۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|data-type='authors'|[[شوابکه، داود غطاشه]] (مصحح) | |data-type='authors'|[[شوابکه، داود غطاشه]] (مصحح) | ||
[[ | [[خفاجی، عبدالله بن محمد]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''سر الفصاحة'''، اثر عربى عبدالله بن محمد بن سنان خفاجى مىباشد كه آن را در سال 454ق، به عالم ادب، عرضه نموده و موضوع آن، تفسير و توصيف فصاحت و بلاغت و بحث پيرامون مباحث علم بيان و بديع است <ref>صادقيان، محمدعلى، ص 247</ref>. | |||
[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در مقدمه كتاب «المثل السائر» از اين كتاب، اينگونه ياد كرده است: «من از ميان كتب بلاغى، جز كتاب «موازنه» ابوالقاسم حسن بن بشر آمدى و «سر الفصاحة» خفاجى، كتابى را مفيد نيافتم» <ref>همان، ص 248</ref>. | [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در مقدمه كتاب «المثل السائر» از اين كتاب، اينگونه ياد كرده است: «من از ميان كتب بلاغى، جز كتاب «موازنه» ابوالقاسم حسن بن بشر آمدى و «سر الفصاحة» خفاجى، كتابى را مفيد نيافتم» <ref>همان، ص 248</ref>. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
ط) صنايع بديعى: شايد ابن سنان نخستين كسى باشد كه صنايع بديعى را به صنايع لفظى و معنوى تقسيم كرده است و محسنات بديعى را به دو قسم، تقسيم نموده است: | ط) صنايع بديعى: شايد ابن سنان نخستين كسى باشد كه صنايع بديعى را به صنايع لفظى و معنوى تقسيم كرده است و محسنات بديعى را به دو قسم، تقسيم نموده است: | ||
#انواع صنايع بديعى لفظى كه به نظر او عبارتند از: حسن استعاره، توشيح، تسهيم، حسن كنايه، سجع، ازدواج، ترصيع، لف و نشر و جناس كه آنها را تحت عنوان «قرار گرفتن لفظ در جاى خود» بررسى نموده است <ref>همان</ref>. | |||
#انواع صنايع بديعى معنوى كه عبارتند از: طباق، تبديل، ايجاز و اختصار، تمثيل، صحة التفسير، مبالغه، صحة التشبيه و صحة التناسق كه آن را نيز تحت عنوان «مناسبت الفاظ با معانى» بيان كرده است <ref>همان</ref>. | |||
ى) افراط در صنايع بديعى: نويسنده در مورد صنايع بديعى و شيوه كاربرد آن، معتقد است در اينكه استعمال صنايع بديعى بر لطف و رونق كلام مىافزايد، جاى ترديدى نيست؛ چه، اين صنايع، به سخن غرابت و تازگى مىبخشد و آن را از ابتذال، بهدور مىسازد، ولى هرگاه اين صنايع، متكلف جلوه كند، بهطورىكه آثار تصنع و تكلف در آن ظاهر گردد و خواننده يا شنونده تشخيص دهد كه هدف گوينده تنها آوردن صنعت بوده است، چنين صنعتى نه تنها مقبول و مطلوب نيست، بلكه كلام را از فصاحت و بلاغت دور مىسازد. به نظر وى، بايد صنايع بديعى در كلام طبيعى جلوه كند و چنين به نظر آيد كه شاعر يا اديب، در به كار گرفتن آن زحمتى به خود نداده و معنى آن را طلب كرده است <ref>همان</ref>. | ى) افراط در صنايع بديعى: نويسنده در مورد صنايع بديعى و شيوه كاربرد آن، معتقد است در اينكه استعمال صنايع بديعى بر لطف و رونق كلام مىافزايد، جاى ترديدى نيست؛ چه، اين صنايع، به سخن غرابت و تازگى مىبخشد و آن را از ابتذال، بهدور مىسازد، ولى هرگاه اين صنايع، متكلف جلوه كند، بهطورىكه آثار تصنع و تكلف در آن ظاهر گردد و خواننده يا شنونده تشخيص دهد كه هدف گوينده تنها آوردن صنعت بوده است، چنين صنعتى نه تنها مقبول و مطلوب نيست، بلكه كلام را از فصاحت و بلاغت دور مىسازد. به نظر وى، بايد صنايع بديعى در كلام طبيعى جلوه كند و چنين به نظر آيد كه شاعر يا اديب، در به كار گرفتن آن زحمتى به خود نداده و معنى آن را طلب كرده است <ref>همان</ref>. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۷: | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
#مقدمه و متن كتاب. | |||
#صادقيان، محمدعلى، «نوآورىهاى بلاغى ابن سنان»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: ادبيات و زبانها «وحيد»، خرداد 1353، شماره 126 (8 صفحه، از 247 تا 254). | |||
ویرایش