۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
سفرنامههاى توصيفى كه درباره زندگى مرّفه ساكنان سرزمينهاى اروپايى سخن مىگويند، از مظاهر آبادانى در شهرها و شيوههاى اجتماعى آنان و در دسته دوم به طور آگاهانه، بسيارى از جنبههاى سياسى مورد توجه قرار گرفته؛ به طورى كه از نهادهاى قانون اساسى پارلمان و نظارت آن بر كارهاى حكومت سخن به ميان آمده است؛ اين كه پارلمان مىتواند از دولت سلب اعتماد كند. همچنين پيوند آن با عدالت سياسى و آزادى به عنوان دو ركن اساسى براى استوارى بنياد دولت مدنى جديد مورد توجه قرار گرفته است. هدف نويسندگان اين سفرنامهها رشد و گسترش آگاهى در سرزمينهايشان بود تا مردم ميان شيوههاى مطلقه حكومت و حكومتهاى قانونى موجود در كشورهاى اروپاى غربى، به ويژه فرانشسه و انگلستان به مقايسه بپردازند. از جمله سفرنامههاى نوع دوّم تخليص الابريز فى تلخيص باريز رافع طهطاوى(1873 1801) و ديگر همين اثر از«تونسى» مىباشد. | سفرنامههاى توصيفى كه درباره زندگى مرّفه ساكنان سرزمينهاى اروپايى سخن مىگويند، از مظاهر آبادانى در شهرها و شيوههاى اجتماعى آنان و در دسته دوم به طور آگاهانه، بسيارى از جنبههاى سياسى مورد توجه قرار گرفته؛ به طورى كه از نهادهاى قانون اساسى پارلمان و نظارت آن بر كارهاى حكومت سخن به ميان آمده است؛ اين كه پارلمان مىتواند از دولت سلب اعتماد كند. همچنين پيوند آن با عدالت سياسى و آزادى به عنوان دو ركن اساسى براى استوارى بنياد دولت مدنى جديد مورد توجه قرار گرفته است. هدف نويسندگان اين سفرنامهها رشد و گسترش آگاهى در سرزمينهايشان بود تا مردم ميان شيوههاى مطلقه حكومت و حكومتهاى قانونى موجود در كشورهاى اروپاى غربى، به ويژه فرانشسه و انگلستان به مقايسه بپردازند. از جمله سفرنامههاى نوع دوّم تخليص الابريز فى تلخيص باريز رافع طهطاوى(1873 1801) و ديگر همين اثر از«تونسى» مىباشد. | ||
مؤلف ديدگاههاى خود را درباره توحل و رشد جامعه و دولت در اين اثر بيان نموده است. هدف اين اثر نشان در برابر صورتهاى مختلف عقبماندگى ناشى از حكومتهاى مستبدى است كه بر سر راه كوششهاى اصلاحى و نوگرايانه مانع ايجاد مىكند. در يك جمله دغدغه اصلى اين اثر معماى اصلاحات سياسى جهان عرب است «خير الدين» در مقدمه اثر دو انگيزه براى تدوين ذكر نموده(صفحه 98): اين کتاب مردان غيرتمند و قاطع عرصههاى سياست و علم را برانگيزاند تا توانمندىهاى خود را براى بهسازى، وضع امّت اسلامى رشد دهى عوامل تمدنى آن؛ مانند علوم و عرفان زمينهسازى براى ثروتمندى از راه كشاورزى بازرگانى و ترويج ساير صنايع و از بين بردن عوامل بيكارى به كار گيرند و زيربناى همه اينها حكومت دربست است كه از دل آن امنيت و آرمان و باور عينى به آنچه در كشورهاى اروپايى رخ داده و نيازمند توضيح نمىباشد، متولد مىگردد. | |||
او در حالى كه به تمام سياست مداران و دانشمندان عصر خود براى يافتن تمامى ابزارهاى ممكن براى ارتقاء وضعيّت جامعه و توسعه مدنيّت آن متوسل شده، به جامعه مسلمانان در كل هشدار مىدهد كه از تجارب ساير ملل بر مبناى اين برداشت ناصواب كه تمام نوشتهها اختراعات تجارب يا نگرشهاى غير مسلمانان بايد مطرود يا كنار زده شود، اجتناب نمايند. اين مطلب همان انگيزه دوم مؤلف است، براى نگارش. | او در حالى كه به تمام سياست مداران و دانشمندان عصر خود براى يافتن تمامى ابزارهاى ممكن براى ارتقاء وضعيّت جامعه و توسعه مدنيّت آن متوسل شده، به جامعه مسلمانان در كل هشدار مىدهد كه از تجارب ساير ملل بر مبناى اين برداشت ناصواب كه تمام نوشتهها اختراعات تجارب يا نگرشهاى غير مسلمانان بايد مطرود يا كنار زده شود، اجتناب نمايند. اين مطلب همان انگيزه دوم مؤلف است، براى نگارش. |
ویرایش