع)، مجالست با اشرار و اخيار، مودت اهل بيت(ع)، تقواى شيعيان و كثرت دشمنان ايشان، سيماى شيعه، اوامر ائمه(ع) به شيعيان، برائت از جبت و طاغوت، سرنوشت اعمال عبادى شيعه و پاداش‌ها و بشارت‌هاى بسيار به شيعيان واقعى است؛ ضمن اينكه صفات شيعه و تفاوت‌هاى ايمان و اسلام نيز در اين روايات آمده است.
«صفات الشيعة»: حاوى تعداد زيادى از منقولات، احاديث و سخنان معصومين (ع) در توصيف شيعيان واقعى و مناقب و فضايل آن‌هاست. اين روايات از متون كهن روايى شيعه، مانند «امالى» طوسى، تفسير «نور الثقلين»، «بشارة المصطفى»، «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]»، «الكافى»، «امالى» صدوق و ديگر مجامع روايى نقل شده و مضامين مشترك آن‌ها اشاره به پيوند شيعه با ائمه(ع)، جايگاه بهشتى شيعيان، خلق شدن شيعيان از طينت ائمه(ع)، مجالست با اشرار و اخيار، مودت اهل بيت(ع)، تقواى شيعيان و كثرت دشمنان ايشان، سيماى شيعه، اوامر ائمه(ع) به شيعيان، برائت از جبت و طاغوت، سرنوشت اعمال عبادى شيعه و پاداش‌ها و بشارت‌هاى بسيار به شيعيان واقعى است؛ ضمن اينكه صفات شيعه و تفاوت‌هاى ايمان و اسلام نيز در اين روايات آمده است.


مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه(ع) در باره مقام و منزلت شيعيان آورده و آن‌ها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مى‌داند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتاب‌هاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله [[علامه مجلسى]] در بحار، از روايات آن بهره جسته‌اند.
مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه(ع) در باره مقام و منزلت شيعيان آورده و آن‌ها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مى‌داند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتاب‌هاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله [[علامه مجلسى]] در بحار، از روايات آن بهره جسته‌اند.
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
[[فضائل الشیعة (اعلمی)|فضائل الشيعة]] به همراه ترجمه فارسى آن در يك جلد از سوى انتشارات اعلمى تهران در قطع وزيرى چاپ شده است.
[[فضائل الشیعة (اعلمی)|فضائل الشيعة]] به همراه ترجمه فارسى آن در يك جلد از سوى انتشارات اعلمى تهران در قطع وزيرى چاپ شده است.


در هر سه كتاب، فهرست مطالب، آيات، احاديث، اسماء معصومين(ع) و اعلام مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
در هر سه كتاب، فهرست مطالب، آيات، احاديث، اسماء معصومين (ع) و اعلام مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.


==پانویس ==
==پانویس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش